شبح بحران ایران بر فراز «داووس ۲۰۲۰»
«مجمع جهانی اقتصاد»، که پنجاهمین نشست سالانه آن سهشنبه ۲۱ ژانویه به روال هر سال در داووس سوییس گشایش یافت، مثل همیشه میزبان شمار زیادی از رهبران سیاسی و مدیران پرآوازهترین بنگاههای اقتصادی و نیز صاحبنظران، دانشگاهیان، نظریهپردازان، روزنامهنگاران و فعالان عرصههای گوناگون در سطوح ملی و بینالمللی است.
در انتظار یک داووس سبز
برگزارکنندگان «داووس ۲۰۲۰»، که قرار است بحثهای اصلی آن پیرامون شعار محوری «مشترکان یک دنیای همبسته و پایدار» در جریان باشد، از حضور ۳۰۰۰ مهمان در نشست امسال خبر میدهند که گروههای بسیار متنوعی از جامعه جهانی را نمایندگی میکنند، از دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، گرفته تا گرتا تونبرگ ۱۷ ساله، فعال زیستمحیطی سوئدی، که شناختهشدهترین پرچمدار مبارزه با گرمایش زمین به شمار میرود.
در تاریخ ۵۰ ساله مجمع جهانی اقتصاد، این نخستین بار است که دلنگرانیهای زیستمحیطی و بهویژه خطر گرمایش کره زمین، جایگاه اصلی در نشست داووس را از آن خود میسازد. رسم بر این است که هر سال، چند روز پیش از برگزاری نشست داووس، مجمع جهانی اقتصاد از حدود ۷۵۰ نفر از کارشناسان و مدیران بنگاههای اقتصادی میپرسد که از دیدگاه آنها، سایه چه مخاطراتی بیش از همه بر آینده جوامع انسانی سنگینی میکنند. این همان گزارشی است که هر سال با عنوان «خطرهای جهانی» منتشر میشود.
در گزارشی که پیش از داووس ۲۰۲۰ انتشار یافت، از ده خطری که احتمال وقوع آنها از همه محتملتر ارزیابی شده است، پنج خطر زیستمحیطی در راس قرار دارند که مهمترینشان تغییرات شدید اقلیمی است. با توجه به همین گزارش، ظاهرا این انتظار وجود دارد که نشست امسال داووس سبزترین نشست سالانهای باشد که مجمع جهانی اقتصاد در تاریخ پنجاه سالهاش برگزار کرده است.
کلاوس شواب، که این مجمع را پایهگذاری کرده است و همچنان ریاست آن را در اختیار دارد، در نیم قرن گذشته، رویدادهای بزرگی را از سر گذرانده است، از ورود چین به جامعه اقتصادی بینالمللی گرفته تا پیشروی فرایند جهانی شدن اقتصاد، زایش و توسعه فناوریهای ارتباطی تازه، فروریزی دیوار برلین و دیگر زمینلرزههای ژئوپولیتیک بزرگ. در این پنج دهه، صدها نفر از بانفوذترین رهبران جهان در نشست معروف داووس گرد هم آمدهاند و درباره آینده جهان به تبادل نظر پرداختهاند. بیهوده نیست که نشست داووس را «زلزلهسنج» سیاست و اقتصاد جهانی توصیف کردهاند.
بر این نکته باید تاکید کرد که مجمع جهانی اقتصاد یک سازمان بینالمللی نیست و دولتها در پیدایش و رشد و تامین مالی آن هیچ نقشی ندارند، برگزارکنندگان و مهمانانش هیچ تصمیمی نمیگیرند و در پایان آن، هیچ بیانیهای منتشر نمیشود. تنها نقش این مجمع گرد هم آوردن بخشی از نخبگان جهان در ورزشگاه زمستانی معروف داووس در کوههای آلپ سوییس است که هر سال چند روزی، به همین مناسبت، «دهکده جهانی» لقب میگیرد.
این گردهمایی هواداران و منتقدان فراوان دارد. هواداران نشست داووس این نشست را نماد پیوندهای متقابلی میبینند که با توجه به فرایند جهانی شدن، میان مشکلات، ملتها و کشورها به وجود آمده است. در عوض، منتقدان بر داووس خرده میگیرند که به بلندگوی صاحبامتیازان جهان بدل شده است و عمدتا به نمایندگان قدرتهای بزرگ و سرمایهداران کلان میدان میدهد از ایدئولوژی و منافع خود دفاع کنند.
