شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

حسین قوامی، فاخته‌ای با نغمه «تو ای پری کجایی»

نام حسین قوامی با تصنیفی در‌آمیخته است که تقریبا هر ایرانی صاحب‌ذوق و علاقه‌مند به موسیقی را جلب و جذب خود می‌کند، تصنیف «سرگشته» یا همان «تو ای پری کجایی».

این ترانه‌‌‌ـ‌تصنیف فقط بر ایرانیان اثر نگذاشته است. به گفته حسین قوامی، در یکی از معدود مصاحبه‌های به‌جا‌مانده از او (۲۶ آبان ۱۳۶۸)، وقتی این تصنیف نه با گروه بلکه به‌تنهایی و بدون ساز در تالار ژان دومن فرانسه اجرا شد، «بسیاری از مهمان‌ها و از جمله خود یهودی منوحیم تحت تاثیر قرار گرفته و گریه می‌كردند».

منوحیم صدای قوامی را در جشن هنر شیراز شنید و شیفته این صدا شد و دعوتش کرد به اجرایی در فرانسه با حسین تهرانی و جلیل شهناز و به گفته قوامی، مقاله‌ای هم درباره صدای او نوشت.

 تصنیف «سرگشته»، که در نغمه همایون و روی شعری از هوشنگ ابتهاج (سایه) و با آهنگی از همایون خرم ساخته شد، در سال‌های نخست دهه ۱۳۵۰، در ملاقات و محفلی دو نفره و دوستانه در منزل ابتهاج، در خیابان منوچهری با خانه‌ای باصفا در باغچه‌ای زیبا که بستر الهام را فراهم می‌کرد، شکل گرفت. هوشنگ ابتهاج آن زمان‌ ریاست موسیقی رادیو را هم عهده‌دار بود.

همایون خرم تصویری رویایی از چگونگی ساخت این اثر می‌دهد. به نقل از خرم، ابتهاج ابراز تمایل می‌کند کار مشترکی انجام دهند و خرم می‌گوید: «چیزی نگفتم اما وقتی به روی بالکن رفتم و هوای خوب و نسیم و باغچه و شب اواخر تابستان را دیدم، گویی باران نت بود که می‌بارید. بلافاصله رفتم توی بالکن نشستم و اين آهنگ را از بالا تا پايين نوشتم. حتی جواب‌­های اركستر پشت هم آمد. واقعا کمتر زمانی بود که یک آهنگ تمام‌و‌کمال به ذهن بیاید، از صفر تا صدش. و به همین دلیل است که برخی از دوستان و شنوندگانی که این کار را می‌شنوند می‌گویند اين آهنگ زمينی نيست و من هم معتقدم كه به بنده اين آهنگ را دادند. «تو ای پری کجایی» الهامی بود که به من شد، الهامی که تمام‌و‌كمال آمد. آهنگ را برای ایشان اجرا کردم، خیلی خوشحال شد و مشغول ساختن شعرش شد» (خبرآنلاین، ۲۹ دی ۱۳۹۱).

نکته جالب‌توجه در این گفت‌وگو مخالفت همایون خرم با خواننده‌‌ای است که ابتهاج پیشنهاد داد؛ خرم از این خواننده نام نمی‌برد. وقتی خرم به ابتهاج گفت این کار را باید صدایی خسته و محزون بخواند و نام حسین قوامی را آورد،‌ ابتهاج از این انتخاب متعجب شد.

اکنون که نزدیک به پنج دهه از اجرای این اثر گذشته، تقریبا کمتر کسی است که در چنین انتخابی تردید کند. به نظر می‌رسد اجرایی که قوامی از ترانه «عشق نو»، ساخته مجید وفادار و شعری از رهی معیری، داشت در این انتخاب بی‌تاثیر نبود. آن ترانه با تنظیم بسیار زیبای مرتضی حنانه و در همان فضای دستگاه همایون خوانده شد و همراه ترانه‌ـ‌تصنیف «جوانی» در نغمه افشاری، با شعر نواب صفا و آهنگ حسین یاحقی، در زمره بهترین آثاری به شمار می‌آیند که قوامی خوانده است.

بعدها، دیگران هم تصنیف «سرگشته» را اجرا کردند، از جمله محمد اصفهانی با ارکستری بزرگ و با تنظیم کامبیز روشن‌روان. اما آنچه در خاطر مردم مانده همین صدای خسته و حزن‌انگیز حسین قوامی است.

 

تحسین استاد اسماعیل‌زاده و مخالفت پدر

حسین قوامی، چنان‌که در چند گفت‌و‌گوی رادیویی و نیز یک گفت‌وگوی تصویری با احمد‌رضا موید محسنی در سال ۱۳۶۲ نقل کرده بود، از همان دوران کودکی و نوجوانی، صدای بسیار خوبی داشت و نخستین بار حسین‌خان اسماعیل‌زاده، ردیف‌دان و نوازنده نامدار کمانچه و استاد چهره‌های برجسته‌ای چون ابوالحسن صبا و حسین یاحقی، این استعداد را کشف کرد.

قوامی زمانی که در مدرسه ترغیب درس می‌خواند، با خواهرزاده اسماعیل‌زاده دوست بود و به منزلش رفت‌و‌آمد داشت.

