(یازدهم دی‌ماه ۱۳۵۷ برابر اول ژانویه ۱۹۷۹ میلادی)

بختیار: من مرغ طوفانم

با پذیرش نخست‌وزیری ازسوی شاپور بختیار، جبهه ملی معاون دبیرکل خود را رسما اخراج کرد. حزب ایران هم او را از سمت دبیرکلی خلع کرد و ابوالفضل قاسمی را به دبیری حزب برگزید. هنوز پیام رادیویی بختیار پخش نشده بود که گروه‌های مختلف مردم نسبت‌به کابینه او که هنوز معلوم نبود چه کسانی‌اند، با شعارهای «بختیار عروسک شاه، شاه عروسک آمریکا» مخالفت نشان دادند. بختیار در سخنان رادیویی خود گفت: «همه می‌دانند که منظوری جز ثبات مملکت که تاریک‌ترین ایام خود را می‌گذراند، ندارم.» او سپس افزود: «حاضرم در این لحظات تاریخی که سرنوشت ما را تعیین می‌کند، این وظیفه خطیر را به هر فرد ایرانی که خود را داوطلب این خدمت می‌کند، واگذار نمایم؛ ولی حاضر نیستم اگر به قیمت جانم و حیثیتم هم باشد، بگذارم که کشورم به‌سوی نابودی و زوال سوق داده شود.» او در پایان گفت: «من مرغ طوفانم نیندیشم ز طوفان/ موجم نه آن موجی که از دریا گریزد»

آیت‌الله خمینی: دولت بختیار مشروعیت ندارد

آیت‌الله خمینی به‌مناسبت روی کار آمدن شاپور بختیار گفت: «آمریکا که سقوط شاه را حتمی می‌داند، اینک راه تازه‌ای درپیش گرفته. این دولت بختیار مشروعیت ندارد و پیش ملت ایران به جایی نمی رسد و ملت ایران باید تظاهرات کند.» آیت‌الله خمینی درمورد همکاری بختیار با شاه گفت: «شاه، شخصی فاسد است و هرکس که بخواهد با او همکاری کند، فاسد است.»

مراسم هفتمین روز نجات‌اللهی برگزار شد

گروهی از مردم تهران در مراسم شب هفت کامران نجات‌اللهی شرکت کردند. همچنین تظاهرات اعتراض‌آمیزی در تهران برپا شد.

کارتر در جریان است

سخنگوی کاخ سفید آمریکا اظهار داشت که کارتر مستقیما در جریان مسائل ایران قرار دارد و تصمیماتی گرفته است که حاضر نیست آن‌ها را مطرح کند. او گفت که شاه اگر بخواهد در آمریکا پناهندگی بگیرد، از او استقبال خواهد شد. اما در لندن، رییس حزب کارگر، فرانک الون، گفت: «ما نمی‌خواهیم به یک مستبد پناه بدهیم. به‌علاوه، حضور او در انگلیس اشکالات امنیتی برای ما ایجاد خواهد کرد و به صادرات انگلیس به ایران، صدمه خواهد زد.»