راپورت خفیهنویس؛ میرزا ابوذر ترامپ
امروز ساعت سه از دسته رفته، به عمارت دربخانه تشریف بردیم. میرزا آقا وحید کشیکچی، سردار حسنخان مشکوکالدوله را گرفته و با هم مکالمه میکردند. سردار حسنخان از رعایای معروف در ماوراء بحار و در ممالک آفریقی و اندلس و لندن بوده و بهعین کیصینگر، از حکمای پلتیکی اتازونی، معجزاتی داشته که بعض علما معتقدند از کیصینگر هم حکمتهای بیشتر داشته. غیر از پلتیک که فوت آب است، در امورات مربوط به تجاوز به بانوان، پزشکی قانونی، جفر، اسطرلاب، علوم غریبه، مثلثات اقلیدس، فلسفه دیوجانس یونانی، سریالهای صهیونیستی، اجنه، لیدی گاگا(س) و بعض دیگر امور تخصص داشته و هروقت سخنرانی مینماید، چندین اتوبوس آدم از دارالمجانین به محل برده و بهطور عجیب روی آنها اثر میکند. خدا اولیای خودش را در سرزمین اسلام بیفزاید و از این برکات نصیب ما کند. گویا اخیرا برخی حملات به صدراعظم و روسای مملکت نموده، میخواهند یک چندماهی او را زندانی نمایند، خیلی نگران بود. البته چارهای ندارد. هرماه یکی دوبار این حسنخان توپچی دوچار مرض هاری گشته به چند نفر حمله مینماید. گویا در دهسالگی یک سگ هار او را گاز گرفته و بهطور خفیه این مرض در او مانده، اطبای لندن و آنکارا و دمشق هم از او ناامید شده و گفتهاند که همین است که هست.
آقا وحیدخان ما را که دید، بلند شده، سلام داده، سردار حسنخان هم سلامی نموده، ترسیدم نزدیک بشود. رفتیم داخل. گویا دیروز حسنخان توپچی که خداوند مرضای اسلام را بهکلی شفا دهد، فرموده که «باید برای آمریکا شرط بگذاریم که باید مسلمان، شیعه دوازدهامامی شوند تا با آنها مذاکره کنیم». دانالدخان صدر اعظم هم تا این حرف را شنیده، صیحهای زده، به عیال خودش، خواهر فلانی، گفته: عیال! مشکل حل شد. و بلافاصله آخوندی از دانشگاه پرینستون خبر کرده که مسلمان شود. در همین حین، آقامیرزا ولی نصر از علمای فیلسوف و پلتیک و فرید زکریای غیررازی با او اجتماع کرده و گفتند، قضیه به این سادگی نیست و اگر قصد دخول به دین مبین اسلام، بهخصوص فرقه دوازدهامامی شیعه را دارد، باید بلافاصله بعد از دخول یا قبل از آن، ختنه نماید که اسلام او کامل گردد. دانالدخان گفته من خودم میدانم و اتفاقا برای هر فداکاری برای مملکت خودم آمادهام. این چند گرم که چیزی نیست، «جان فدای دوست میباید نمود». در همین حال، چندنفر از روسای پلتیکی اتازونی مجتمع شده و فرمودند که باید سوال نماییم که اگر بهفرض دانالد مسلم گشته و نامش را به میرزا اباذر ترامپ تغییر بدهد، مشکل تمام است یا ایران شرط دیگری هم دارد. نکند طرف برود ختنه نموده و درد تحمل نماید و بعد ایران شرایط دیگری داشته باشد و کار به نتیجه نرسد. گویا امروز حسنخان برای همین موضوع خدمت دربخانه رسیده بود که بگوید آیا مسلمانی دانالد شرط کافی است؟
رفتیم داخل اشکوب عمارت آقا و همین بحث ادامه پیدا نمود، آقا هیچ مایل نیست با این حسن توپچی در یک جا قرار گیرد. گویا یکیدوبار در دهسال پیش با چند نفر مشغول مذاکره بوده، یکباره صیحه کشیده، حمله کرده و گاز میگیرد و آقا هم از این بابت، نمیخواست روبهرو بشود. حسنخان گفته که فقط با دانالد قضیه تمام نمیشود، تمام اعضای هیات مذاکره باید مسلمان گشته و بعد مذاکره باید طبق قواعد اسلامی طابق النعل بالنعل انجام شود؛ وگرنه نشود، بهتر است. نسوان هم در هیات مذاکره یا نباشند، یا با حجاب کامل و وضو در جلسه حاضر شوند و در هر جلسه موقع نماز باید جلسه متوقف و نماز اعاده شده، پنج وعده در روز و نه سه وعده، و در این صورت مذاکره کامل و درست است.
قرار شد آقا حسن توپچی پیش از رفتن به زندان، پروتکل و تشریفاتنامه مذاکرات را نوشته و به میرزا وحیدخان کشیکچی بدهند و او آن را به مملکت اتازونی ابلاغ نموده و مذاکرات بحول الله و قوه انجام شود. وقتی بحثها تمام شد، در حیاط منتظر بودم که به خانه بروم، صدای اذان آمد، اشک توی چشمهای من حلقه زده، داشتم فکر میکردم واقعا اسلام برای هر مشکلی که داریم، راهحلی دارد و هر عیب که هست، از مسلمانی ماست.
تا فردا روز دیگری است.
میرزا ابراهیم خفیهنویس