روزی آن‌ها در منزل بودند و اسماعیل‌زاده با کمانچه‌ای زیر عبایش وارد شد و دید حسین نوجوان در حال خواندن است. به او گفت صدای خیلی خوبی داری و اگر تعلیم ببینی، خواننده‌ برجسته‌ای می‌شوی. سپس، پیشنهاد داد اگر پدرش رضایت بدهد، به او تعلیم رایگان می‌دهد. پدر اما مخالفت کرد.

مدتی بعد، برادر حسین به آموختن تار علاقه‌مند شد و پای او را هم به محفلی هنری‌ باز کرد که استادانی چون احمد عبادی در آن حضور داشتند. قوامی جوان سپس وارد محفل شبانه دیگری شد که رهی معیری شاعر در آن حضور داشت.

به‌مدت شش سال نزد عبدالله حجازی، از اساتید ردیف‌دان آن زمان، ردیف آوازی را فرا گرفت.

حشر‌و‌نشر با رضا‌قلی میرزا‌ظلی، خواننده معروف دوره قاجار و رضاشاه، که به گفته قوامی، از دوستان خوب او بود، به آموزه‌های آوازی او قوام و دوام بیشتری بخشید و اندک‌اندک صدایش در محافل تهران زبانزد شد. ولی قوامی جوان به‌دلیل محذوریت‌هایی که در ارتش وجود داشت، از خواندن پرهیز کرد.

 

حضور در رادیو به‌عنوان خواننده ناشناس 

تا این‌که در اردیبهشت سال ۱۳۲۵، در مهمانی شبانه‌ای که حسینقلی مستعان، رییس وقت رادیو، هم حضور داشت، خواندن قوامی او را چنان تحت تاثیر قرار داد که از قوامی خواست به رادیو برود و برنامه اجرا کند. قوامی که آن زمان با درجه ستوانی در ارتش خدمت می‌کرد، گفت این خلاف مقررات ارتش است و مستعان پیشنهاد داد ناشناس اجرا کند.

تردید‌ها اما همچنان ادامه داشت و لحظاتی هم از پذیرش چنین پیشنهادی پشیمان شد. اما صبح روز قبل از اجرا، هم او و هم مادرش از رادیو شنیدند صدای گوینده‌ای را که با شور‌ و‌ حرارت اعلام کرد ‌روز بعد ساعت ۱:۳۰ بعد‌از‌ظهر خواننده‌‌ای ناشناس در رادیو می‌خواند و از مردم خواست آن ساعت پای رادیو بنشینند. این‌گونه زندگی هنری حسین قوامی با خواندن آوازی در مایه ابوعطا شروع شد. چندی بعد، روح‌الله خالقی به او پیشنهاد داد به‌جای ناشناس خواندن، اسمی هنری برای خود انتخاب کند و پیشنهاد داد نامش را «فاخته» بگذارند.

مدتی بعد، ارتش ماجرا را فهمید و برای او شرط تعیین کرد که فقط در صورتی می‌تواند به خدمت در ارتش ادامه دهد که عصر روزهای جمعه، برای ارکستر ارتش هم برنامه اجرا کند. قوامی این شرط را هم پذیرفت و اجراهایی با علی تجویدی و ارکستر ارتش داشت. تا سال ۱۳۲۹، او در صدای ارتش و رادیو اجرای برنامه داشت و بعد تا سال ۱۳۳۷، از او تقریبا هیچ خبری نیست. به گفته خود قوامی، به ماموریتی در خارج از تهران رفته بود.

ولی غیبت او از دید مدیر هوشمندی چون داوود پیرنیا پنهان نماند و لذا، از قوامی دعوت کرد به برنامه‌ گل‌های رادیو بپیوندد. قوامی در سال ۱۳۳۷، با اجرایی در سه‌گاه و با سنتور رضا ورزنده، کارش را در رادیو شروع کرد.

از آن پس، اجراهای مختلفی با هنرمندان و تک‌نوازان برجسته‌ای چون یاحقی،‌ خالدی، جلیل شهناز، فرهنگ شریف، بدیعی و وفادار داشت و تا سال ۱۳۵۴، به اجرای برنامه ادامه داد.

عمده آثار باقی‌مانده از قوامی به برنامه‌های گل‌های جاویدان،‌ برگ سبز و گل‌های تازه مربوط می‌شود، که بیشترین اجراها به برنامه گل‌های جاویدان اختصاص دارد که دوره اول و پرشکوه برنامه‌ گل‌ها با مدیریت پیرنیا بود.

بعد از انقلاب و در سال‌هایی که حنجره قوامی دیگر مانند گذشته نبود، آخرین اثرش منتشر شد، اثری با آهنگسازی عماد رام روی شعر معروف نیما یوشیج با عنوان «تو را من چشم در راهم» که از نمونه‌های موفق تلفیق شعر نو با موسیقی سنتی است.

در برخی روایت‌ها، صدای حسین قوامی را به‌قدری استاندارد می‌دانستند که گفته می‌شد نوازندگان سازشان را با صدای او کوک می‌کردند. اما سوای این تعابیر تحسین‌آمیز، قوامی صدایی مستقل، شسته‌‌و‌رفته و پاکیزه داشت و آثاری که چه در آواز و چه در تصنیف اجرا کرد می‌توان در زمره آثار کلاسیک و ماندگار موسیقی سنتی ایران جا داد.

حسین قوامی در ۱۷ اردیبهشت ۱۲۸۸ به دنیا آمد و ساعت ۴/۵ صبح روز ۱۸ اسفند ۱۳۶۸ در بیمارستان مهر تهران درگذشت.

تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More