ما روزنامهنگارها هم محکومیم
مقایسه دکه مطبوعات در چند روز گذشته هر مخاطبی را شگفتزده میکند از این همه دورویی و ریا که صفحات روزنامهها را پر کرده است. در روز نخست حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی، سردبیران روزنامهها آنقدر دلمشغول ظفرمندی سپاه پاسداران در عملیات شبانه علیه پایگاه آمریکایی عین الاسد بودند که حتی از انعکاس فاجعه سقوط هواپیما در صفحه نخست پرهیز کردند که مبادا تلخی حادثه موفقیت سپاه پاسداران را کماثر کند. شنبه، روزنامهها از پس تعطیلی جمعه برگشتند تا این بار، توجیهگر سکوت و انکار مسئولان نظامی و هواپیمایی کشور باشند و تردیدها و سوالها درباره دلایل سقوط و فرضیهها را یک کلام «جنگ روانی» بخوانند و همه را تا بازگشایی معمای جعبه سیاه در انتظار نگه دارند.
دیروز صبح، مردم وقتی کیوسک مطبوعات را خواندند که شنیده بودند ستاد نیروهای مسلح مسئولیت شلیک پدافند سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری را پذیرفته است. دیروز، روزنامهها مسئولیت خبرنگاری و پرسشگری از مسئولان را وانهادند و در روایت رسمی که هرگونه اصابت موشک به هواپیما را تکذیب میکند تردیدی نکردند.
برخی روزنامهها مسئولیت قصورشان را پذیرفتند، مثل روزنامه هفت صبح که تیتر زده است «ما را ببخشید» و در نامهای به خوانندگانش نوشته است ببخشید که کارمان را خوب انجام ندادیم. اما روزنامه سازندگی فقط بیانیه حزب متبوعش را منتشر کرده است، بی آنکه مسئولیت رسانهاش در عدم کشف حقیقت را بپذیرد. سازندگی نوشته است: «ما به بیگانگان اجازه دادیم نقش دایه مهربانتر از مادر را بازی کنند و رسانههای داخلی را خنثی و بیاثر کنند.»
روزنامههای امروز کشور با تیترهایی چون «عذرخواهی عمیق از خطای دردناک»، «نابخشودنی»، «شرمساری»، «شوک بیاعتمادی» و «یک آسمان غم» به خبری که دیگر همه مردم میدانند واکنش نشان دادهاند. حالا که همه چیز در نهایت مشخص شده، سوال کردن آسان است.
روزنامه شهروند پرسشگری را آغاز کرده و ۲۷ سوال را در محکمه افکار عمومی روی میز گذاشته است، سوالهایی که پیشتر در رسانههای اجتماعی مطرح شده بود، مثل این که چرا پدافند فعال بود؟ چرا پروازها لغو نشد؟ و سوالهایی از این دست.
روزنامه جهان صنعت اصرار بر پنهانکاری و عملکرد غیرحرفهای فعالان حوزه هوانوردی را بررسی کرده است.
کیهان اما دستور رهبری به پیگیری حادثه را تیتر کرده و از تشریح صادقانه سردار حاجیزاده را تقدیر کرده است. صداقت در مسئولان ایرانی چنان گوهر نایابی شده است که وقتی بعد از چهار روز کتمان و پنهانکاری، زیر فشار جامعه بینالمللی و رسانههای آزاد، یک مقام نظامی مجبور به اعتراف میشود، مدیر مسئول کیهان مینویسد «صداقت مثالزدنی»!
تصویر امیرعلی حاجیزاده دیروز و امروز بر صفحه نخست روزنامه جوان نقش بست. دیروز برای تشریح جزییات عملیات سپاه پاسداران و اینکه گفته بود «حمله به عین الاسد آغاز عملیات بزرگ مقاومت بود» و امروز، که گفته است «ای کاش میمردم و شاهد این حادثه نبودم». سردار هنوز دروغ میگوید، که اگر چنین شرمساری در وجودش بود، حداقل جمعه عملیاتی نمایشی را پیروزمندانه تشریح و تفسیر نمیکرد، وقتی میدانست در هنگامه آن شور، چه فاجعهای برای ملت و میهن رقم خورده است.
ستاره صبح تیتر زد «داغ سقوط تازه شد». صلاحالدین هرسنی در یادداشتی نوشت کسی نمیگوید هیچ هواپیمایی نباید سقوط کند، مشکل آنجاست که مسئولان صنعت حملونقل هوایی با انکار واقعیت و پنهانکاری، بخواهند علت را به عوامل بعید و غیرواقعی نسبت دهند یا اطلاعرسانی رسانههای برونمرزی را فضاسازی و عملیات روانی دشمن علیه نظام بخوانند.
هرسنی ادامه داده است حالا که واقعیت حادثه معلوم شده، رفتار مسئولان عصبانیت و اعتراض افکار عمومی و حتی بیاعتمادی آنها را برانگیخته است، آن هم نه بهخاطر خطای انسانی پدافند سپاه پاسداران، بلکه به علتیابی متناقض، پنهانکاری و شفافیت دیرهنگام توضیح حادثه معترضاند.
روزنامهها اما در عمل، همچنان روایت رسمی را دنبال میکنند و تجمع اعتراضی دانشجویان و مردم مقابل دانشگاه تهران، امیرکبیر و شریف بازتاب چندانی در روزنامهها نداشته است و اغلب به بازنشر خبر ایرنا اکتفا کردهاند و هیچ خبرنگاری از محل تجمع مردم گزارشی تهیه نکرده است. با این حال، شهروند نوشته است: «مردم در طلب جایی برای برگزاری سوگواری جمعیاند.» این روزنامه با یک روانکاو هم گفتوگو کرده و از قول او، نوشته است مردم به یک ترومای جمعی، خشم، ناامیدی و بیاعتمادی دچار شدهاند و برای تسکین این اندوه ملی، به یک سوگواری جمعی نیاز است تا اندکی از این غم جمعی سنگین کاسته شود.
اگر خشمگینتر نمیشوید، روزنامههای امروز را با هم بخوانیم.