گاندو؛ گزارش یک گروگانگیری
پخش یک سریال از تلویزیون جمهوری اسلامی با موضوع دستگیری و مبادله جیسون رضاییان، خبرنگار روزنامه واشنگتن پست و تبعه آمریکایی-ایرانی که از سوی سپاه پاسداران متهم به جاسوسی شده بود، یک ماه پر التهاب را در عرصه رسانه و سیاست ایران رقم زد.
پخش سریال «گاندو» که سازندگانش آن را یک سریال ضدجاسوسی میدانند و مخالفانش معتقدند یک پروژه امنیتی است، اگرچه از ۱۵ خرداد از شبکه سوم آغاز شد، اما تا قسمت دوازدهم که در آن وعده داده شد که در قسمت سیزدهم ارتباط جیسون رضاییان با دولتیها به نمایش در خواهد آمد، خیلی پربیننده و حساسیتبرانگیز نشد.
در بازبخش قسمت دوازدهم سریال در بخش «آنچه خواهید دید» که قبل از تیتراژ پخش شد، کلمه «دولت» حذف شد تا رسانههای نزدیک به حاکمیت با انتشار گزارشهای متعددی، دولت را به سانسور سریال گاندو متهم کنند.
وقتی قسمت سیزدهم با یک روز تاخیر پخش شد، فضاسازی رسانههای اصولگرا به حداکثر رسید و بسیاری از مردم از سر کنجکاوی به تماشای این سریال روی آوردند. از اینجا بود که مشخص شد سریال گاندو صرفا بخشی از پروپاگاندای حاکمیت برای به رخ کشیدن بخش امنیتی خود نیست، بلکه پروژهای برای حمله سپاه به دولت روحانی روی آنتن شبکه سه تلویزیون جمهوری اسلامی ایران است.
مایکل هاشمیان و خواهرزاده رییس جمهوری
سازندگان سریال گاندو، در ابتدا با تغییر مشهود نام جیسون رضاییان به مایکل هاشمیان سعی کردند نشان دهند که به طور مشخص میخواهند به دستگیری این شهروند آمریکایی-ایرانی اشاره کنند. اما بعدا با چپاندن تعداد زیادی از شایعات امنیتی درباره دستگیری نزدیکان رییس جمهوری، سریال به اصطلاح ضدجاسوسی خود را به پروژهای سیاسی- امنیتی تبدیل کردند. این موضوع وقتی واضحتر شد، عوامل تشکیلات اطلاعات سپاه که نقش قهرمانان سریال گاندو را داشتند، پای برجام و وزیر امورخارجه ایران را هم وسط کشیدند.
اما پیش از پیگیری وجوه سیاسی و واکنش مقامات سیاسی به این سریال، به طور مختصر کیفیت آن را نظر استانداردهای سریالسازی بررسی میکنیم.
گاندو مدعی است سریالی ضدجاسوسی است و با جاسوسان حرفهای سر و کار دارد. اما برخلاف سریالهای با کیفیت جاسوسی، در گاندو، جاسوسها و افراد مرتبط با آنها از کمترین هوش بهرهای نبردهاند. مایکل هاشمیان در این سریال متهم به جاسوسی است و قرار است جاسوسی مهم باشد که حتی با کاخ سفید هم در تماس است. اما این به اصطلاح جاسوس هیچ پروتکل امنیتی ویژهای را رعایت نمیکند و فقط در پی مستی و خوشگذرانی با زنان است. او تمام اطلاعات مهم و باارزشش را در اتاقش در هتلی در ترکیه میگذارد و پی خوشگذرانی میرود. بقیه عناصر شبکه مرتبط با هاشمیان نیز نکات امنیتی ویژهای را رعایت نمیکنند که نشان دهند آدمهای مهمی هستند. آنها به راحتی در تور نیروهای اطلاعات سپاه افتادهاند و تمام رفت وآمدشان، مکالماتشان و برنامههایشان به راحتی از سوی نیروهای ضدجاسوسی اطلاعات سپاه ردیابی میشود. به راستی برای این شخصیتهای خامی که تصویر کردهاند نیازی به دخالت یک سیستم امنیتی مخوف مثل اطلاعات سپاه بود یا بهتر بود که پیگیری پروندهای با این شخصیتهای ساده را به کلانتری یکی از محلات تهران واگذار کنند؟!
