دورهمی خودیها یا جشنواره فیلم فجر؟
سیوهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به پایان رسید، در حالیكه میتوان این دوره را از پرحاشیهترین دورههای این جشنواره دانست. از نكات مهم این جشنواره وجود فیلمهایی با تم اعدام و قصاص بود، فیلمهایی نظیر یلدا، معكوس، جاندار، جمشیدیه، سرخپوست، آشفتگی، قسم و متری شیشونیم، اما جوایز درنهایت از آنِ فیلمی با تم امنیتی شد: «شبی كه ماه كامل شد».
فیلمی با پرونده امنیتی
«شبی كه ماه كامل شد» آخرین فیلم نرگس آبیار است، فیلمسازی كه هرچند ادعا میكند نه اصولگراست نه اصلاحطلب، بهشدت به همسرش، محمدحسین قاسمی، وابسته است. فیلم برگرفته از یك پرونده امنیتی است، كه به نظر میرسد بهواسطه ارتباطات همسرش از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران گرفته شده است.
داستان فیلم ماجرای خانواده عبدالمالك ریگی را روایت میكند و بر زندگی برادرش، عبدالحمید، تمركز دارد. عبدالحمید همراه فائزه، همسرش، و برادر همسرش، شهاب منصوری، از تهران به زاهدان رفتند، اما آبیار این سفر را عامدانه به پاكستان برده است تا به گفته خودش، خشونت را در شهرهای ایران نشان نداده باشد. درنهایت، فائزه و شهاب هر دو به دست عوامل عبدالمالك ریگی، گروه جندالله، كشته میشوند.
این فیلم در ۱۳ رشته نامزد دریافت سیمرغ شده بود، كه درنهایت شش سیمرغ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین چهرهپردازی را از آن خود كرد. این حجم از جوایز در حالیكه فیلمهای خوب دیگری در جشنواره حضور داشتند، انتقادهای زیاد جامعه سینمایی را در پی داشت.
۴۰ سال آرمانهای ازدسترفته
فیلم جنجالی دیگر در جشنواره سیوهفتم نام عجیبی داشت: «دیدن این فیلم جرم است» به کارگردانی رضا زهتابچیان. فیلمی با این مضمون كه تمام نیروهای انقلابی، بهجز بسیج، از اصل و آرمانهای انقلاب اسلامی فاصله گرفتهاند. داستان فیلم ماجرای خشونت یک تاجر نفتی ایرانیـانگلیسی را روایت میكند كه در شبی با دیدن همسر چادری فرمانده پایگاه بسیج در شمال شهر او را مورد ضربوشتم قرار میدهد. كارگردان هرگز از دلیل این واقعه پرده برنمیدارد و فقط به گفتن جملهای مبهم بسنده میكند كه گویا همسر این فرد را همین بسیجیها كشتهاند. قرار هم نیست بیننده دلیل مرگ او را بداند؛ همین كه پای یک تبعه انگلستان و ماجرای نفت در میان باشد دستمایه خوبی برای پخت فیلم شعارزده به تهیهكنندگی «سوره»، وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، آماده شده است.
تحریف تاریخ در ماجرای نیمروز ۲
محمدحسین مهدویان در سومین فیلم بلند خود با نام «ماجرای نیمروز ۲ یا رد خون» به عملیات مرصاد یا فروغ جاویدان پرداخته است، عملیاتی كه پس از پایان جنگ هشت ساله، سازمان مجاهدین خلق در مرزهای ایران انجام دادند و فرماندهان ایرانی را در غافلگیر کرد. فیلمنامه بهجای آن كه بر ضعف نیروهای ایرانی و برنامهریزی مجاهدین برای این عملیات تمركز داشته باشد، با ورود به ماجرایی عاطفی عملا آن را به حاشیه برده است. یکسونگری كارگردان در شخصیتپردازی اعضای سازمان مجاهدین خلق، بهخصوص زنان عضو این سازمان، از فیلم یک مانیفست سیاسی ساخته است، درست مثل ماجرای نیمروز ۱ كه قرار بود کشته شدن موسی خیابانی در اوایل دهه ۱۳۶۰ را روایت كند اما تحریفهای بسیار داشت.
حضور اوج با ۲۳ نفر
بنگاه سینمایی اوج، كه سالهای قبل نیز با حمایت مالی از چند فیلم در جشنواره حضور داشت، امسال بهصورت رسمی فقط با یك فیلم در جشنواره حضور داشت: فیلم «۲۳ نفر» با کارگردانی مهدی جعفری، كه سال گذشته با فیلم طنز «خجالت نكش» در جشنواره حضور داشت. فیلم جدید او روایت ۲۳ اسیر نوجوان ۱۳ تا ۱۷ ساله در دوران جنگ ایران و عراق است كه در سال ۱۳۶۱ به اسارت درآمدند، روایتی شعاری و نهچندان پخته كه به نظر میرسد فقط برای یادآوری این واقعه و شناساندن این افراد به جامعه ساخته شده است. فیلم برگرفته از رمانی با همین نام نوشته احمد یوسفزاده و از انتشارات سوره مهر است .
بیتوجهی به فیلمهای مستقل
طبق روال سالهای گذشته، داوران جشنواره به فیلمهای مستقلی چون «بنفشه آفریقایی»، «جاندار»، هر دو با بازی فاطمه معتمدآریا، «روزهای نارنجی»، با بازی هدیه تهرانی، و بهخصوص فیلم درخشان سعید روستایی با نام «متری شیشونیم» توجهی نکردند. به نظر میرسد این بیتوجهی عامدانه و شاید دستوری بوده باشد، چرا كه در چهل سالگی انقلاب فیلمی باید بدرخشد که نمایانگر مظلومیت و حقانیت نظام است، نه فیلمهایی كه عمق فساد و تباهی ملت را در آستانه دهه پنجم استقرار نظام نشان میدهند. جشنواره سیوهفتم فیلم فجر بیش از پیش نشان داد كه هنوز هنر هفتم برای جمهوری اسلامی ابزاری است برای تعمیق ارزشها و به رخ کشیدن اقتدار پوشالی نظام.