شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

آیا مسکو و واشینگتن برای دگرگونی وضعیت افغانستان همگرایی استراتژیک دارند یا معامله‌ سیاسی در کار است؟

 

این پرسش ذهن بسیاری از تحلیل‌گران را مشغول ساخته است. واقعیت این‌است که واشینگتن و مسکو روزهای دشوار روابط سیاسی خود را سپری می‌کنند. وقتی بایدن در یک گفت‌وشنود رسانه‌ای پوتین را قاتل خطاب کرد، کرملین سفیرش را از واشینگتن فراخواند. اما چطور می‌شود باور کرد که این دو پایتخت قدرتمند جهان در حل پرونده‌ جنجالی افغانستان هم‌نوایی داشته باشند؟ اگر بر پیشینه‌ روابط آمریکا و اتحاد شوروی که روسیه آن‌را امروز مثال می‌زند، نگاهی کنیم، به وضوح دیده می‌شود که مسکو و واشینگتن نگاه به شدت متضاد استراتژیکی نسبت به یکدیگر در مورد افغانستان داشته‌اند. اما امروز نگاه هر دو  بازیگر سرنوشت‌ساز به افغانستان دست‌خوش دگرگونی‌هایی است. نگاه آمریکایی‌ها را می‌توان در سه بُعد خلاصه کرد: 

 

افغانستان و هراس‌افکنی  

آموزش، تجهیز و طرح‌ریزی برنامه‌های کلان و پیچیده‌ هراس‌افکنی پای سربازان آمریکایی را در پایان ۲۰۰۱ به افغانستان کشاند. آمریکا دو  دهه در این جنگ درگیر شد که نزدیک به یک تریلیون دلار هزینه گرفت. در این جنگ آمریکایی‌ها ۲۴۵۲ رزمنده‌ خود را از دست داده و در حدود ۲۰ هزار آمریکایی زخم برداشتند و هزاران تن دیگر دچار زخم‌ها و بیماری‌های روانی شدند. جنگ افغانستان طولانی‌ترین مداخله‌ نظامی آمریکا در برون از مرز‌هایش است. هرچند آمریکایی‌ها دستاوردهای محدودی دراین جنگ خونین داشته‌اند، مثلا برخی از رهبران کلیدی و آموزشگاه‌های هراس‌افکنان را نابود کردند. اما کل این کار تمام نشده است. هنوز افغانستان میدان گروه‌های تروریستی و تندروی اسلامی است که طالبان با آن‌ها رابطه‌ نزدیک دارند. حالا آمریکایی‌ها در مخمصه‌ رفتن یا ماندن در این سرزمین دشوار گیر کرده‌اند. 

 

افغانستان جغرافیای راهبردی 

افغانستان باوجود این‌همه چالش‌ها برای آینده‌ سیاسی و اقتصادی امریکا اهمیت زیادی دارد. این جغرافیای دشوار در کنار ایران دشمن دیرینه، چین حریف سرسخت و روسیه حاکم منطقه قرار دارد. از سوی دیگر این سرزمین، آسیای میانه، جنوب آسیا، خاورمیانه و قفقاز را پیوند داده است که آینده‌ ابر‌قدرت‌ها به شاهراه اقتصادی آن گره خورده است. عقب‌گرد آمریکا از منطقه بدون هیچ دستاویزی شکست راهبردی برای آینده‌ اقتصادی به شمار می‌رود و خشم غول‌های اقتصادی و انحصارگران نفت و منابع طبیعی را سبب خواهد شد.   

 

افغانستان مولد مواد مخدر 

تولید و قاچاق مواد مخدر از مرزهای افغانستان به آسیای میانه، آسیای جنوبی و خاور میانه می‌گذرد و به مافیای غربی می‌رسد. مافیای ملی با مافیای بین‌المللی هماهنگی پویا و پیچیده‌ای دارند. در این کارزار پول‌ساز، حتی هم‌پیمانان آمریکایی که صاحب جاه و جلال سیاسی در نظام افغانستان هستند دست دارند، به طوری‌که کار دولت‌های غربی در کاهش و نابودی آن را دشوار ساخته است. بریتانیا، هم‌پیمان نزدیک آمریکا منابع بزرگی را هزینه کرد تا جایگزینی برای کشت خشخاش که منبع اصلی مواد مخدر است فراهم کند، اما نتیجه‌بخش نبود. فقر گسترده دامان کشت و تولید مواد مخدر را  در کشتزارهای افغانستان گسترده است و دستان سیاست، تجارت و  جنگ را با آن یکی کرده است. از سوی دیگر در سطح جهانی مافیای بزرگ منطقه‌ای فعال‌اند که پاریس، لندن، روم، برلین، مسکو، نیویورک و سایر کلان‌شهرهای غرب را تهدید می‌کند.  

آمریکایی‌ها به هر سه عنصر اشاره شده با دید استراتژیک نگاه می‌کنند و آن‌را در مباحث مهم سیاسی خارجی و امنیتی خود جا داده‌اند. چهار رییس‌جمهوری آمریکا که در این دو دهه بر واشینگتن حکم رانده‌اند، به هر سه عنصر از دید استراتژیک توجه داشته‌اند.  

