موزیسینی در مرز نبوغ و جنون
چهل روزی از مرگ ناصر چشمآذر،موزیسین شهیر ایرانی میگذرد. او ۱۴ اردیبهشت امسال در سن ۶۷ سالگی، در اثر سکته قلبی درگذشت، درحالیکه قرار بود کنسرتی را چند روز بعد برگزار کند. مرگ ناگهانی او در سنی که در شرایط طبیعیتر میتوانست دستکم ده سال بعد رخ دهد، جامعه هنری و بهخصوص موسیقی را متوجه او و آثاری کرد که برجای نهاد. نگاهی به حجم آثاری که ناصر چشمآذر در کارنامه هنری خود منتشر کرده، کیفیتی که این آثار از آن برخوردارند، تأثیراتی که بر مخاطبان گذاشته است، بههمراه توصیفاتی که همکاران و یاران و آهنگسازان دیگر از او و کارش بهدست میدهند، از یک چیز حکایت دارد: نبوغ.
او را باید از معدود آهنگسازان و شاید تنها آهنگسازی بهشمار آورد که به مرزی از شهرت رسید که خوانندگان موسیقی پاپ از آن برخوردار میشوند. در سالهای اخیر، کنسرتهای بزرگی برگزار میکرد که با نام و عنوان ناصر چشمآذر مخاطب را به تالارهای موسیقی میکشاند تا نشان دهد که از چه محبوبیت و اقبالی درمیان عامه مردم برخوردار است.
بهنقل از کیومرث پوراحمد در یادداشتی که پساز مرگ چشمآذر در روزنامه شرق نوشت، در کنسرت برج میلاد او، جمعیت چنان اقبالی نشان دادند که «روى پلهها هم آدم نشسته بود» .
برخی از ترانههای او به قلههای محبوبیت دستپیدا کرده بودند و در محفل و مجلس زمزمه میشدند و برخیاز آهنگهایش، چون آلبوم «باران عشق» در ضمیر و ذهن نسلی از جوانان، یادآور خاطرات تلخ و شیرین فراموشنشدنی بود. برخی رفتارهای او نیز غیرعادی بود و خرق عادتی برای موزیسینی در تراز او که انتقاداتی را هم بهدنبال داشت؛ مثل رفتاری که در سالهای پایانی دهه هفتاد با خبرنگار روزنامه ایران انجام داد که کار را به مرز شکایت از او کشاند و درنهایت، با پادرمیانی دوستان و اهل فرهنگ به فرجامی تلخ برای او نینجامید؛ اما در حافظه اهالی موسیقی، اینگونه رفتارها باقی ماند تا لقب نابغهای در مرز جنون را هم به او بدهند.
در دو دهه اخیر و زمانی که با شیرین شاهدلو (خواهر احمد شاهدلو،-بازیگر و کارگردان) ازدواج کرد و صاحب دختری (رعنا) شد، نظم و ترتیب بیشتری پیدا کرد و توانست جدیتر به کارهایش بپردازد، کنسرتهای مختلفی برگزار کند و نام و آوازهای در طراز استعدادش بیابد.
ممنوعالورود به صداوسیما
در مراسم تشیعش، شاهد احمدلو (برادر همسرش) از اتفاقی عجیب خبر داد. وبسایت خانه موسیقی، در گزارش این مراسم، به نقل از او نوشت: یک هفته قبل از مرگ ناصر، او به یک برنامه تلویزیونی دعوت شده بود و بسیار خوشحال بود دوباره این فرصت را دارد که میتواند با مخاطبان خود، دیدار داشته باشد؛ او مثل همیشه خوشتیپ منزل را بهسمت تلویزیون ترک کرد و ما هم منتظر بودیم تا تصویر او را ببینیم؛ اما بعد از ۴۰ دقیقه برگشت و وقتی از او پرسیدیم چه شد، گفت «هنگام ورود گفتند که ممنوعالورود هستم».
صداوسیما و دستاندرکارانش البته هیچگاه دلیل منموعالورودی او و هنرمندانی چون او را نگفتند؛ این درحالی است که حجم استفاده مجانی و رایگان صداوسیما از کارهای چشمآذر و بهخصوص آلبوم معروف «باران عشق»، تقریباً غیرقابل محاسبه است و برنامه و میانبرنامهای در تمامی حوزهها و موضوعات نبود که از این اثر شاخص و معروف استفاده نکند و البته که به گفته آقای چشمآذر هیچگاه رقمی بابت این همه استفاده، به او پرداخت نشد.
چند روز بعد، روزنامه کیهان در یادداشتی، این گفتههای شاهد احمدلو را به یک شبکه تلویزیونی خارجی منتسب کرد و نوشت، اینکه چشمآذر را به تلویزیون راه ندادند، کذب است.
۲۰۰ اثر در ۵۰ سال زندگی هنری
در کارنامه هنری ناصر چشمآذر، ۹ آلبوم، بیشاز ۵۰ ترانه که عمده آنها را خود ساخته و تنظیم کرده بود، بیشاز ۱۰۰ ترانه که دیگران سروده بودند و او تنظیم کرده بود، بههمراه ۷۰ موسیقی متن برای فیلمهای سینمایی و دو موسیقی متن برای دو سریال تلویزیونی وجود دارد که از کثرت و حجم بالای کار او خبر میدهد. ۲۰۰ اثر در تقریباً ۵۰ سال؛ و نکته جالب توجه، اینکه عمده این کارها از کیفیت موسیقایی و ملودیک خوبی برخوردارند و کار ضعیف و به قول اهالی هنر، بزن و در رو در آنها کمتر به چشم میآید.
