جایزهای برای ادبیات و ادبیاتی برای زندگی
بیش از یک قرن از عمر جایزه نوبل میگذرد و رابطهای دوطرفه برقرار است بین نوبل و برندگانش، جایزهای که اعتبار گرفته از نامها و اعتبار داده است به نامها. ادبیات، در کنار فیزیک، شیمی، پزشکی، اقتصاد و صلح، یکی از شش جایزه نوبل است که هر سال، فارغ از مرزهای جغرافیایی و زبانی، به پاس یک عمر خلق آثار برجسته و اثرگذار اهدا میشود.
اما چرا ادبیات مهم است؟ ماریو بارگاس یوسا میگوید ادبیات از آغاز تاکنون و تا زمانی که وجود داشته باشد، فصل مشترک تجربههای آدمی بوده است و خواهد بود. ادبیات به ما میآموزد تفاوتهای قومی و فرهنگی را نشانه غنای میراث آدمی بشماریم و این تفاوتها را بزرگ بداریم. ادبیات خوراک جانهای عاصی است. از حقایقی که ادبیات آشکار میکند، میتوان پنهانترین واقعیتهای انسانی را شناخت و بخشی از وجود خود را دید. خورخه لوییس بورخس در پاسخ این پرسش که «فایده ادبیات چیست؟» میگوید فایده آواز قناری و غروب زیبا چیست؟ اگر زیبایی وجود دارد و به یمن آن حتی لحظهای از زشتی و اندوه زندگی کاسته میشود، آیا جستوجوی توجیه عملی برای آن کوتهفکری نیست؟
جنجالهای نوبلی
اولین جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۰۱ به سولی پرودوم فرانسوی رسید و از آن پس، هر سال نصیب نویسندگانی از اقصی نقاط جهان شده است، از رابیندرانات تاگور هندی گرفته تا نجیب محفوظ مصری و اورهان پاموک ترکیهای. هنوز انتظار ادبیات فارسی برای دریافت نوبل به پایان نرسیده است. البته گفته میشود نام محمدعلی جمالزاده در فهرست نامزدهای نوبل ادبیات سال ۱۹۶۷، در کنار چهرههای برجستهای چون ساموئل بکت، خورخه لوییس بورخس، ژان ژنه، گراهام گرین و پابلو نرودا آمده بود، اما جایزه آن سال، در نهایت به میگل آنخل آستوریاس گواتمالایی رسید. محمود دولتآبادی نیز میگوید در چند دوره نامش در فهرست نامزدهای جایزه نوبل ادبیات بوده است.
اما بسیاری از نویسندگان مطرح و تاثیرگذار هرگز نوبل ادبیات نگرفتند و برخی، خود از دریافت جایزه امتناع کردند؛ بوریس پاسترناک روس در سال ۱۹۵۸ به دلیل فشار حکومت اتحاد جماهیر شوروی و از بیم طرد شدن از وطن، از پذیرش جایزه نوبل خودداری کرد و ژان پل سارتر در سال ۱۹۶۴، این جایزه را نپذیرفت که مشخصه شخصیت اگزیستانسیالیست، پیچیده و انعطافناپذیرش بود. شاید ناکامترین برنده جایزه نوبل اریک آکسل کارلفلدت سوئدی باشد که در سال ۱۹۳۱، در فاصله بین نامزدی جایزه و اعلام برنده، از دنیا رفت تا تنها مردهای باشد که نوبل ادبیات گرفته است.
اما فرهنگستان سوئد نشان داده است انتخابهایش میتواند جنجالی هم باشد، از جایزه مشترک ایویند جانسون و هاری مارتینسون سوئدی، از اعضای این فرهنگستان، در سال ۱۹۷۴ گرفته، تا اهدای جایزه نوبل ادبیات به وینستون چرچیل، سیاستمدار مشهور بریتانیایی، در سال ۱۹۵۳. انتخاب این سیاستمدار بریتانیایی، که به زیرکی مشهور است، صدای منتقدان را درآورد، هرچند به نظر میرسد طبع نویسندگی و وجه ادبی خطابههایش کفایت میکرد تا برایش نوبل ادبیات به ارمغان بیاورد. اگر نخستوزیر بریتانیا توانسته است برنده نوبل ادبیات باشد، پس خیلی نباید تعجب کرد که باب دیلن، خواننده و آهنگساز آمریکایی، در سال ۲۰۱۶ «برای بیان شاعرانه و خلاقانهاش» نوبل ادبیات برده است. این انتخاب نامنتظره واکنشهای متفاوتی برانگیخت و البته خود دیلن در اقدامی نامنتظرهتر، بهجای حضور در مراسم اعطای جوایز، برای اجرای برنامه راهی لاسوگاس شد.
