چالشهایی که بر شکوه انتخابات افغانستان سایه انداخته
امنیت
امنیت رکن عمده و پر اهمیت برای برگزاری انتخابات است. اگر سه دور انتخابات ریاست جمهوری و دو دور انتخابات پارلمانی افغانستان را در نظر بگیریم در برگزاری دور نخست که کشور از امنیت بهتری برخوردار بود مشارکت مردم بیشتر، و پرهیجانتر بود. اما رفتهرفته با وخیم شدن اوضاع امنیتی، آسیبدیدن مردم و ارعاب آنان، از میزان مشارکت کاسته شد.
پول
در انتخابات افغانستان پول زیادی هم به مصرف رسید و برای برخی زمینه درآمد ایجاد کرد. نامزدان با پولهای خود برای بهدست آوردن رای بیشتر به خانها، اربابان و بزرگان اقوام مراجعه کردند و کاری کردند که خانها خانتر شوند و اربابان ارباتر و بزرگانقوم بزرگتر. در این گیرودار چاپخانهها و رسانهها هم بینصیب نماندند، به توشه رسیدند و جیب چاق کردند.
زور
از آنجایی که در افغانستان گروههای مسلح فراواناند و حکومت نتوانسته است همه را خلعسلاح کند و برعکس برای تامین امنیت مناطقی، دست به توزیع اسلحه هم زده است، مردم در اطراف و اکناف این کشور با زور واداشته شدهاند تا به نامزد مشخصی رای بدهند. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ حتی برخی از رهبران گروههای مسلح، از برخی شهروندان خواستند تا به نامزد همتبارشان رای بدهند.
قومگرایی
در سالهای اخیر بحث قوم و منطقه در افغانستان به شدت بالا گرفته و انتخابات را به کارزار پرتنش و بحرانزایی تبدیل کرده است. این کارزار از زمان حامد کرزی که برای بدستآوردن رای بیشتر به رهبران قومی و جهادی مراجعه کرد، آغاز شد و این راه و روش بعد از پایان دوره کاری او توسط اشرفغنی و عبدالله ادامه یافت.
در انتخابات ۱۳۹۳ اشرفغنی با جنرال دوستم (ازبک)، احمد ضیاء مسعود (تاجیک) و سرور دانش (هزاره) ائتلاف کرد که بعد از پیروزی، جنرال دوستم معاون او، در پی اتهامی که به او وارد شد به ترکیه تبعید و احمد ضیاء مسعود از مقامش استعفا داد.
داکتر عبدالله به همینگونه با ارغندیوال رهبر شاخه جدا شده از حزب اسلامی گلبدین حکمتیار (پشتون)، محمد محقق رهبر حزب وحدت ملی افغانستان (هزاره)، زلمی رسول (پشتون و تکنوکرات) و برخی دیگر به شمول قیوم کرزی (پشتون و برادر حامد کرزی رییس جمهوری اسبق) که همه به قدرت راه نیافتند، ائتلاف کرد.
شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ در این کشور نشان داد که بیشتر پشتونها به اشرف غنی و بیشتر تاجیکها به عبدالله عبدالله رای دادهاند. در این انتخابات، تباری که از گذشته هم وفاق کاملی نداشتند، ترجیح دادند رای خود را به کسی بدهند که از ایل خودشان باشد، حتی اگر در سابقه او خلافکاری هم دیده شود.
دلزدگی
شعارهای جذابی که در روزهای مبارزات انتخاباتی از سوی نامزدان داده شدند و بیشتر آنها هیچگاه جنبه عملی پیدا نکردند، وخامت اوضاع اقتصادی و امنیتی، درگیریهای پارلمان با حکومت، و منفعتجویی برخی از اعضای پارلمان، به دلزدگی و یاس مردم عادی انجامید.
ترکیب و اعضای کمیسیون مستقل انتخابات
از آنجایی که در ترکیب و تعیین اعضای کیمسیون مستقل انتخابات نیز به جای تخصص، نخبهگرایی و شایستهسالاری موضوع قوم مطرح بوده این کمیسیون هم دستخوش تنش و جهتگیریهای شده است. در طول پانزده سال گذشته عزیز لودین، فضل احمد معنوی، احمد یوسف نورستانی، نجیبالله احمدزی و گلاجان عبدالبدیع صیاد به حیث رییس کمیسیون انتخابات افغانستان اطمینان حاصل کردند که برخی از اینها به داشتن «سمپاتی» و برخی هم به بیکفایتی متهم شدهاند.
اوج تنشها و جهتگیریهای این کمیسیون در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۳ بود. ضیاالحق امرخیل رییس دارالانشاء کمیسیون مستقل انتخابات متهم به حمایت از اشرف غنی شد و یوسف نورستانی متهم به بیکفایتی؛ اما بعد از آن اوضاع بدتر هم شد و رییس کمیسیونی که قرار بود برای برگزاری انتخابات پارلمانی و شوراهای ولایتی کار کند از سوی اشرف غنی برکنار گردید و به همینگونه چهار تن از اعضای این کمیسیون اعلام داشتهاند که رییس جمهوری در کار آنان مداخله میکند و از سوی او تهدید شدهاند. این کمیسیون حتی در پی اختلافات سرپرست دبیرخانه خود را هم از دست داد و شهلا حق از آن سمت کنارهگیری کرد. قبل بر این آقای امام محمد وریماچ مسوولیت دبیرخانه کمیسیون مستقل انتخابات را عهده داشت که از سوی اشرفغنی عزل شد.
با توجه به عملکرد، وقایع و رخدادها سوالی که در ذهن خطور میکند این است که انتخابات پارلمانی و شورای ولایتی افغانستان در بیستوهشتم میزان(مهر) امسال شکوه از دسترفته را برمیگرداند یا آنرا به خاطرهها میسپارد؟