همراهی شهروندان و ۲۳ وظیفه دولت برای رویارویی با بیآبی
گرما امانش را بریده و عرق، پیشانیاش را پوشانده است. شیر آب را باز میکند. آب قهوهای رنگ در لیوان جاری میشود. «این چه مصیبتی است؟» پری از خود میپرسد. به کودک خردسالش نگاهی میاندازد. تشنه و بیتاب است. اندک آب در یخچال، شاید چند دقیقهای کودک را آرام کند. اما بعد از آن چه کند؟ آب را به دخترک میدهد. روزنامه را ورق میزند. عکس مسئولی را میبیند با ریشی خضابگرفته، چهرهای عبوس و کتوشلواری تیره. درباره حل مشکل بیآبی در سیستان و بلوچستان حرفهایی گفته است. از شروع اکتشاف آبهای ژرف میگوید و سرمایهگذاریهای میلیاردی. اما این تلاشها برای اکتشاف آب به این زودیها به جواب نمیرسد: «کاری که اکنون در سیستان انجام میشود تا اواخر یا اوایل مهرماه سال آینده طول میکشد.»
پری، خسته از این حرفهای تکراری و ناامیدکننده، ماهواره را روشن میکند. باز هم صحبت از صرفهجویی آب است. کارشناس یک برنامه خبری میگوید شهروندان باید آب خاکستری را که از شستن دست و صورت و ظروف تولید میشود، جمع کرده و آن را برای آبیاری یا در سیفون توالتها بهکار گیرند. بدین ترتیب، همصدا با مدیران دولتی برای شهروندان، وظیفهای جدید میتراشد و غیرمستقیم آنها را مسئول شرایط جدید مینامد.
گرچه صرفهجویی در مصرف آب تصفیهشده اهمیت بهسزایی دارد و در شرایط بحرانی، جمعآوری آب خاکستری میتواند گوشهای از مشکل را حل کند، اما آیا امکان چنین کاری در آپارتمانهای قوطیکبریتی و خانههای بیحیاط شهرها وجود دارد؟ پری از خود میپرسد، آیا با صرفهجوییهای شهروندان در مصرف آب خانگی، مشکل حل میشود؟ پس وظیفه دولت چیست وقتی حدود ۳۰ درصد آب تصفیه شده در لولههای انتقال هدر میرود و ۹۰ درصد در بخش کشاورزی به مصرف میرسد؟ اینها تنها پرسشهای پری نیست. شاید میلیونها زن و مرد چون او سوالهایی مشابه داشته باشند: وظیفه شهروندان و مسئولان چیست، راهچاره کدام است و چگونه میتوان از بحران بیآبی عبور کرد؟
مسئولیت اجتماعی افراد
نمیتوان به حفظ محیطزیست و آب به صورت فردی بیاهمیت بود و فقط از دولتها انتظار داشت، منابع طبیعی را حفظ کنند. کاهش مصرف هر کالایی به طور اعم و آب و انرژی به طور اخص اگر به دغدغه شهروندان بدل شود، جامعه به سمت توسعه پایدار میرود. شهروندانی که آب کمتری مصرف میکنند، نسبت به تولید هر چه کمتر زباله کوشا هستند و تفکیک پسماندها را در منازل جدی میگیرند به وظیفه اجتماعی فردی خود در این زمینه عمل میکنند. اما بخش مهمتر این وظیفه، از مصرف، صرفهجویی هوشمندانه و بازیافت آب و مواد فراتر میرود. برای عبور از بحرانهای زیستمحیطی، وظیفه مهمتر شهروندان، مطالبهگری است از مسئولان انتخابی کشور.
کمتر کسی است که نداند ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی هدر میرود. شهروندان آگاه، از سازمانهای کشاورزی محل و نمایندگان مجلس که به آنان رای دادهاند به جای درخواست ساخت سد برای توسعه کشاورزی، میتوانند توسعه روشهای مدرن آبیاری یا کشت گلخانهای را مطالبه کنند. شهرنشینها و به ویژه فعالان زمان انتخابات، از مسئوولان نهادهای انتخابی میتوانند راهاندازی سیستم تصفیه فاضلاب و بروزسازی خطوط انتقال آب را بخواهند. در عینحال، پیگیری برای بهکارگیری ابزار و امکانات مدرن و مطابقت با شرایط جدید آبی و اقلیمی میتواند در دستور کار هر دو گروه شهرنشین و روستایی قرار گیرد. نگاه سنتی به منابع طبیعی و بهرهبرداری صرف از آن در صورتی تغییر میکند که شهروندان، مطالبهگر باشند. این تغییر رویه و رویکرد، طی روندی نزدیک به ۲۰۰ سال در بسیاری از کشورهای توسعهیافته امروز، به صورت نسبی محقق شده و برای آن خوندلها خوردهاند. تجربه کشورهایی نظیر بریتانیا و آمریکا میتواند به ایرانیان بیاموزد که دولتها بدون درخواست و پیگیری مردم، اهمیت چندانی برای بهبود شرایط محیطزیست قائل نبودهاند.