اما نگاه روس‌ها چگونه است، نخست: دست از سر آسیای میانه بردارید: روس‌ها مرز خود را با افغانستان، مرز تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان می‌دانند. حضور آمریکایی‌ها در این مرزها نشانه بدی برای مسکو تلقی می‌شود. هرچند هجوم بیست سال پیش آمریکایی‌ها به افغانستان خبر خوبی بود و چون دیواری بر هراس‌افکنی در مرزهای روسیه کشید. در آن‌زمان طالبان و گروه‌های متحدشان، تهدید جدی برای مسکو به حساب می‌آمدند. از این‌رو روس‌ها با مخالفان سرسخت طالبان که به‌ نام «ائتلاف شمال» نامیده می‌شد، نزدیک بودند. از سویی‌هم روس‌ها در بحران اقتصادی و سیاسی غوطه‌ور بودند. با مرور زمان پوتین نظم نسبی و ثبات اقتصادی را به روسیه بازگرداند و تلاش کرد تا از دکترین «پریماکوف» که هم‌گرایی بیش‌تر با جهان اسلام را پیشنهاد کرده بود، سود جوید. اکنون روس‌ها بر گروه‌های اسلامیست در منطقه کنترل بیش‌تر و بهتری دارند. روس‌ها در بحران خاورمیانه سیاست بهتری نسبت به آمریکایی‌ها بازی کردند. پیام روس‌ها به آمریکایی‌ها این است: «نیاز بیش‌تری به شما در منطقه نیست. چه بهتر که مانند ما با شکست از منطقه بیرون شوید.» این پیامد روس‌ها را بسیار خرسند می‌کند. روس‌ها بدون هیچ مصرفی به این پیامد تاریخی دست یافته‌اند. 

دوم: این‌که بنا به تقسیم‌بندی قرن پنجم میلادی وقتی انگلیس‌ها امپراطوری بزرگ بریتانیا و غرب را در منطقه نمایندگی می‌کردند و در حال پیش‌رفت به هند و آب‌های گرم بودند، جغرافیای امروز افغانستان به عرصه راهبردی روس‌ها تعلق گرفت. امروز این عرصه برای روس‌ها حیاتی است. به ویژه با دکترین پوتین که فکر تزاریسم را با شگردهای معاصر امروز در سر دارد. پوتین مرزهای روسیه را خیلی پهناور تصور می‌کند. 

در بحث مواد مخدر روس‌ها با غرب هم‌گرایی دارند. این شاید یگانه عنصر در همگرایی استراتژیک میان دو قدرت بزرگ به حساب می‌آید. اما به نظر می‌رسد که این همگرایی نیز دوام نخواهد آورد. روس‌ها بر این باورند که دهلیز مواد مخدر را باید از افغانستان مسدود کرد. پوتین این وعده را به رهبران آسیای میانه داده است تا این راه را مهار کند. کنترل بر مواد مخدر بستگی به ایجاد حکومت فعال مرکزی و تامین امنیت دارد، چیزی‌که برای پاکستان اصلا قابل تحمل نیست.

حالا که بحث آینده افغانستان مطرح است روس‌ها تضاد عمیق استراتژیک خود را با آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند. آمریکایی‌ها هم به درستی می‌دانند که این تضاد استراتژیک بسیار پیچیده و حتی حل‌‌نشدنی است. اما وضعیت دشوار افغانستان که قربانیان بی‌شماری از هر دو قدرت جهانی گرفته است رو به وخیم‌شدن است. ترس آن وجود دارد که یک‌بار دیگر تندروی، هراس‌افکنی و وحشت بر این منطقه مستولی نشود. آن‌جاست که کنترل از دست خواهد رفت و خطرهای جدی‌تری هر دو را به وحشت خواهد انداخت. هر دو قدرت، جنگ افغانستان را حداقل برای وضعیت کنونی به نفع خود نمی‌پندارند. این جنگ به دورنمای استراتژیک هر دو دولت آسیب می‌رساند و نیاز به شکیبایی دارد. از این‌رو، هر دو با عجله‌ زیاد نیاز به یک معامله‌ سیاسی دارند. هر دو می‌دانند که بدون همگرایی واشینگتن و مسکو و فشار بر شرکای منطقه‌ای آن‌ها، این جنگ را پایانی نیست. پس چه خوب است حداقل برای کوتاه مدت به معامله‌ سیاسی رو آورند و تضادهای استراتژیک را کم‌رنگ کنند. شاید این روش هر دو دولت را یاری کند تا برای نزدیکی دورنمای استراتژیک راهی جست‌وجو شود و یا اگر جنگی در کار است، زمانش را باید به تعویق انداخت.  

اما درس‌های تاریخ و واقعیت‌های تلخ چهار دهه‌ اخیر افغانستان به ما می‌گوید که چنین رویکردی به نفع افغانستان نخواهد بود. این معامله‌ سیاسی برخلاف هر آن‌چیزی که همیشه گفته می‌شود «ما صلح پایدار می‌خواهیم» عمل خواهد کرد. شاید دولت‌های تاثیر‌گذار بر امنیت افغانستان به این معامله گوش فرا دهند و یاهم شاید دولتی‌های پاکستان و ایران زیر چتر این معامله، معاملات مخفی دیگری را در سناریوی نه چندان دور تدارک ببینند که این صلح سیاسی را صدمه خواهد زد و سبب از سرگیری جنگ‌ها خواهد شد.  

 

پژوهشگر امور بین‌الملل
تازه چه خبر؟
سازمان حقوق بشر ایران به نقل از منابع آگاه از «مرگ مشکوک» شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در سلول انفرادی زندان تهران بزرگ خبر داد. برادر...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More