در مقابل نیروهای امنیتی اطلاعات سپاه، باهوش، کاردان، آشنا به آخرین متدهای ضدجاسوسی نمایش داده میشوند. اما عملا آنها کار بهخصوصی نمیکنند. چون تیم به اصطلاح جاسوسی مقابل به راحتی رد و مدرک از خود به جا میگذارند که نیازی به هوش ندارد.
نیروهای امنیتی گاندو در واقع دو کار انجام میدهند. یا بین عملیاتهایی که علیه جاسوسهای دست و پا چلفتی دارند نماز میخوانند و به تماشاگر یادآوری میکنند که نیروهای امنیتی ایران افرادی معتقد و مذهبی هستند یا اینکه با دیالوگهای شعارگونه میگویند که عدهای از مسئولان که بیشترشان تصادفی در دولت روحانی حضور دارند، از اهداف انقلاب چهل ساله دور شدهاند و آنها حافظان امنیت ایراناند.
گافهای سیاسی-امنیتی
سریال گاندو برای تصویر کردن اهمیت سازمان اطلاعات سپاه، مرتکب اشتباهات فراوانی میشود که در نتیجه کل سیستم دستگیری متهم به جاسوسی و مبادله او را به یک گروگانگیری تبدیل میکند.
در میانههای سریال، قهرمان سریال، محمد به دفتر ریاست جمهوری میرود و در آنجا با برخورد تند رییس دفتر رییس جمهوری روبهرو میشود تا نشان دهد که دولتیها به اندازه نیروهای سپاه به فکر امنیت کشور نیستند. در سریال دیده میشود که سپاه به هیچ مقام دولتی پاسخگو نیست. در قسمتهای پایانی سریال، وقتی گفته میشود که تصمیم به مبادله مایکل هاشمیان در مذاکرات گرفته شده، مقام ارشد سازمان اطلاعات سپاه مخالفت میکند و بعد شرط تحویل پول نقد را میگذارد. این چه سازمان امنیتی حافظ امنیت کشور است که فراتر از تصمیمات ارشد مقامات کشور برای یک متهم به جاسوسی تصمیم میگیرد؟ در ادامه سریال گفته میشود که پرونده مایکل هاشمیان در قوه قضائیه تحت رسیدگی است. پس چرا به جای قوه قضائیه به عنوان یکی از قوای اصلی کشور، یک سازمان اطلاعاتی خارج از سه قوه برای آزادی متهم شرط میگذارد؟ در آخر سریال، برای اینکه یک لگد دیگر به دولت و وزارت امور خارجه زده شود، محمد جملاتی می گوید که مشخص میشود به اعتقاد سپاه، ایران در قبال آزادی مایکل پولی دریافت نکرده و پول دریافتی بخشی از توافق هستهای است. این تناقض تمام هیمنهای که سپاه پاسداران برای خود در سریال تدارک دیده را فرو میریزد فقط برای اینکه وزارت امور خارجه مورد حمله قرار گیرد. و در آخر اینکه نیروهای امنیتی سپاه حاضر نمیشوند متهم را برای مبادله به نمایندگان وزارت امورخارجه تحویل دهند و تصمیم میگیرند که شخصا پول نقد دریافت کنند و متهم را تحویل دهند، بدون دخالت دولت! آیا این چیزی بهجز یک گروگانگیری است؟
اعتراض دولت، استقبال اصولگرایان
پخش گاندو با اعتراض چهرههای سرشناس دولت حسن روحانی روبهرو شد. در مقابل اصولگرایان و رسانهها و چهرههای نزدیک به سپاه پاسداران به طور مستمر از این سریال دفاع کردند. در صف اول معترضان به گاندو، حسامالدین آشنا، مشاور رسانهای دولت قرار داشت. آشنا که در رسانه اجتماعی توییتر بسیار فعال است، توییتهای متعددی در اعتراض به گاندو منتشر کرد.
