۷۵ سالگی حمیرا، خاطره ۶۰ سال صدای ناب
۲۶ اسفند مصادف بود با هفتادوپنجمین سال تولد پروانه امیرافشاری معروف به حمیرا، خوانندهای که بهدلیل صدای منحصربهفردش، بیش از ۵۰ سال در خاطره جمعی ایرانیان علاقهمند به موسیقی و آواز جایگاهی ویژه یافته است.
جامعه ایران در زمانی که حمیرا شروع به فعالیت کرد، بهخصوص در زمینه فعالیتهای موسیقایی، جمع اضداد بود. حاکمیتی پدرسالارانه که تفریحها، لذت و حتی هنر را برای خود مجاز میشمردند، اما همانها را برای زنان و دختران ناصواب میدانستند. ذهنیت مالکانه و روستایی خود را به برخی نقاط و خانههای تهرانِ در سراشیبی تجدد نیز تسری داده بود. پدر حمیرا، که از مالکان بزرگ آذری بود، چنین شخصیتی داشت و رضایت نداشت که برای مثال، دخترش یکی از خوانندگان همان موسیقیای شود که خودش هر روز گوش میداد و خوانندگان و نوازندگانش را تشویق میکرد و برایشان محفل هنری ترتیب میداد. حمیرا در گفتوگویی با شبکه پارس تیوی، به مهمانیهای شبانه پدرش و حضور موسیقیدانها و نوازندگان برجسته در آن محفلها اشاره کرد، در منزلی بزرگ در شمیران که شبها تالاری را به اجرای موسیقی اختصاص میدادند و به دلیل بُعد مسافت، برخی مهمانها شب نیز در منزل اتراق میکردند.
پدر حمیرا، که صبحها با صدای سنتور رضا ورزنده بیدار میشد، دوست نداشت دخترش با آن صدای حیرتانگیز، که در نخستین رودررویی با علی تجویدی اشک به چشم آن موسیقیدان نامدار آورد، در موسیقی فعالیتی داشته باشد.
محفل هنری پدر و آشنایی و علاقهمندی به خواندن
خوانندگانی چون ملوک ضرابی، روحانگیز و بنان، که مهمان محفلهای شبانه پدر حمیرا بودند، اما اثر خود را بر حمیرا نهادند و سبب شدند تا او صدایش را کشف و در ۱۶ سالگی و دور از چشم پدر، به استودیو برود و آزمون صدا دهد. همراه و مشوق او مادر و همسرش بودند. حمیرا بسیار زود ازدواج کرد، با جوانی روشنفکر که ۱۹ سال سن داشت و از او دختری به یادگار مانده است.
وقتی هنری در فردی بجوشد و ظرفیتهای آن هنر از استانداردهای عادی جامعه فراتر باشد، طبیعی است که به هر وسیله ممکن تلاش میکند تا خود را به عرصه هنری بکشاند. حمیرا نیز از این قاعده مستثنی نبود. او میدانست که صدایش ویژه است و به دنبال کسی بود تا بتواند او را در این مسیر راهنمایی کند. قرعه به نام علی تجویدی افتاد که از او باید بهعنوان یکی از کاشفان صدای بانوان یاد کرد. چند سال بعد، همین ماجرای ممنوعیت در فضای سنتزده ایران برای هایده هم پیش آمد که باز هم تجویدی او را به کار گرفت و راهنمای پرورش این صدا و به عرصه آمدنش شد.
ملوک ضرابی و تجویدی آموزش و تربیت حمیرا را بر عهده گرفتند و در ابتدا، با همکاری مادر و همسر حمیرا، عصرهای چهارشنبه به منزلشان میآمدند تا به او آموزش دهند. اما وقتی شرایط خطرناک شد، حمیرا به بهانه تعلیم رانندگی، هر چهارشنبه از شمال تهران به منزل علی تجویدی میرفت تا دوره مقدماتی و تمرینها و صداسازیها را طی کند.
صبرم عطا کن، نخستین ترانه با روایتی از زندگی هنری مخفی
دو سال بعد، او بهرغم اینکه به گفته خودش سرما خورده بود، البته شاید استرس اجرا هم در بهانهتراشیاش برای عدم حضور بیتاثیر نبود، بهاجبار علی تجویدی نخستین کارش را خواند.
تجویدی به او گفت نمیتوانند برنامه را تغییر دهند، چون بابت نوازندگان و استودیو هزینه زیادی کردهاند. حمیرا به استودیوی پنج رادیو رفت و نخستین کارش را با عنوان «صبرم عطا کن» را خواند، اثری با شعری از بیژن ترقی، شاعری که مضمونسرایی از ویژگیهای ترانههایش بود.
این ترانه بهنوعی وصف حال خود حمیرا بود، چرا که ترقی، صبوری و شکیبایی را در نقطه کانونی پیام این ترانه قرار داده بود، صبر بر فشاری که بعد از پخش این اثر، پدر حمیرا بر او آورد. پدرش بهدلیل مخالفت با خوانندگی دخترش، تمام صفحههای ترانه را از سطح شهر خریداری و انبار کرد.
