کنفرانس ورشو و امکان جدایی اروپا از ایران
تنشها بین ایران و آمریکا چنان بالا گرفته است که در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب به نظر میرسد در این ۴ دهه ذرهای از تنشهای میان این دو کشور کاسته نشده است.
همین سه سال و نیم پیش بود که ایرانیها شادمان در خیابانهای تهران برای توافق هستهای پایکوبی میکردند و امید داشتند که به سرانجام رسیدن این توافق با غرب به عادیسازی روابط ایران و آمریکا منجر شود.
هرچند این رابطه نه تنها عادی نشد، بلکه امروز سطح تنش در روابط این دو کشور چنان شدت گرفته است که فقط با زمان بحران گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در تهران در سال ۱۹۷۹ قابلمقایسه است.
رییسجمهوری آمریکا، دونالد ترامپ، به ایران اولتیماتوم داد که یا با او رودررو گفتوگو کنند یا هر آنچه در توانش باشد به کار میبندد تا رفتار جمهوری اسلامی ایران تغییر کند. از آنجاکه آیتاللههای مقیم تهران هرگونه ملاقات با ترامپ را رد کردند، اینک زمان آنچه ترامپ افزایش فشارها بر حکومت خوانده بود فرا رسیده است.
ترامپ دستور خروج آمریکا از توافق هستهای را خرداد گذشته امضا کرد و همچنین بازگشت تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران را به جریان انداخت و به اسراییل نیز برای افزایش حملات به نیروهای سپاه قدس ایران در سوریه چراغ سبز نشان داد.
تحریمها میلیونها ایرانی را تحت فشار گذاشته است، افرادی که شاید حامی نظام نباشند، اما توانایی اعتراض به وضع موجود را نیز ندارند، چرا که میدانند با واکنش سخت حکومت روبهرو میشوند.
در حالیکه سیاستمداران در تهران بایستی موضوعات مهمی را مدنظر داشته باشند، از رابطه با همسایگان گرفته تا مردم ناراضی داخل کشور، شنیدند که بایستی نگرانی جدیدی نیز داشته باشند، کنفرانسی بینالمللی که با حمایت آمریکا در لهستان و با محوریت موضوع ایران برگزار میشود.
جمهوری اسلامی ایران، محصور میان مردم خشمگین و افسرده و از طرفی آمریکا، که میخواهد ائتلافی بینالمللی علیهشان تشکیل دهد، برای مقابله با تهدیدها سیاست جدیدی را برگزیده است.
پخش شایعه خروج احتمالی ایران از برجام یکی از ابزارهای ایجاد نگرانی در اعضای اتحادیه اروپا است، که در تاسیس سیستم مالی و بانکی موردنظر ایران برای مقابله با تحریمهای ترامپ تعلل کردهاند.
همچین تهدید ازسرگیری غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصدی و برنامه فرستادن ماهواره به فضا، علیرغم هشدارهای غرب، تهدید مستقیم اسرائیل از سوی فرماندهان سپاه، نشانههایی است از راهبرد جدید ایران برای مقابله با آمریکا.
هرچند به نظر میرسد ایران میخواهد تمام کارتهای موثر خود را با هم رو کند، اما مشکل میشود گفت یکی از آنها میتواند همان آس برندهای باشد که این کشور را برنده بازی کند.
سرخورده از اتحادیه اروپا و زیر فشار داخلی، جمهوری اسلامی ایران زمان را به ضرر خود میبیند و با توجه به برنامه کنفرانس صلح و امنیت در ورشوی لهستان، امکان ائتلاف اروپا با آمریکا را نیز منتفی نمیداند.
نگرانی بیشتر از افزایش تحریمهاست و ایجاد ائتلافی بینالمللی تا موضوعاتی مانند رفتار ایران در منطقه، تهدید امنیتی که برای همسایگان ایجاد کرده و موضوع حمایت مالی و نظامی از گروههای تروریستی را در سطح جهانی به بحث بگذارد.
اتحادیه اروپا نگرانی خود از برنامه موشکهای بالستیک ایران و آزمایش آنها و همچنین ناخشنودی عمیقش از طرح و اجرای برنامههای ترور مخالفان جمهوری اسلامی در دانمارک و هلند را رسما به اطلاع تهران رسانده است.
جمهوری اسلامی ایران با طرحی که سپاه پاسداران و بخشی از وزارت اطلاعات کشور را در یک قدمی تحریم قرار میدهد، بهزودی خود را در تنش با اتحادیه اروپا و برگشتن سطح روابط به دوران سرد دهه اول انقلاب میبیند.
رییسجمهوری پیشین آمریکا، باراک اوباما، ائتلافی بینالمللی تشکیل داد که در نتیجه آن فشارها بر تهران چنان گران آمد که آیتاللهها مجبور به پذیرش درخواست مذاکره و بر هم زدن بخش وسیعی از برنامه هستهای خود شدند.
ترامپ نیز شاید با الهام از سیاست اوباما بخواهد همان شیوه را به کار بندد، با این هدف که کار به سرانجام نرسیده اوباما، یعنی حلوفصل تهدید برنامه موشکی ایران و دخالتهای منطقهای این کشور، را به سرانجام برساند.
ترامپ با همان برنامه میخواهد جامعه بینالمللی را متقاعد کند خطر ایران، حتی بدون برنامه هستهای، بهخاطر جاهطلبیهای منطقهایی که دارد و حمایت مالی و نظامیاش از گروههای شبهنظامی شیعه، همچنان تهدیدی واقعی برای صلح و ثبات منطقه است.
این هدفی دشوار برای ترامپ و موضوعی نهچندان آسان برای مذاکره آیتاللهها در تهران خواهد بود. اما نتیجه هرچه باشد، یک موضوع حتمی است: سال ۲۰۱۹ برای شهروندان ایرانی سالی بسیار دشوار است و بایستی یک بار دیگر مانند ۴۰ سال پیش تجربیات سختی را از سر بگذرانند.
*این مطلب برگردان فارسی مقالهای است که در مجله انگلیسی دیپلماتیک الاهرام منتشر شده است.