علینقی عالیخانی، معمار توسعه صنعتی ایران
ایران در دهه ۱۳۴۰ شاهد یک دوره رکود اقتصادی است. طرح اصلاحات ارضی در دولت علی امینی به اجرا درآمده اما مشکلاتی پدید آورده است. جمعیت زیادی از دهقانان که صاحب زمین شدهاند فاقد توانایی استفاده از زمینهای کشاورزیاند. این امر موجب رکود در بازار کسبوکار در کشور میشود.
در این شرایط اقتصادی، دولت اسدالله علم بر سر کار میآید. با هماهنگی محمدرضا شاه و نخستوزیر٬ تصمیم بر آن میشود که این بار، وزارت اقتصاد به اقتصاددانی زبده تحویل داده شود. شاه نیز به صنعتی کردن کشور گرایش پیدا کرده است اما این کار نیازمند وزیری تحصیلکرده و کارشناس است.
تجربه مشابهی در آلمان پس از جنگ اتفاق افتاده است که برای ایرانیان درسآموز بوده است. اقتصاد این کشور با کمک اقتصاددانی به نام یالمار شاخت، از وضعیت رکود به رشد و رونق رسیده و حالا، تصمیم شاه و دولت این است که چنین تجربهای را تکرار کنند. نامزد این کار اقتصاددانی جوان به نام علینقی عالیخانی است.
ویدیوی مستند کوتاه علینقی عالیخانی
زندگی و تحصیلات
علینقی عالیخانی متولد ۱۳۰۷ در تهران است. پدرش عابدینخان درجهدار قزاق است. مدتی در این شغل میماند و بعد، به قصد تغییر شغل، به تاکستان قزوین میرود تا کشاورزی کند.
این دوره مصادف است با ورود متفقین به ایران و علینقی عالیخانی، که در دوره نوجوانی است، هر روز اخبار وقایع سیاسی را از طریق روزنامه پیگیری میکند. اخبار سیاسی او را به امور مملکت کنجکاو و انس با شاهنامه او را شیفته هویت ملیاش میکند. در اولین فعالیت سیاسی، به انجمن پانایرانیستها میپیوندد که رویکردی ملیگرا دارند. اما این انجمن دچار چنددستگی است و او نیز دیگر رغبتی به ادامه فعالیت ندارد.
در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در رشته حقوق تحصیل میکند و برای تکمیل تحصیلات، راهی فرانسه میشود. در دانشگاه پاریس اقتصاد میخواند و رساله دکتریاش را در مورد صنعتی کردن کشورهای در حال توسعه مینویسد.
پس از اتمام تحصیلات، به ایران بازمیگردد و نخستین مرکزی که از دانش او استفاده میکند سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) است. او اطلاع دقیقی از ماهیت ساواک ندارد و ساواک نیز بخشی پژوهشی دارد که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات اقتصاد ایجاد کرده است. او بهطور خاص بر اطلاعات اقتصادی حوزه خلیج فارس تمرکز دارد و به همین دلیل، پس از مدتی وارد شرکت ملی نفت میشود.
پیشنهاد وزارت اقتصاد
در سال ۱۳۴۱، رکود اقتصادی ناشی از کمرونقی کسبوکار شرایط مساعدی برای تغییر دولت ایجاد میکند. اسدالله علم بر سر کار میآید. قصد شاه و علم این است که یک اقتصاددان در راس امور باشد اما در دربار و دولت، کسی چنین تخصصی ندارد. بنابراین، این پیشنهاد به عالیخانی داده میشود. او میپذیرد مشروط بر اینکه خود نیروهای وزارتخانه را تعیین کند. علم موافقت میکند و متعاقب آن، عالیخانی گروهی از مدیران فنی را بهجای مدیران سیاسی برمیگزیند.
تغییر ساختار وزارت اقتصاد
پیش از روی کار آمدن عالیخانی، بهدلیل تداخل فعالیت چند سازمان اقتصادی٬ شاه و دولت تصمیم میگیرند آنها را در قالب یک وزارتخانه ادغام کنند. سازمان گمرکات٬ سازمان صنایع٬ سازمان بازرگانی در هم ادغام میشوند و بهصورت معاونتهای سازمان جدید درمیآیند. یک معاونت دیگر به نام معاونت اقتصادی نیز به آنها اضافه میشود. همه اینها روی هم وزارت اقتصاد را تشکیل میدهند. عالیخانی چهار مدیر تکنوکرات برای این جایگاههای شغلی تعیین میکند؛ این افراد مهمترین بازوهای اجرایی برنامههای عالیخانیاند.