حمیرا اما در نهایت، به قیمت محرومیت از ارث و طرد از خانواده، به عشق همیشگیاش، آواز، پناه برد و با کمک علی تجویدی، برخی از خاطرهانگیزترین ترانهها را اجرا کرد، که از میان معروفترین آنها میتوان از «سرگردان»، «پشیمانم» ، «با دلم مهربان شو»، «دنبال دل» و «دیگر چه خواهی» نام برد.
تجویدی ترانههای دیگری هم برای حمیرا نوشت اما بهدلیل ازدواج حمیرا با پرویز یاحقی، این همکاری ادامه نیافت. نتیجه این شد که تجویدی برخی از آن ترانهها را به هایده داد تا بخواند، هرچند حمیرا در گفتوگویی که در سال ۲۰۱۰ با رادیو فردا داشت، اشاره کرد برخی از آثاری را که تجویدی برای او ساخته بود بعدها اجرا میکرد و حتی به نقل از همسر تجویدی گفت توصیه تجویدی بود که بعد از درگذشتش، آهنگ «تو بودی» را او اجرا کند. این اثر در سال ۲۰۱۷، با تنظیم کاظم عالمی اجرا شد و از آخرین اجراهای حمیراست که نشان میدهد بهرغم افت محسوس کیفیت حنجره در ۷۲ سالگی، از خوانندگان زن کمسنتر بهتر خوانده است.
آثاری درخشان با پرویز یاحقی
دوره همکاری حمیرا با پرویز یاحقی و بیژن ترقی از باشکوهترین دوران کاری این مثلث هنری به شمار میرود. نزدیک به ۲۰ ترانه شنیدنی حاصل این همکاری تقریبا هشت ساله بود که از میان آنها میتوان به «بهار نورسیده»، «محبت»، «به او چه بگویم»، «مرا تنها نگذاری»، «به خاطر تو» اشاره کرد.
حمیرا بعد از جدایی از یاحقی، با یک تاجر کراوات ازدواج کرد.
انقلاب ایران و فرار با گریم
انقلاب سال ۱۳۵۷ اما عمده هنرمندان ایران، بهخصوص زنان خواننده، را خانهنشین کرد. نه تنها حاکمیت جمهوری اسلامی حضور و فعالیتهای هنرمندانی چون او را برنمیتابید و مدام به آنها فشار میآورد، بلکه جامعه نیز نسبت به آنها بیمهریهای فراوان کرد. روایت حمیرا از چند سال اوایل انقلاب خود گویای باور عمومی نسبت به فعالیت و حتی حضور آنها در جامعه است که اغلب آنها را طاغوتی و مروج ابتذال میدانستند.
او در گفتوگو با رادیو فردا (۲۴ بهمن ۱۳۸۸)، شمهای از فشار اجتماعی بر خود را روایت کرد و از فشارهای گوناگون و فراوانی سخن گفت که سبب شد بارها منزلش را تغییر دهد. حتی به شمال رفت و سعی میکرد بهگونهای تردد کند که کسی او را نشناسد. اما باز هم موانع متعدد و طعنهها و کنایههای همسایگان و کسانی که او را میشناختند وادارش میکرد تغییر منزل دهد. تا اینکه فشارها به اندازهای رسید که خروج از ایران را انتخاب کرد. خودش میگوید: «با گریم آمدم بیرون، با گریمی که اگر مرا میدیدید، حالتان به هم میخورد. بهصورت یک پیرزن بدبخت بیچاره، با دندانهای سیاهشده و موی سفید و عینک تهاستکانی به چشم... سرنوشت و قسمت بود... تا رسیدم به کویته [در پاکستان]... بعد، رفتیم اسپانیا.»
سالهای غربت و آثار متفاوت
در سالهای غربت، حمیرا آثاری را با ترانهسرایی و آهنگسازی هنرمندانی چون جهانبخش پازوکی، محمد حیدری، بابک رادمنش خواند؛ «از دست عشق» جلیل عندلیبی نیز از آلبومهای معروف حمیراست که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
از دیگر ترانههای حمیرا، «وقتی که عشق میاد» بود که نام آهنگساز آن، علی تجویدی، تا مدتها مخفی ماند. این اثر را احمد پژمان، آهنگساز برجسته، تنظیم کرد و حمیرا آن را در همان سالهای میانی دهه ۱۳۶۰ خواند.
کامل علیپور، فضلالله توکل، انوشیروان روحانی، صادق نوجوکی، ناصر و منوچهر چشمآذر، اسدالله ملک، کاظم رزازان از دیگر آهنگسازانی بودند که حمیرا آثار آنها را خواند.
حمیرا در سالهای پایانی دهه ۱۳۷۰، به بیماری صعبالعلاجی دچار شد که خود رهایی از آن را معجزه میداند. پس از این رخداد، تحولی در او به وجود آمد که گرایشهای معنوی و خداباوری را در او تقویت کرد.
در این دوره، بیشتر آثار او را بابک رادمنش، چه در شعر و چه در آهنگ، تنظیم میکرد، هرچند حمیرا در گفتوگویی که در سال ۱۳۸۰ با تلویزیون ملی ایران در لس آنجلس داشت، گفت خودش نیز قریحه ملودیسازی داشته و در برخی از این کارها، به آهنگسازان پیشنهادهایی داده است.
در نزدیک به شصت سال کارنامه هنری حمیرا، آثار شنیدنی بسیاری خلق شده که هر کدام خاطراتی را برای نسلهای مختلف ایرانیان زنده کرده است و میکند.