تحولات امنیتی در منطقه خلیج فارس به کدام سو میرود؟
در چند هفته اخیر، امنیت منطقه خلیج فارس و خاورمیانه در بُعد وسیعتر آن، شاهد تحولاتی در ابعاد مختلف بوده است. در این یادداشت، به مقوله امنیت منطقه بهعنوان یک کلیت نگاه میکنیم که از مولفههای تاثیرگذار تغذیه میکند و بدیهی است برخی از این مولفهها تاثیر منفی و برخی دیگر تاثیر مثبت دارند. فرض بر این است که امنیت یک واحد سیاسی در منطقه بهمعنای امنیت برای همه واحدها نیست، در حالی که ناامنی یکی از واحدها میتواند امنیت سایر واحدهای منطقه و حتی فراتر از منطقه را به خطر بیندازد.
ایران و اسرائیل
در ماههای اخیر، جنگ کلامی بین ایران و اسرائیل افزایش قابل ملاحظهای داشته است. یسرائیل کاتس، وزیر خارجه اسرائیل، روز سهشنبه ۱۹ آذر، برای دومین بار در یک فاصله کوتاه چند روزه، اعلام کرد که کشورش آمادگی دارد بهعنوان اقدامی پیشگیرانه از دسترسی تهران به بمب اتمی، به حمله نظامی متوسل شود.
اسرائیل هیچوقت از معامله اتمی ۱+۵ با ایران خشنود نبود و با حمایت از سیاست فشار حداکثری و از طریق تماسهای دیپلماتیک با آمریکا، اروپا و حتی روسیه کوشش کرده است هرگونه حرکت ایران در زمینه اتمی را مهار کند. در عین حال، مخالفت اسرائیل با اتمی شدن ایران هیچوقت از محدوده فشار دیپلماتیک خارج نشد و به همین دلیل، این تهدیدهای نظامی مرحله جدیدی از روابط خصومتآمیز بین دو کشور است که میتواند به دلایل زیر باشد:
۱) تثبیت نسبی وضعیت سوریه و نشانههایی از گسترش نفوذ و حضور ایران در عرصههای سیاسی، اقتصادی و نظامی این کشور. اسرائیل بارها مراکز تجمع نیروهای وابسته و مورد حمایت ایران را در خاک سوریه هدف حملات نظامی قرار داده است. استدلال اسرائیل این است که قصد ایران از حضور نظامی یا استقرار گروههای نیابتی در سوریه و حمایت از حزبالله لبنان ایجاد پایگاههایی است که بتواند خاک اسرائیل را هدف قرار دهد.
نکتهای که با تهدید مرتضی قربانی، که تاکنون بهعنوان مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران شناخته میشد، همخوانی دارد. روز ۱۸ آذرماه، قربانی گفته بود: «رژیم ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﯽ اﮔﺮ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﮐﻮﭼﮏﺗﺮﯾﻦ ﺧﻄﺎیی در ﻗﺒﺎل اﯾﺮان ﺷﻮد، از همان ﻟﺒﻨﺎن، ﺗﻞ آوﯾﻮ را ﺑﺎ ﺧﺎک ﯾﮑﺴﺎن ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ و اﺻﻼ ﻧﯿﺎزی ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ از اﯾﺮان ﻣﻮﺷﮏ و ﺗﺠﻬﯿﺰات ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮد.» متعاقب این اظهارنظر، وزیر دفاع لبنان بلافاصله این سخنان را ناپذیرفتنی، مایه تاسف و مداخله در حق حاکمیت ملی لبنان دانست. به دنبال این اعتراض، رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران، سخنان قربانی را تحریفشده و وابستگی و سمت او بهعنوان مشاور فرمانده کل را منکر شد. ولی این کار شدت حملات کلامی ایران و اسرائیل را کاهش نداد و نفتالی بنت، وزیر دفاع اسرائیل، در روز ۲۷ آذر تاکید کرد هدف اسرائیل پیشگیری از تشکیل نیرویی مانند حزبالله در بلندیهای جولان است و به حملات علیه اهداف و متحدان ایران ادامه خواهد داد تا ایران به این نتیجه برسد که ماندنش در آنجا بیفایده است.
۲) ایران تاکنون در چهار مرحله، اقدامهایی در راستای کاهش تعهدات برجامی انجام داده و دست به اقدامهایی زده که مقدمهای برای جهش به مرحله احیای تواناییهای اتمی قبل از برجام تلقی شده است. به موازات این اقدامها، زمان برای برداشته شدن محدودیتها و تحریمها کوتاهتر میشود و رییسجمهوری ایران نیز بارها تکرار کرده است که پس از اکتبر۲۰۲۰، ایران میتواند از هرجا که میخواهد اسلحه بخرد و به هرجا که بخواهد اسلحه بفروشد. در مجموع، اسرائیل این مراحل را به تهدیدی علیه خود تعبیر میکند و مقامهای پنتاگون نیز نسبت به این تحول نظر مثبتی ندارند.
