تغییر فرماندهی سپاه پاسداران و تاثیر آن بر بازار نفت
سپاه پاسداران علیرغم آنکه گروهی یکدست و یکشکل با تعریفی مشخص و هدفی معلوم به نظر میرسد، در باطن و در پس چهرههای متحدالشکل و نگاههای نفوذناپذیر اعضا و فرماندهان به شدت وفادار به نظام جمهوری اسلامی، ای بسا که میتواند استراتژیهای متفاوت و سلیقهای نیز اتخاذ کند.
برای ایرانیهایی که از چند و چون این دستگاه عریض و طویل اطلاعات چندانی ندارند و بیگانگانی که از خارج به این سازمان نگاه میکنند، انتصاب حسین سلامی به عنوان فرمانده جدید سپاه پاسداران، در عمل تفاوتی را ایجاد نمیکند.
البته که از نگاه کلی، این تغییرات به معنای تغییر در بدنه سپاه پاسداران نیست، اما به دقت که نگاه میکنیم، این گونه تغییرات معنای مهمی را در بر دارد و سخن از دگرگونی در استراتژی نظام است؛ به این معنا که در شرایط خاص، عزل و نصب فرماندهان جدید حاصل سنجش شرایط روز و از آمادگیهای این گروه و نظام برای رویارویی با حوادث گوناگون خبر میدهد.
حسین سلامی که ۱۰ سال در مقام جانشین فرمانده سپاه پاسداران خدمت کرده، فردی شناخته شده است که خلق و خویی متفاوت از محمدعلی جعفری دارد. او تهاجمی است و با ادبیاتی پرخاشگر، در مقایسه با سلف خود، شخصیتی رکگو و هراسانگیز دارد.
ادبیات او آن گونه که در نظام جمهوری اسلامی تدوین و بیان میشود، دشمنستیز و جدی است در موضعگیری، حسین سلامی آن فردی است که در روزهای بارانی پیش رو حضورش بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا، ماهها درمورد تمدید نکردن معافیت نفتی ایران تهدید میکرد و اعلام این خبر و یا کنفرانس مطبوعاتی مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا درباره تصمیم دولت آمریکا در به صفر رساندن تولید نفت ایران، نکته جدیدی برای ایجاد شوک در بازار نفتی جهان نداشت تا به یکباره قیمت نفت را بشکهای ۱۰ دلار افزایش داد.
اول این که تولید روزانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکهای ایران، تا به صفر رسیدن فاصلهای طولانی دارد و دوم آن که این تولید چندان بزرگ و غیر قابل جبران نیست که اعلام این خبر موجب جهش قیمت نفت در بورس دلالان نفتی شود.
آنچه که بازار نفت را تکان داد، تهدید مستقیم سپاه پاسداران به بستن تنگه هرمز روی نفتکشها بود. درست یک روز پس از انتصاب فرمانده جدید سپاه، علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران به صراحت و بدون هیچ گونه تعارف و یا استفاده از استعاره و یا کنایه، روز دوشنبه، دوم اردیبهشت در مصاحبه با شبکه عربی صدا و سیمای ایران، العالم، تهدید کرد که اگر ایران از استفاده از تنگه هرمز منع شود آن را میبندد.
این هشداری شفاف بود به ممانعت آمریکا از صدور نفت ایران از گلوگاهی که حفظ امنیت آن به عهده سپاه پاسداران است و تنها دو هفته پیش از این دولت آمریکا این گروه نظامی را در فهرست گروههای تروریستی قرار داده بود.
به این معنا که بستن تنگه هرمز و هر رویارویی بین نیروهای سپاه پاسداران و آمریکا میتواند تهدیدی بزرگ برای تامین انرژی جهان در یکی از مهمترین و استراتژیکترین مسیرهای انتقال نفت به شمار بیاید.
آمار سازمان انرژی آمریکا در سال ۲۰۱۱ نشان میدهد که تقریبا روزانه ۱۴ کشتی نفتکش از خلیج فارس و تنگه هرمز حامل بیش از ۱۷ میلیون بشکه نفت عبور میکند. این میزان نفت خام در مجموع در حدود ۳۵ درصد از کل نفت عرضه شده از طریق دریا و در مجموع ۲۰ درصد حجم نفت مبادله شده را در جهان تشکیل میدهد.
طبیعی است که هرگونه تهدید جدی و فراتر از آن، بستن تنگه هرمز میتواند بازار نفت را دچار تلاطم کند.
البته که جهتگیریهای هر دو طرف، آمریکا و جمهوری اسلامی، یا بهتر است بگوییم سپاه پاسداران و آمریکا، در روزهای آینده سرنوشتساز خواهد بود. به نظر میرسد که سپاه پاسداران و نظام جمهوری اسلامی ایران در پی تدارک روزهایی دشوار و آمادگی برای هرگونه شرایط خاص و اضطراری هستند.