هرچند گاهی هم وقفههایی پیش آمده است، مثل سال ۱۹۱۸ که کسی موفق به دریافت جایزه نشد. در فاصله سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۳ هم آکادمی نوبل به درخواست دولت سوئد و برای حفظ سیاست بیطرفی در جنگ جهانی دوم، اهدای جوایز را به حالت تعلیق درآورد. سال گذشته، در پی اتهامهای جنسی به ژان کلود آرنو، از چهرههای فرهنگی سوئد و از افراد نزدیک به آکادمی نوبل، شش نفر از اعضای مادامالعمر آکادمی استعفا دادند و جایزه نوبل ادبیات اهدا نشد تا آکادمی از بحران خارج شود و فرصتی داشته باشد برای ترمیم اعتماد عمومی. بنابراین امسال، علاوه بر برنده سال ۲۰۱۹، برنده سال ۲۰۱۸ نیز اعلام شد.
نوبل ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ عاقبت به چه کسانی رسید؟
همانطور که پیشبینی میشد، جایزه نوبل سال ۲۰۱۸ به یک نویسنده زن رسید. رسوایی اخلاقی سال ۲۰۱۸ سبب شد سارا دنیوس، دبیر آکادمی سوئد، که پیگیر اتهامهای آزار جنسی بود، بهدلیل فشارها استعفا دهد و بسیاری معترض شدند که چرا یک زن باید تاوان رفتار زننده یک مرد را پس بدهد. از سوی دیگر، سهم اندک زنان نویسنده از نوبل ادبی همواره آماج انتقاد بوده و در بیش از یک قرن، فقط ۱۴ جایزه از ۱۱۴ نوبل ادبی به زنان رسیده است. در نتیجه امسال بیش از هر سال، انتظار میرفت یک نویسنده زن برنده این جایزه ادبی شود. برخلاف گمانهزنیها، برگزیده سال ۲۰۱۸ مارگارت اتوود کانادایی نبود؛ اولگا توکارچوک لهستانی بود، بهخاطر «خلاقیت روایی و شور و اشتیاقی فراگیر که نمایانگر شکستن مرزها بهمنزله شیوهای از زندگی است».
توکارچوک که پیش از این نیز جایزههای ادبی متعددی را از آن خود کرده است (از جمله منبوکر سال ۲۰۱۸ برای کتاب «پروازها»)، از نویسندگان مطرح و مورد تحسین منتقدان ادبی است. البته این نویسنده در ایران ناشناس مانده است و احتمالا پس از دریافت این نوبل ادبی، بهزودی با ترجمههای متعدد وارد بازار کتاب ایران خواهد شد.
برنده سال ۲۰۱۹ هم کسی نبود جز پیتر هانتکه اتریشی بهخاطر «آثار تاثیرگذاری که با نبوغ زبانی، تجربههای انسانی پیرامونی و خاص را کاویده است». هانتکه نویسندهای است تجربهگرا که با شیوههایی نوآورانه، تصاویر و زبانی بدیع خلق میکند. او به آزادی معتقد است و میگوید: «من راههایی را پیمودهام که پیمودنشان ممنوع بوده است. من راههایی را نپیمودهام که پیمودنشان دستور بوده است… من بیاجازه دفاع کردهام. به دستور ایست توجه نکردهام و به رفتن ادامه دادهام.» برخی آثار این نویسنده اتریشی به فارسی ترجمه شده است، اما انتظار میرود با این نوبل ادبیات، بازار ترجمه و بازترجمه آثارش در حوزه نشر ایران داغ شود.
پرونده نوبل ادبیات امسال هم بسته شد، جایزهای که تاکید مجددی است بر اهمیت کلمه و کتاب در جامعه و جامعهپذیری ما. در این روزهایی که تیراژ کتاب در ایرانِ ۸۰ میلیونی به ۳۰۰ و ۵۰۰ نسخه رسیده است، شاید جا داشته باشد از ماریو بارگاس یوسا نقل کنیم که میگوید: «برای کسانی که میتوانند کتاب بخوانند اما عزمشان را جزم کردند که نخوانند متاسفم، نه برای از دست دادن لذت خواندن ادبیات، بلکه بیشتر برای اینکه جامعهای که ادبیات در آن به گوشهای رانده شود، جامعهای است محکوم به توحش.»