ایران و عربستان سعودی
همزمان با اعلام آمادگی اسرائیل برای حمله نظامی به ایران، شورای همکاری خلیج فارس، به دعوت پادشاه سعودی، در ریاض تشکیل جلسه داد و همانطور که انتظار میرفت، پادشاه عربستان فعالیتهای هستهای و برنامههای موشکی ایران را در کنار آنچه مداخله، آشوب و تخریبگری ایران در منطقه توصیف شد آماج حمله قرار داد و خواهان اتحاد منطقهای و حمایت بینالمللی برای مقابله با برنامههای هستهای و موشکی ایران شد. برای درک بهتر این اوضاع، باید عوامل دیگری را نیز در نظر داشت:
۱) پس از حملاتی که در بهار و تابستان سال جاری به نفتکشها در دریای عمان و سپس به تاسیسات نفتی آرامکو شد، انگشت اتهام پیوسته به سمت ایران بوده است. در حمله به آرامکو، حوثیهای یمن، که مورد حمایت ایراناند، مسئولیت آن را پذیرفتند و سازمان ملل نیز اعلام کرد که نمیتواند قطعی بگوید تسلیحات بهکاررفته متعلق به ایران بوده است. در قضیه آرامکو، عربستان سعودی بارها وعده ارائه مدارک را داده است ولی لابهلای مجادلههای کلامی، سیگنالهایی هم برای برقراری روابط بین دو کشور دیده شده است.
۲) اغلب کشورهای کوچک خلیج فارس نگران دریانوردی در آبهای منطقه و در نتیجه، نگران امنیت ملی آسیبپذیر خودند که طبق فرمول امنیتی کشورهای کوچک، نگرانی کاملا مشروعی است.
۳) حضور نخستوزیر قطر در اجلاس شورای همکاری تحول دیگری بود که حاکی از حرکت عربستان سعودی در جهت توافق با قطر پس از بحران ۲۰۱۷ است که به قطع رابطه دو کشور انجامید. قطر نیز متقابلا نشان داد که خواهان تنشزدایی با عربستان سعودی و تعدیل حمایتش از اخوان المسلمین است.
۴) رابطه ایران و قطر بیشتر بر منافع کوتاهمدت و بر پایه «دشمنِ دشمن من دوستِ من است» استوار است. احتمال توافق بین یمن و عربستان سعودی و همچنین قطر و عربستان سعودی وجود دارد. هرچند معلوم نیست ایران از این وضعیت استقبال کند، به هر صورت نمیتواند مانع آن شود.
۵) ترکیه و قطر و عربستان سعودی روابط پیچیدهتری دارند. ابعاد اقتصادی رابطه ترکیه و قطر در مقابل اهداف درازمدت نظامی ترکیه در آن کشور کماهمیتتر است و حتی اگر رابطه دوستانه بین قطر و عربستان سعودی برقرار شود، تداوم رابطه نظامی قطر با ترکیه برای عربستان سعودی چندان مطلوب نیست. از طرف دیگر، حلوفصل مسائل عربستان سعودی با ترکیه به زمان و تفاهم بیشتری نیاز دارد.
اهداف عربستان سعودی
اهداف عربستان سعودی زمانبندیهای متعددی دارد. اکنون ریاض دارد خود را برای برگزاری اجلاس سال آینده سران گروه بیست کشور ثروتمند دنیا آماده میکند. برای سعودیها رسیدن به نوعی توافق با همسایگان و در مورد جنگ یمن مهم است و احتمال دارد مذاکرات پنهانی عربستان سعودی و یمن هم در همین راستا باشد.
از طرفی، عربستان سعودی هنوز کاملا از آثار منفی قتل روزنامهنگار سعودی، جمال خاشقجی، رها نشده بود که قضیه تیراندازی یک نظامی سعودی در یکی از پایگاههای نیروی دریایی آمریکا در فلوریدا و بازداشت چند شهروند سعودی بار دیگر فشار کنگره برای تدوین راهبرد رابطه با عربستان سعودی را افزایش داده است. در میانمدت و درازمدت، عربستان سعودی کوشش میکند تعادل روابطش با واشینگتن را حفظ کند که لازمهاش هماهنگی میان سیاست منطقهای و خواستههای آمریکاست.
ایران و منطقه
رقابت تسلیحاتی بین ایران و عربستان سعودی و سایر کشورهای منطقه درآمدهای نفتی را در مسیری رقابتی تخلیه میکند و میتواند با دامن زدن به سیاستهای فرقهای، خطرناکترین بازی را در منطقه رقم بزند.
