شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

اطلاعاتی‌های عاشق سینمای ایران

اطلاعات و جاسوسی در جمهوری اسلامی امری «مقدس» شمرده می‌شود و به همین جهت است که ماموران وزارت اطلاعات علاقه‌ چندانی به استفاده از نام‌های بازجو و اطلاعاتی ندارند. آنها یا «کارشناس»اند یا «سربازان گمنام امام زمان».  

اما دست‌کم سینمای ایران خیلی این عنوان‌ها را دوست ندارد؛ سینمایی که در ردپای خود اطلاعاتی‌ها مشهود است و می‌توان گفت، دست‌کم دو وزیر اطلاعات (فلاحیان وعلوی) حتی با سفارش فیلم به دنبال ارائه چهره‌ای متفاوت هستند. چهره‌ای که که البته در سال‌های گذشته بسیار تغییر کرده است. در واقع همان‌طور که سینمای جنگ ایران تغییر کرد و از «قهرمان‌های بدون شکست» به واقعیت‌های «قارچ سمی» و طنزهای «لیلی با من است» و حتی «اخراجی‌ها» رسید این بخش از سینما هم از «دست شیطان»، «پرچمدار» و «راننده سفیر» جای خود را به «رد خون» داده است.  

گویی هرچه زمان می‌گذرد، یک ژانر جدید در سینمای ایران جذاب‌تر می‌شود و آن‌هم «عاشقانه‌های اطلاعاتی» است. فیلم «به رنگ ارغوان» حاتمی‌کیا، شاید اولین نمایش جدی این ژانر بود.

حاتمی‌کیا که در «آژانس شیشه‌ای» مفهوم کلشیه‌ای مامور وزارت اطلاعات را شکسته بود حالا در فیلم جدید خود دست روی یک تابوی اطلاعاتی گذاشت. ماموری که عاشق می‌شود و حتی سرپیچی می‌کند‌ حاتمی‌کیا با استفاده از کلیدواژ‌ه‌هایی که برگرفته از «اسماء خدا» در اسلام است روند تدریجی تحول درونی این مامور را نشان می‌دهد. جالب اینجاست فیلم در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی توقیف شد اما در دورانی که شاید انتظارش نمی‌رفت در دوران محمود احمدی نژاد به جشنواره رفت، جایزه گرفت و اکران عمومی شد.  

«شبی که ماه کامل شد» هم داستان متفاوتی از عشق و اطلاعات-امنیت است. داستانی که می‌خواهد یکی از بزرگترین چالش‌های امنیتی جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته را از زاویه عشق برادرش نگاه کند. عشق عبدالحمید ریگی برادر کسی که تعدادی از نیروهای امنیتی و البته سربازان ایران را ترور کرد و در پایان نیز دستگیری‌ و اعدام او، نماد اقتدار امنیتی نظام شد. «شبی که ماه کامل شد» حتی بسیار مورد انتقاد بخشی از یک جریان تندرو در نظام جمهوری اسلامی موسوم به «حزب اللهی» قرار گرفت. اینجا هم اقتدار دستگاه امنیتی زیر سایه عشق گم می‌شود، البته که نرگس آبیار کارگردان این فیلم در سکانس‌هایی نتوانست اهمیت موضوع را به مخاطب برساند. که این موضوع الزاما به دلیل ضعف فیلم‌نامه نیست بلکه در بخش‌هایی به دلیل محدودیت‌ها در نمایش واقعیت رفتارهای امنیتی است.

در واقع هرچقدر هم دست کارگردان‌ها و فیلم‌نامه‌نویسان برای نزدیک شدن به محدوده امنیتی‌ها باز باشد، اما باز هم نمی‌توان چیزی جز یک چهره خوب روی پرده برد. شاید در این میان «قلاده طلا» یک استثناء باشد که در آن یک مامور وزارت اطلاعات ایران در واقع نفوذی است. این مورد را در شخصیت‌های موسوم به «انقلابی» در فیلم‌های سینمایی شاهد بودیم. یک نمونه از ژانر فیلم‌های جنگی-امنیتی را می‌توان در فیلم «نفوذی»‌ دید، فیلمی که می‌خواهد نشان دهد مذهبی بودن در نظام جمهوری اسلامی می‌تواند ظاهری باشد. اما اینجا باز هم با دوگانه امنیتی خوش خلق و بدخلق روبرو هستیم، امنیتی‌هایی که در آخرین لحظه برخلاف مسیر رود تصمیم می‌گیرند و اتفاقا تصمیم آنها درست است. اما هیچ‌گاه این سوال پاسخ داده نمی‌شود که آیا می‌توان فیلمی از «کارشناسی» اشتباه یا دردآور مقامات امنیتی به نمایش گذاشت؟ جدا از پاسخ به این سوال باید گفت در فیلم «نفوذی»، بازهم مخاطب شاهد یک عشق خانوادگی است، عشق همسری که در واقع در کنار پسری قرار دارد که بخاطر پدرش عشق‌اش زیر سایه می‌رود.

اما فیلم «ماجرای نیمروز» یک و دو، درگیری عاشقانه را به یکی از پیچیده‌ترین بخش‌های تاریخ معاصر ایران گره می‌زند. رابطه جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین خلق، رابطه عجیبی است که روایت منصفانه آن کار بسیار دشواری است. بیان عشق دوران جوانی و روایت عشق خانوادگی در هر دو قسمت اگر پایه اصلی روایت محسوب نشود می‌توان آن را یکی از پ‍ایه‌ای‌ترین عناصر فیلم محسوب کرد. بیان این رابطه‌های عاشقانه که سرنوشت‌های متفاوتی را به همراه دارند همچنان همان عنصر ثابت عشق امنیتی است.  

این عشق حتی گاهی خود را در فیلم‌های جدیدی که به وقایع پیش از انقلاب اسلامی سال ۵۷ می‌پردازد نیز کشیده شده است. در «سیانور» هم ما باز شاهد این عشق و امنیت هستیم گویی در سینمای امنیتی ایران باید عشق و امنیت در یک دوگانه تکراری به شکل‌های گوناگون حضور داشته باشند.  

در این فیلم‌ها ماموران اطلاعاتیِ موفق یا عاشق نمی‌شوند یا عاشق شدند پایشان جایی لیز خورده است. سینما در بسیاری از کشورها ابزار پروپاگانداست اما آزادی در همین کشورها به سینمای مستقل هم اجازه می‌دهد تا تیغ نقد را به بدنه حکومت‌ها و دستگاه‌های امنیتی بکشد یا دست‌کم به رسانه‌های مستقل اجازه نقد روایت‌ها را می‌دهد. 

امنیتی‌ها حالا به معجزه سینما بیش از پیش باور پیدا کرده‌اند، آنها همانطور که سعید امامی را بازسازی تصویری می‌کنند به نحوی دیگر افکار او را نیز احیاء می‌کنند. نگاهی که الزاما به دنبال حضور امنیتی‌ها در سینما نبود، بلکه بیشتر به دنبال نگاه امنیتی و روایت از نگاه آنها بود.

کامیار بهرنگ
ایران‌اینترنشنال
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More