برنامه اصلاحات
عالیخانی تصمیم میگیرد اصل را بر توسعه صنعتی کشور قرار دهد و در این راه، رضا نیازمند، معاونت صنعتی وزارتخانه٬ نقش مهمی در اعمال اصلاحات ایفا میکند.
عالیخانی حجم قابلتوجهی از مقررات دولتی برای تشویق بخش صنعت به تصویب میرساند و از بخشهای تولیدی حمایت میکند. بخشهای صنعتی مانند تولید خودرو٬ که پیش از این واردکننده و مونتاژکننده خودرو بودند، به ایجاد خط تولید در ایران تشویق میشوند و دهها واحد تولیدی تاسیس میشوند.
در این دوره، کشور درآمد نفتی هنگفتی ندارد. بنابراین، عالیخانی از بخش خصوصی کمک میگیرد. بخشهایی از اقتصاد را که از سالها قبل تحت مالکیت دولت بوده است، به بخش خصوصی واگذار میکند و در بخش خصوصی رونق ایجاد میکند.
تغییر ساختار اقتصادیـاجتماعی ایران
رونق بخش صنعت و افزایش کارگران صنعتی نقش مهمی در تحول اجتماعی اقتصادی ایران ایفا میکند. دهقانان که پس از دوره رکود به شهرها مهاجرت کرده بودند٬ در پی اصلاحات اقتصادی٬ جذب بازار کار صنعت میشوند. جمعیت کشاورز بهتدریج به کارگر صنعتی تبدیل میشود.
از سوی دیگر، اقتصاد عرصه جولان و رونق کار صنعتگران نوظهور و طبقه کارآفرین میشود. این تحولات باعث میشود بازاریها، که بهطور سنتی نقش مهمی در اقتصاد ایران داشتند، به حاشیه رانده شوند و به طبقه محافظهکار و سنتی جامعه یعنی روحانیهایی نزدیک شوند که خود را همراه حکومت نمیدانند.
ایجاد صنایع سنگین
عالیخانی با کمک دولت وقت اتحاد جماهیر شوروی، سرمایهگذاری بزرگی در بخش صنایع سنگین میکند. قرارداد با شوروی، که با تایید محمدرضا شاه بسته شده است، باعث ایجاد بزرگترین بخشهای صنعتی کشور مانند ذوب آهن اصفهان٬ ماشینسازی اراک٬ تراکتورسازی تبریز و دهها مرکز صنعتی دیگر میشود. این ساختوسازها در میانه دهه ۱۳۴۰ رشد اقتصادی کشور را به ۱۵ درصد میرساند. ایران این دوره در رشد و توسعه صنعتی رقیب ژاپن است.
استعفا و تغییر فعالیتها
عالیخانی پس از یک دوره رشد و رونق در کار وزارتخانه، بهتدریج مورد بیمهری محمدرضا شاه قرار میگیرد. بنا بر روایت عالیخانی، کارشکنی بعضی افراد دولت که از رشد فعالیتهای او رضایت نداشتند و اختلافنظر میان او و شاه٬ بهتدریج او را از وزیر محبوب به دولتمرد مغضوب تبدیل میکند. عالیخانی چاره را در استعفا از دولت میبیند.
پس از استعفا، بهمدت دو سال ریاست دانشگاه تهران را بر عهده دارد و سپس، وارد فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی میشود. او در این حوزه نیز موفق است. اما در جریان انقلاب ۱۳۵۷، ناچار میشود به آمریکا مهاجرت کند. اموالش در ایران مصادره میشود و در سال ۱۳۹۸، در آمریکا دیده از جهان فرو میبندد.
منابع
علینقی عالیخانی. مصاحبهکننده حبیب لاجوردی. پروژه تاریخ شفاهی ایران، دانشگاه هاروارد.
علینقی عالیخانی. سیاست و سیاستگذاری اقتصادی (۱۳۴۰ـ۱۳۵۰). مصاحبه با غلامرضا افخمی. انتشارات بنیاد مطالعات ایران
علیاصغر سعیدی (۱۳۹۶). تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران به روایت رضا نیازمند. انتشارات لوح فکر
علینقی عالیخانی (۱۳۹۷). اقتصاد و امنیت٬ گفتوگو با علی دهباشی. نشر سازمان اسناد و كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
گروه مهندسی خرد (۱۴۰۰). داستان توسعه در ایران، دفتر نخست. انتشارات لوح فکر.
مستند چهل، قسمت اول: صنعت (۱۳۹۸).
امین آزاد (۱۳۹۸). آن مرد با ماک آمد.