در میان خوانندگانی که با آهنگ و یا تنظیم او خواندهاند، نام داریوش، گوگوش، ابی، پوران، مازیار، سیما بینا، حبیب، شماعیزاده، ستار، رامش، شهره، عارف، قمیشی، لیلا فروهر، مرتضی، منوچهر سخایی، مهستی، نلی و هوشمند عقیلی و هایده (خوانندگان قبل انقلاب ۵۷) و محمد اصفهانی، قاسم افشار، حمید حامی و محمدرضا عیوضی (بعد از انقلاب ۵۷) به چشم میخورند.
در میان کارگردانانی که از او بهعنوان آهنگساز فیلم دعوت به همکاری کردند، نامهای بزرگی به چشم میخورد: مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، تهمینه میلانی، کیومرث پوراحمد، یدالله صمدی، پوران درخشنده، سیروس الوند، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی؛ که برخی از این فیلمسازان همانند مهرجویی و میلانی و پوراحمد، چندین فیلم را با او کار کردهاند.
دو جایزه سیمرغ بلورین بهترین موسیقی فیلم از جشنواره موسیقی فجر و نیز ۵ بار نامزدی برای دریافت این جایزه نیز تأکیدی است بر اقبال متخصصان و کارشناسان و منتقدان به کارهای او.
این حجم از نامهای معروف و شهیر، خود از کیفیت کارهای او خبر میدهد و پاسخی به این پرسش است که چرا همه علاقهمند بودند یا در تنظیم و یا در ساخت ملودی، نامی از چشمآذر در کنار اثرشان بروز و ظهور داشته باشد و مهر و امضای او برایشان اهمیت داشت.
برخی از فیلمسازانی که با او حشر و نشر افزونتری داشتند، قریحه او را چیزی بین نبوغ و جنون دانستهاند. کیومرث پوراحمد ازجمله این افراد است که در یادداشت فوقالذکر، خاطراتی از او نقل کرده که از استعداد شگفت او در خلق آهنگ خبر میدهد.
به گفته پوراحمد، «ناصر صحنهای را که قرار بود برايش موسيقى بسازد، چندبار مىديد و بعد گاه بلافاصله و گاه با فاصلهاى طولانى (در اين فاصله طولانى ممكن بود هر آسمانريسمانى ببافد؛ ولى معلوم بود كه ذهنش كاملاً درگير است) مىرفت سراغ نواختن و همينكه دستش مىرفت روى كلاويهها، قطعهاى كه اجرا مىكرد، دقيقاً همانچيزى بود كه بايد باشد و همیشه هم بهترین قطعهها را برای هر صحنهاى مىساخت». داریوش مهرجویی و مهدی فخیمزاده نیز استعداد و نبوغ او را ستودهاند.
اثری که ۴۰ سال اجرا نشد
در مجموعه کارهایی که ناصر چشمآذر انجام داده، اثری ۱۷ دقیقهای با برداشتی از آواز چهارگاه سنتی و با گوشهچشمی به فضای کاری استاد ابوالحسن صبا ساخته شده است که بعد از ۴۰ سال و بهرغم آنکه چند سال قبل به اجرای آن اشاره کرد، اما هیچگاه فرصت اجرایش را پیدا نکرد. چشمآذر در گفتوگویی که سال ۹۴ با وبسایت «موسیقی ما» انجام داد، از چند کار، ازجمله همین اثر ارکسترال در چهارگاه سخن گفت. به گفته او، این کار به سفارش مهرداد پهلبد، وزیر فرهنگ و هنر وقت در سال ۱۳۵۵ ساخته شد؛ اما اتفاقات سالهای انقلاب، آن را عملاً در بوته فراموشی قرار داد. او در این مصاحبه گفت که اثر برای ارکستر بزرگ و بهگونهای نوشته شده که برای هر نوازنده، ۳۷ صفحه نت در نظر گرفته شده است. در همان گفتوگو خبر داده بود که قرار است بهسراغ کارهایی در گذشته برود که فرصت انتشار آنها را پیدا نکرده است. قطعاتی که وجه دیگری از روحیه متفاوت او را نشان میدهد؛ بهخصوص وقتی از ساخت کار برای دو شخصیت مذهبی بزرگ اسلامی خبر داد. او گفت: «در مرز ۶۵ سالگی به این فکر افتادهام که تکیه کنم به کارهای گذشتهام. ازجمله چهارگاه، ازجمله قطعهای که برای حضرت علی(ع) ضبط کردهام. یک قطعه هم برای حضرت محمد(ص) ضبط کردهام. میخواهم این قطعات را بهصورت رایگان پخش کنم. دنبال پولش نیستم. دنبال حالش هستم، اگر در آن حالی وجود داشته باشد».
در فیلم کوتاهی که از این گفتوگو روی وبسایت «موسیقی ما» قرار گرفته است، بر دیوار منزل ناصر چشمآذر، تصویری نقاشیشده منتسببه امام اول شیعیان دیده میشود که از روحیات متفاوت او خبر میدهد.
او در روزی تشییع شد (یکشنبه ۱۵ اردیبهشت) که قرار بود در همان روز کنسرت موسیقی بدهد. کنسرت نوستالژی ناصر چشمآذر که هواخواهان بسیاری داشت و او در این کنسرت با آکاردئون خود، مخاطبان را سر شوق میآورد.
اما زمانه بهسمتی چرخید که بهجای خودش، شاگردان و علاقهمندانش به یاد و برای او خواندند؛ محمود دعایی بر پیکرش نماز خواند و خیل عظیم مشتاقانش، پیکرش را بر دوش گرفتند و در بهشت زهرا دفنش کردند.