بودجه سال ۱۳۹۸ ایران افزایش قابل ملاحظهای در ابعاد نظامی داشت. دولت در توضیح برخی گزارشها، اعلام کرد که علاوه بر بودجه پیشبینیشده در لایحه بودجه، مبلغ دو میلیارد یورو از منابع صندوق توسعه ملی نیز به بودجه دفاعی اختصاص یافته است. علیرغم مشکلات وسیع مالی، بودجه نظامی سال آینده هم افزایش داشته است. بودجه نهادهای نظامی ایران در گذشته نیز همیشه بالاترین درصد را دارا بود.
در سایه مبادلات مالی پس از امضای توافق اتمی ۱+۵، در سال ۱۳۹۶، بودجه نظامی ۸۶ درصد افزایش یافت. اما در بودجه پیشنهادی سال ۱۳۹۹ فقط ۱۰ تا ۲۲ درصد افزایش دیده میشود که بخش عمده آن بهخاطر پیشبینی تورم در سال آینده است. در هر صورت، این رقم، از بودجه سال ۱۳۹۸ کمتر نخواهد بود. دولت روحانی این بودجه را «بودجه استقامت و مقابله با تحریم» نامگذاری کرده است. حضور رو به افزایش نیروهای آمریکایی در منطقه همراه با ائتلاف ضدیمن به رهبری عربستان سعودی در نقطه روبهروی توان نظامی ایران قرار میگیرد.
نشست دوحه و حضور همزمان ظریف، وزیر خارجه ایران، و برایان هوک در آن نتوانست تنش میان ایران و آمریکا یا کشورهای منطقه را کاهش دهد. هرچند کشورهایی مانند مالزی و ترکیه از تحریمهای آمریکا علیه ایران بهشدت انتقاد کردند.
رقابتهای پنهانی
از زمان ظهور داعش تا امروز، سیاستهای حمایت از گروههای تندرو و رادیکال اسلامی در هر یک از کشورهای منطقه، ترکیه، عربستان سعودی، ایران و تا حدودی عراق، بهخوبی دیده شده و باعث تداوم جنگ بوده است.
این رقابت در یک زمینه دیگر هم تداوم دارد و آن داعیه رهبری جهان اسلام است، رقابتی که از زمان آیتالله خمینی آغاز شد و تا امروز، مراحل و شکلهای متعددی را پشت سر نهاد و حتی به رویارویی در مکه و مدینه کشید. دو کشور عربستان سعودی (سنی) و ایران (شیعه) داعیه رهبری جهان اسلام را دارند. البته رهبران شیعه عراق نیز بهصورت بالقوه نفوذ زیادی میان شیعیان منطقه و حتی ایران دارند، اما هنوز داعیه رهبری در سطح منطقه را مطرح نکردهاند. در سایر کشورهای سنی، مسائل داخلی و محدودیتهای مالی مانع رقابت مسلمانان تونسی، الجزایری و مصری شده و رقابت عمده فقط بین ایران و عربستان سعودی است.
طیف این رقابت گروههای متعددی مانند داعش و گروههای وابسته، القاعده، اخوان المسلمین، گروههای آموزشدیده یا تحت حمایت حزبالله و سپاه قدس و همچنین حشد شعبی را در بر میگیرد. جنگجویان این گروهها از سه قاره آسیا، آفریقا و حتی اروپا استخدام و به زیرگروههای متعددی تقسیم میشوند. هرچند ضدیت با اسرائیل و حمایت از فلسطین محرک مشترک آنان است، چون پای نفاق مذهبی، تفاوتهای عمیق در منابع تامین مالی و تعارضهای ایدئولوژیک در میان است لذا، این گروهها عملا فقط از منابعی که آنها را تامین مالی میکند دستور میگیرند و امکان متحد شدنشان اگر ناممکن نباشد، بسیار مشکل است.
به این ترتیب، مشاهده میکنیم تصویر امنیتی منطقه بسیار آشفته است و هنوز سوالهای زیادی وجود دارند که جواب قطعی و حتمیالوقوع ندارند. هنوز نمیتوان گفت خاورمیانه را چه میشود و آیا مثلا صورتبندی فعلی جنگ با ایران را اجتنابناپذیر میکند؟ و آیا اصولا در شرایط فعلی جنگ یا تهاجم در منطقه گزینه معقولی خواهد بود؟ باید امیدوار باشیم تعقل سیاسی جایگزین هیجان مذهبی شود تا بتوان از طریق نزدیکتر کردن منافع مشترک و همگرایی در منطقه، به صلح و آرامش رسید.