داووس و بحران ایران
چنانکه در بالا اشاره شد، در نشست امسال داووس، دلنگرانیهای زیستمحیطی و بهویژه خطر گرمایش زمین در جایگاه اول اهمیت قرار دارند. ولی در کنار این دلنگرانیها، در مورد دهها مساله دیگر هم بحث خواهد شد، از جمله مخاطرات ژئوپولیتیک، کند شدن آهنگ رشد جهانی، نابرابریهای اجتماعی، قدرت گرفتن پوپولیسم، کشمکشهای بازرگانی در سطح بینالمللی، مسائل جمعیتی، تروریسم، خطر گسترش سلاحهای کشتار جمعی... و این فهرست را همچنان میتوان ادامه داد.
با اطمینان میتوان گفت که امسال شبح بحران ایران بیش از هر زمان دیگر بر نشست داووس سنگینی خواهد کرد. در واقع، سیر تحولات ایران معاصر بهویژه در سالهای بعد از پایهریزی جمهوری اسلامی، به گونهای کموبیش برجسته، در تاریخ پنجاه ساله مجمع جهانی اقتصاد و نشستهای سالانه داووس منعکس شده است. از بین چهار رییس دولت جمهوری اسلامی در سالهای بعد از جنگ ایران و عراق، محمد خاتمی و حسن روحانی در نشست داووس شرکت کردند. اولی هم در دوران ریاست جمهوری و هم بعد از آن به نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد دعوت شد. دومی در سال ۲۰۱۴، مهمان داووس بود. شمار دیگری از صاحبمنصبان جمهوری اسلامی نیز در این سه دهه، بین یک تا چند بار در نشست داووس شرکت کردهاند، از جمله منوچهر متکی، وزیر خارجه در دوران محمود احمدینژاد، معصومه ابتکار و محمدجواد ظریف. البته، ظریف قرار بود امسال هم به داووس برود، ولی گویا سفر او به دلایل گوناگون (از جمله حضور یکی از مخالفان سرشناس جمهوری اسلامی در این نشست) بر هم خورده است.
فارغ از حضور یا عدم حضور مقامهای رسمی جمهوری اسلامی در داووس ۲۰۲۰، شمار زیادی از شرکتکنندگان در این نشست مستقیم و غیرمستقیم به بحران ایران خواهند پرداخت. سخن بر سر یک کشور ۸۴ میلیون نفری است که با توجه به اهمیت جغرافیایی و ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادیاش، از توان بالای تاثیرگذاری بر رویدادهای منطقه پیرامونش و نیز جهان برخوردار است. افکار عمومی و بازیگران مهم صحنه جهانی با ابعاد گوناگون بحران ایران بیشتر آشنا شدهاند و در رابطه با همین مساله، آینده خاورمیانه و بهویژه خلیج فارس را از لحاظ صلح و امنیت منطقهای و پیامدهای اقتصادی، بررسی میکنند.
یکی از مهمترین خطرهایی که ذهن کانونهای بزرگ تصمیمگیری سیاسی و اقتصادی سراسر جهان را بیش از همیشه به خود مشغول کرده، بحران سیاسی و اجتماعی ایران و خطر تبدیل آن به انفجاری کنترلناپذیر است. فرسایش شدید مشروعیت نظام سیاسی ایران، که سالهای سال آنگونه که باید و شاید مورد توجه افکار عمومی جهان قرار نگرفته بود، امروز بهصورت واقعیتی غافلگیرکننده زیر ذرهبین افکار عمومی بینالمللی است.
از سوی دیگر، خاورمیانه قلب تپنده انرژی در جهان است و هیچ صاحبنظری نیست که بتواند تنشهای رو به افزایش و جرقهها و شعلههای خطرناک برآمده از آنها را که مستقیم و غیرمستقیم با ایران در ارتباط اند، نادیده بگیرد. بهعلاوه، توافق برجام به فروپاشی نهایی نزدیک شده است و آلترناتیو آن، که میتواند تلاش دوباره ایران در راه مسلح شدن به سلاح هستهای باشد، یک واقعیت جدی است. این چشمانداز طبعا احتمال واکنش پیشگیرانه مخالفان هستهای شدن ایران را پیش میکشد. تازه اگر ایران بتواند از این واکنش در امان بماند و به هدفهای خود در عرصه تولید سلاح هستهای و موشکهای بالستیک دست یابد، آیا دیگر قدرتهای خاورمیانه (ترکیه، مصر، عربستان سعودی و...) با تمام توان برای دستیابی به همان هدفها تلاش نخواهند کرد؟
تردیدی نیست که این دلنگرانیها و دلنگرانیهای دیگری از این دست در بحثهای امسال مجمع جهانی اقتصاد برجسته خواهند شد. بنابراین، نشست سال ۲۰۲۰ داووس نخواهد توانست آنگونه که برگزارکنندگانش انتظار داشتند، بر مخاطرات زیستمحیطی متمرکز شود.