جای خالی کودکان بیشناسنامه پشت نیمکتهای مدرسه
نداشتن اوراق هویت برای کودکان با تابعیت ایرانی یا غیر ایرانی، سنگی است که برخی از مدیران مدارس ایرانی در هنگام ثبت نام بر سر راه خانواده های این کودکان قرار داده و از ثبت نام این کودکان سر باز می زنند.
اگر چه در اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صراحت گفته شده «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفائی کشور بهطور رایگان گسترش دهد.» اما خوداری مدارس از ثبتنام کودکان بدون شناسنامه نشانگر این واقعیت است که این قانون صرفا بر روی کاغذ آورده شده و قابلیت اجرایی ندارد.
خودداری مدارس داخل ایران از ثبت نام کودکان بدون شناسنامه بخصوص آن گروه از کودکانی که از کشورهای اطراف از جمله افغانستان به ایران مهاجرت کردهاند از چالشهای مهم فعالان حقوق کودک بوده و است. در طی چند سال اخیر این گروه از فعالان تمام تلاش خود را به کار بردند تا بتوانند این حق سلب شده از کودکان را به آنها برگردانند.
تلاشها جواب داد و از دو سال پیش وزارت کشور با همکاری آموزش و پرورش، تمامی مدارس کشور را موظف کرد که اقدامات لازم را برای ثبت نام کودکان فاقد شناسنامه انجام دهند. او از خانوادههای این کودکان خواست که اول مرداد با مراجعه به فرمانداری شهرستان خود و پرکردن فرم «خوداظهاری» برای ثبت نام فرزندان خود اقدام کنند. هدف از اجرای این طرح، شناسایی افراد فاقد مدارک هویتی و همچنین ایجاد فضایی برای بهره مندی این افراد از تحصیل اعلام شد.
چه تعداد کودک بدون شناسنامه در ایران وجود دارد
آمار مشخصی از این که چه تعداد کودک بدون شناسنامه در ایران زندگی می کنند وجود ندارد. در نتیجه معلوم نیست چه تعداد از این کودکان توانستهاند از اجرای این طرح بهرهمند شوند.
رضا عبدی فعال حقوق کودک و سردبیر سایت «الفبا»در گفتوگو با وب سایت ایران اینترنشنال با اشاره به نبود آمار مشخص برای شناسایی کودکان فاقد هویت گفت: «یکی از چالشهای پیش روی افراد بدون شناسنامه در ایران این است که آماری در اینباره وجود ندارد؛ با این حال از آمارهای متفاوتی که نهادهای مختلف ارائه میدهند میتوان اینگونه استنباط کرد که حدود یک میلیون کودک بیشناسنامه در ایران زندگی میکنند که صد تا صدوبیستهزار نفر از آنان دوتابعیتی نیستند و پدر و مادری ایرانی دارند. اگر این آمار درست باشد قطعا به تعداد این دانشآموز نه معلم و نه مدرسه فراهم و موجود نیست.»
عبدی به محل زندگی این کودکان که اغلب در مناطق محروم و مرزی است اشاره کرد و گفت: « طرح «کارت حمایت تحصیلی» که با تفاهم بین وزارت آموزش و پرورش و وزارت کشور با هدف تحصیل کودکان بدون شناسنامه اعلام شد، اما در عمل طرحی تبلیغاتی و نمایشی از کار در آمد و بسیاری از مدارس مناطق محروم به بهانه نداشتن امکانات، معلم و بودجه از ثبتنام این کودکان سرباز زدند. بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که به دلایل روشن اقتصادی میزان کودکان بازمانده از تحصیل در مناطق مرزی و کمتر برخوردار در یک سال گذشته افزایشی چشمگیر داشته است.»
در میان کودکان فاقد هویت و بازمانده از تحصیل نام کودکانی که از افغانستان به ایران مهاجرت کرده اند بیش از سایر کودکان به چشم میخورد.
عبدی در پاسخ به این سوال که با اجرای این طرح آیا تغییری در شرایط تحصیل دانش آموزان تبعه خارجی بخصوص افغانها دیده شده است یا خیر گفت: «دانشآموزان افغانستانی در ایران دارای دو دسته مشکل اساسی هستند: کودکانی که اوراق هویت قانونی ندارند و دستکم تا پیش از سال تحصیلی ۹۶٫۹۷ اجازه تحصیل در مدارس ایرانی نداشتند و گروهی که به رغم داشتن اوراق هویتی در مناطقی زندگی میکنند که نگاه جامعه به آنها نگاهی توام با نژادپرستی است و طبعا بسیاری از خانوادههای ایرانی در این مناطق به مدیران مدارس اعتراض میکنند که بچههایشان در کنار کودکان افغانستانی تحصیل میکنند.
دسته اول تقریبا در تمامی استانهای مهاجر پذیر مشکل یافتن مدرسه و ثبتنام دارند و دسته دوم بیشتر در استانهای یزد، کرمان، مازندران و تهران زندگی میکنند.»
این فعال حقوق کودک معتقد است که فعالیتهای نهادهای مدنی مدافع حقوق کودک در سالهای گذشته تا حد زیادی باعث افزایش آگاهی خانوادهها شده است.
این در حالیست که گزارشها تاکید دارند، هنوز بسیاری از مدیران مدارس به قانون ثبت نام از همه دانشآموزان افغان التزام ندارند.
در واقع وقتی ساختار عالی وزارت آموزش و پرورش سیاستهای پولی و کالاییشدن آموزش را پی میگیرد نباید به تحصیل کودکان مهاجری که کمترین توانی برای «خرید تحصیل» ندارند، خوشبین بود.