بار سنگینتر حکومت
گرچه بدون مطالبات مردمی، دولتها و حکومتها به محیطزیست توجه چندانی نمیکنند، اما نمیتوان به این بهانه مسئولیت نهادها و سازمانهایی را نادیده گرفت که از بودجه عمومی بهرهمند میشوند. نقش نمایندگان مجلس در تصویب قوانین تسهیلکننده و منطبق بر موازین محیطزیستی از یک سو و جلوگیری از تصویب قوانین ضدمحیطزیستی، انکار ناپذیر است.
شاید سنگینترین وظیفه بر دوش دولت است: هم نظارت و اجرای پروژههای عمرانی را به عهده دارد و هم باید از منابع طبیعی، محیطزیست و آب حفاظت کند. اگر در تمام این سالها دولت میتوانست بنا بر آنچه در ماده یک «قانون توزیع عادلانه آب» آمده، «مصالح عامه» را درست تشخیص دهد، شاید هیچوقت وضعیت طبیعت و منابع آب به شرایط بحرانی کنونی نمیرسید و امروز ۱۹ میلیون حاشیهنشین وجود نداشت.
دولت در سرزمین خشک ایران باید در راستای طرحهای ریاضتی و صرفهجویی آب گام بر میداشت. اما درست برعکس، توسعه شهرها و اراضی کشاورزی و بارگذاری صنعت را با بیتوجهی به محدودیتهای منابع آبی دنبال کرد.
۲۳ اقدامی که دولت میتواند انجام دهد و تا امروز یا از آنها غلفت کرده یا در انجام آنها کمکاری کرده است، عبارتند از:
۱- کنار گذاشتن روشهای ناکارآمد در حکمرانی آب
۲- ایجاد مدیریت یکپارچه آب بر اساس مرزهای حوضههای آبریز
۳- تصویب لایحه ریاضت ملی آب و اجرای همهجانبه آن
۴- تغییر الگوی کشت در بخش کشاورزی
۵- افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی
۶- تشویق کشاورزان به راهاندازی و توسعه کشت گلخانهای و راهاندازی کشاورزی صنعتی
۷- راهاندازی سیستمهای بازچرخانی آب کشاورزی
۸- راهاندازی سیستمهای تصفیه فاضلاب کشاورزی و خانگی
۹- تشویق صنایع به افزایش بهرهوری و راهاندازی سیستمهای بازچرخانی آب
۱۰- ارائه مشوقهای مالی به صنایع برای راهاندازی سیستمهای تصفیه فاضلاب
۱۱- بهروزرسانی و مرمت شبکههای آبرسانی شهری و روستایی
۱۲- توقف طرحهای انتقال آب برای توسعه کشاورزی و صنعتی
۱۳- کاشت فراسرزمینی و حفاظت خاک در زمینهای کشاورزی رها شده
۱۴- توسعه سیستمهای ذخیرهسازی آب در سفرههای زیرزمینی، احیای قناتها و بهرهبرداری حداکثری از سیلاب
۱۵- مسدود کردن چاههای غیرمجاز
۱۶- توسعه و بهرهبرداری حداکثری از انرژیهای تجدیدپذیر (مثل انرژی خورشیدی و انرژی باد)
۱۷- توقف سدسازی و رعایت حقابه تالابها و اکوسیستمهای پاییندست سدهای موجود
۱۸- بهکارگیری روشهای انطباق شهروندان با توان طبیعت بر اساس طرحهای ارزیابی و آمایش سرزمین
۱۹- تصویب و نظارت بر اجرای استانداردهای نوین ساختمانسازی برای کاهش مصرف آب و انرژی
۲۰- بارگذاری صنایع و توسعه مناطق مسکونی و اراضی کشاورزی بر اساس توان و قابلیتهای بومشناختی هر منطقه
۲۱- تشویق تولیدکنندگان و مصرفکنندگان برای تولید و مصرف کالاها و ارزاق تولید شده محلی
۲۲- آموزش عمومی و چهرهبهچهره با بهرهگیری از توان سازمانهای مردمنهاد برای صرفهجویی آب در کشاورزی، صنایع و مصارف خانگی
۲۳- و در نهایت، ایجاد کارخانههای آبشیرینکن با هدف بهرهبرداری شرب در مناطقی از کرانههای جنوبی که اجرای سایر پروژههای آبرسانی زمانبر و پرهزینهتر است.
با ساختار موجود مدیریت و حکمرانی آب، نگاه مهندسی به منابع طبیعی، وجود بحرانهای فراگیر اقتصادی بسیار بعید به نظر میرسد دولت توان اجرای این طرحهای ۲۲گانه را داشته باشد. شاید درخواستهای مکرر و مطالبهگری پیوسته مردم بتواند دولتها را مجبور کند، به جای فعالیتهای مخرب و پروژههای ویرانگر، با نگاهی به توان و قابلیت طبیعت گام بردارد.
تا اجرایی شدن چنین طرحهایی، پری و دخترک خردسالش، مانند میلیونها شهروند دیگر شاهد همان آب قهوهای رنگ و آلوده خواهند بود که از شیر خانههایشان سرازیر میشود.