وقتی رسانههای سپاه به سانسور بعضی کلمات در سریال که مستقیما حسن روحانی را هدف قرار میداد اعتراض کردند، حسامالدین آشنا نوشت: «جالبه که هم میگن سانسور شده، هم پخش می کنن. هم میگن صداگذاری شده، هم اصلش را در فضای مجازی منتشر می کنن. هم میگن فشار روی ماست، هم خیلی راحت این جمله را میگن و ادامه هم میدن.»
اشاره او به انتشار نسخه سانسور نشده صحنهها چند ساعت پس از پخش در رسانههای سپاه پاسداران بود.
در مقابل محمد حسینی، وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد، دولت را به برخورد با منتقدان متهم کرد و نوشت:
پس از آنکه در قسمتهای آخر سریال، جواد ظریف نیز به تصویر کشیده شد، بحثها درباره گاندو به جلسات هیات دولت هم کشیده شد. محمدجواد ظریف در واکنش به سوال خبرنگاران یکبار گفت که تلویزیون نمیبیند و بار دیگر تاکید کرد که دولت پول ندارد که برای نشان دادن دستاوردهایش سریال بسازد.
رئیس دفتر رئیس جمهوری ۱۹ تیرماه گفت که در جلسه هیات دولت به خاطر سریال گاندو به رئیس صداوسیما تذکر داده شده است. او گفت که دولت حق دارد از گاندو شکایت کند.
محمود واعظی گفت اینکه در یک سریال مطالبی را مطرح میکنند که به گفته نویسنده آن ۸۰ درصد آن حاصل تخیل است، این سوال ایجاد میشود که چرا در ابتدا به مردم میگویند که سریال بر اساس یک موضوع واقعی است و سپس طوری صحنهسازی میکنند که ذهن مردم را نسبت به موضوعات مختلف مشغول کنند.
اشاره واعظی به مصاحبه آرش قادری، نویسنده گاندو با خبرگزاری دانشجویان ایران بود. او گفته بود که «به طور کلی ۸۰ درصد قصه ـ غیر از مسیر مایکل هاشمیان و جیسون رضائیان ـ تخیل بنده بود.»
این سخنان برای مدیران تلویزیون گران آمد و روز بعد روابط عمومی صداوسیما در پیامی به مشترکان خود، سخنان نویسنده سریال را تکذیب کرد.
سخنگوی وزارت امورخارجه نیز گفت: ماندهام که چه بگویم و عجیب است آنچه که در این سریال از وزارت خارجه، شخص وزیر و همکاران ما در این سریال نشان داده میشود با واقعیت منطبق نیست.
او تاکید کرد اسناد مذاکرات و مکاتبات وزارت خارجه در داخل و خارج موجود است و اگر میگفتند ما این اسناد را در اختیارشان قرار میدادیم که سریال واقعیتر باشد.
مهدی محمودیان، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز با یادآوری اخبار اعدام اعضای متهم به جاسوسی سپاه به سازندگان گاندو کنایه زده:
جواد کریمی قدوسی، نماینده مشهد که پیش از نمایندگی، فرمانده بسیج مشهد بود، به انتقادات مشاور رئیسجمهوری واکنش نشان داد و بهطور تلویحی او را تهدید کرد:
علاوه بر چهرههای سرشناس سیاسی، دیگر کاربران رسانههای اجتماعی نیز به گاندو واکنش نشان دادند. هرچند با پخش قسمتهای پایانی سریال، فعالیت کاربران مدافع حکومت در حمایت از این سریال بیشتر از قبل شد.
کاربری به نام داوود حسینزاده، تصویری که سازمان اطلاعات سپاه از برخورد انسانی با متهمان و خانوادههایشان نشان داده را زیر سوال برد و نوشت:
با وجود اینکه بیش از یک هفته از پایان سریال گاندو گذشته، رسانههای نزدیک به سپاه هر روز با انتشار اخبار و مصاحبههایی سعی میکنند که بحث این سریال را بر سرخط اخبار حفظ کنند. شاید همین نشان دهد که سریال گاندو چیزی فراتر از یک سریال با اهدافی فراتر از یک سریال تلویزیونی بوده است.