رینویس میشل؛ نامی که دنیای فوتبال را برای همیشه تغییر داد
در ادامه مطلب فلسفه تیکیتا چیست و چگونه شکل گرفت به نامی برمیخوریم که دنیای فوتبال را برای همیشه تغییر داد. پس از اینکه مک ویلیام در آژاکس، فلسفه پاس و حرکت را به خوبی در این تیم نهادینه کرد، شاگرد سابق او، رینوس میشل، به عنوان سرمربی بر روی نیمکت این تیم نشست.
توتال فوتبال
میشل را پدر توتال فوتبال نیز مینامند. او با تغییراتی که در تاکتیک فوتبال به وجود آورد، برای همیشه در تاریخ دنیای فوتبال ماندگار شد.
در تفکرات میشل که در حال حاضر نیز به عنوان اصول اصلی دفاع و حمله و در تمامی کورسهای معتبر بینالمللی مربیگری هم تدریس میشود، فضا در اولویت قرار دارد.
اصل ابتدایی حمله
اصل مهم در حمله، بزرگتر کردن زمین در طول و عرض است. میشل معتقد بود برای اینکه بتوانید به راحتی جریان بازی را کنترل کنید، باید فضای بیشتری در اختیار داشته باشید و به همین دلیل به محض اینکه صاحب توپ شدید، باید تمامی فضای زمین فوتبال را پوشش دهید تا فضای بیشتری در اختیارتان باشد.
گل اول فینال جام جهانی ۱۹۷۴ آلمان و نوع جایگیری بازیکنان هلند و پاسهای پیدرپی این تیم که در نهایت و بدون اینکه بازیکنان تیم ملی آلمان، توپ را لمس کنند، منجر به پنالتی به سود هلند در همان شروع بازی شد، مثالی آشکار از باز شدن بازیکنان هلند در زمان حمله است.
اصل ابتدایی دفاع
برعکس این موضوع در دفاع، کوچکتر کردن و بستن فضاها مهمترین اصل بود. با توجه به این موضوع که آژاکس همواره سعی میکرد در زمین حریف تیمها را تحت فشار قرار دهد و یا زمین بازی را کوچک کند، فضای زیادی در نیمه زمین خودی و یا همان پشت خط دفاعی این تیم به وجود میآمد که میتوانست نقطه ضعف آنان باشد.
گگن پرسینگ
شاید تعدادی از فوتبالدوستان اعتقاد دارند، گگنپرسینگ برای اولین بار توسط یورگن کلوپ به دنیای فوتبال معرفی شد، در حالی که رینوس میشل، در دهه شصت میلادی، این نوع بازی را به خوبی در آژاکس جا انداخته بود. میشل معتقد بود با توجه به فضای زیادی که در پشت خط دفاعی تیم او در زمان پرس وجود دارد و حریف میتواند با ضد حملات و ارسال توپهای بلند به این منطقه، آژاکس را تحت فشار قرار دهد، نیاز به روشی است که این فضا را پوشش دهد. به همین دلیل تاکید داشت به محض از دست دادن توپ در زمین حریف، پرس بازیکنی که صاحب توپ است، شروع می شود و بازیکنی که توپ را از دست داده و یا نزدیکترین نفر به توپ، باید پرس اولیه را شروع کند. چنین تاکتیکی در دنیای امروز فوتبال، بنام گگن پرسینگ ( ضد ضد حمله) به خوبی جا افتاده است، در حالی که میشل در آژاکس آن را به بهترین شکل ممکن به نمایش گذاشته بود. میشل معتقد بود، در توتال فوتبال هیچ بازیکنی جایگاه خاصی ندارد و تمامی یازده بازیکن داخل زمین در دفاع و حمله نقشی اساسی دارند.
در حالی که پاس و حرکت از مهمترین ویژگیهای نوع بازی آژاکس به حساب میآمد، اما میشل با تزریق پرسینگ سنگین به این نوع بازی که برگرفته از تفکرات ویکتور مسلوف، سرمربی مشهور تورپیدو مسکو روسیه یا همان شوروی سابق بود، توتال فوتبال را بنا نهاد.
صرف نظر از پرس و پاسهای پیاپی که از ویژگیهای منحصر بفرد آژاکس محسوب میشد، نوع جابهجایی بازیکنان، یکی دیگر از ویژگیهای اساسی در توتال فوتبال رینوس میشل بود. رود کرول، کاپیتان تیم ملی هلند در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین، این موضوع یعنی جابهجایی بازیکنان در جریان بازی را به خوبی توضیح میدهد.
رود کرول
کرول، مدافع چپ تیم ملی هلند در زمان میشل، اعتقاد دارد، آمادگی بدنی و صد در صدی در این نوع بازی بسیار مهم است، اما چطور شما میتوانید در طول تمامی نود دقیقه، این آمادگی را حفظ کنید؟
برای مثال او به عنوان مدافع چپ، حضوری همیشگی در حملات داشت. برای شروع، او باید زمان حمله، هفتاد متر از زمین خودی به سمت زمین حریف و با سرعت زیاد حرکت میکرد و برای اینکه بتواند در زمان دفاع نیز به سرعت به جایگاه ابتدایی خود بازگردد، هفتاد متر دیگر نیز برمیگشت. حال اگر او در طول بازی، تنها ۱۰ بار در حملات شرکت میکرد، در مجموع رفت و برگشت، باید ۱۴۰۰ متر و با سرعت بالا میدوید، که مطمئنا میتوانست توان بدنی او را در طول نود دقیقه تحت تاثیر قرار دهد. به همین منظور در چنین حالتی و در سیستم ۳-۳-۴، جابهجایی بازیکنان صورت می گرفت، بدین معنی که کرول، به عنوان مدافع چپ، در زمان دفاع نقش گوش چپ را بر عهده میگرفت، گوش چپ جای هافبک چپ را میگرفت و هافبک چپ نیز در چنین شرایطی، مدافع چپ میشد. با این جابهجایی، دیگر لازم نبود که کرول برای دفاع، هفتاد متر برگردد و تنها با سی متر عقب نشینی، آرایش آژاکس، شکل تیمی خود را دوباره به دست میآورد و کرول به جای اینکه برای هر حمله هفتاد متر بازگردد، تنها سی متر عقب نشینی میکرد و در مجموع، ۴۰۰ متر دوندگی او در طول بازی کمتر میشد. او با این روش میتوانست توان بدنی اش را در طول نود دقیقه بازی حفظ کند.
رینوس میشل معتقد بود، تیمی که فاقد مدافعین سرعتی است و مدافعین آن نیز در تقابلهای یک در مقابل یک ضعف دارند، به هیچ عنوان نباید با سیستم ۳-۳-۴ بازی کند. در توتال فوتبال، سیستم علم هندسه، بسیار مهم است، ایجاد مثلثهای کوچک، مهمترین ویژگی چنین سیستمی است و ساده بازی کردن و پاسهای ساده فاکتور اصلی موفقیت است، به قول کرایف فقید، فوتبال ساده زیباترین نوع فوتبال است، اما ساده بازی کردن سختترین کار ممکن است.
در مقالههای بعدی نگاهی میاندازیم به تفکرات کرایف و تکامل بیشتر تیکیتاکا که برگرفته از توتال فوتبال هلند است.