مدعیان قهرمانی در لیگ نوزدهم
گویا پس از نزدیک به یک ماه موش و گربه بازی مسئولین با باشگاههای لیگ برتری، سرانجام قرار است تا لیگ نوزدهم استارت بخورد. خبر رسیده که احتمالا در هفتههای ابتدایی شماری از بازی ها بدون تماشاچی برگزار می شود، ضمن آنکه برخی تیمها نیز چاره ای ندارند جز برگزاری بازی های شان در استانهای همجوار.
اینکه لیگ بدون تماشاگر تا چه اندازه میتواند شبیه مسابقات مرسوم در جای جای دنیا باشد موضوعی است که باید در فرصتی دیگر مفصل به آن پرداخت. در اینمطلب سعی مان بر این بوده تا به بهانه شروع عجیبترین لیگ جهان نگاهی داشته باشیم به تاپ سیکس ایرانی یا شش تیمی که پتانسیل بیشتری برای کسب عنوان قهرمانی دارند.
هیولای درون
ترکیب شور آذری با تجربه مربی سرشناسی که بر سر اعتقادش به فوتبال هجومی جام های زیادی را از دست داده است، احتمالا از تراکتور پر مهره تیمی خواهد ساخت که دوستداران فوتبال از تماشای بازیهایش لذت خواهند برد. جذب رشید مظاهری می تواند تا حدودی سنگر تبریزیها را بیمه کند به خصوص که این تیم در فاز دفاعی دست به تجدید قوا زده و با خرید مهره هایی چون خانزاده و اسدی امیدوار است تا بتواند جلوی تکرار اتفاقاتی نظیر گلهایی که فصل گذشته در زمین سپیدرود دریافت کرد را بگیرد.
حفظ ملی پوشانی چون شجاعی، دژاگه و حاج صفی یا دل کندن از بازیکنان سرباز به معنای نگاه درست به حوادث فصل گذشته است . جانشین استوکس از پرو می آید، ضمن آنکه شایعه حضور آدبایور در تبریز هم تا لحظه نگارش این متن تکذیب نشده است.
پرشورها خیلی امیدوارند که طلسم قهرمان نشدن خودشان و دنیزلی با هم شکسته شود، اما یادآوری این نکته که سال گذشته هشت مربی و مدیرعامل پایان فصل را ندیدند این نکته را خاطرنشان می سازد که سرمایهگذار این باشگاه هنوز هم می تواند مهمترین مانع در مسیر رسیدن تبریزی ها به قهرمانی باشد. مدیریت کاملا احساسی زنوزی در ماجرای گل های بدی که فروزان در رشت خورد، شیرازه روحی تیمی که تا پیش از آن دیدار از شانسهای اصلی قهرمانی به شمار میرفت را از هم پاشید.
با توجه به روحیات سرمربی فعلی پرشورها شکی نیست که اگر زنوزی از لیگ فصل قبل عبرت نگرفته باشد باز هم هیولای درون می تواند سرخها را از پا درآورد.
سایه برانکو
نتایج نیم فصل دوم پرسپولیس در لیگ هجدهم گواهی می دهد که حتی اگر برانکو هم در این تیم میماند باز باید برای احیای سطح کیفی تیم تحت فرمانش دست به یک خانه تکانی اساسی می زد. او البته در اوج از جمع قرمزها رفت تا ماموریت بازسازی فنی قهرمان سه فصل اخیر لیگ، به یک مربی آرژانتینی واگذار شود.
نتایج ضعیف پرسپولیس در بازیهای دوستانه پیش از شروع فصل گواه آنست که اگرچه اسکلت تیمی که مدافع عنوان قهرمانی است حفظ شده اما تطبیق تیم با تفکرات کالدرون احتمالا به زمان بیشتری احتیاج دارد.
تلاش این مربی برای گذار از سید جلال پا به سن گذاشته یا حفظ سطح انگیزشی و توان روحی نفراتی چون بیرانوند و علیپور که تا آخرین لحظه نقل و انتقالات به دنبال شانس حضور در لیگهای خارجی بودند از جمله چالش هایی است که کالدرون آرژانتینی با آنها روبرو است.
بیرون آمدن از زیر سایه برانکو کار آسانی نیست به خصوص که تجربه نشان میدهد پرسپولیسیها در گذشته نیز به دلیل نارضایتی شان از نحوه قطع همکاری باشگاه با علی دائی اسم او را به عنوان جدیترین آلترناتیو نیمکت های مربیگری تشویق میکردند و فرصت چندانی به جانشینهای دایی نمی دادند.
احتمالا به همین خاطر است که بزرگان ارتش سرخ از ضرورت اتحاد و جلوگیری از ایجاد دو دستگی در میان هوادارانشان حرف می زنند. با این تفاصیل گرگ باران دیده ای چون کالدرون که می داند سایه جام های سرمربی قبلی می تواند مهمترین سد در مسیر موفقیت او و تیمش باشد باید برای بدست آوردن دل هواداران به هفتههای ابتدایی و به خصوص نتیجه دربی زودهنگام امیدوار باشد.
درست است که آمار گلهای خورده این تیم در بازیهای تدارکاتی پیش از شروع فصل از فرو ریختن دژ دفاعی برانکو خبر میدهد اما افزایش تعداد گلها نیز میتواند یادآور اولین سال حضور پروفسور در این تیم باشد و اینکه مربی جدید می خواهد بازی مالکانه را به کالبد حرکتی سرخ ها بازگرداند و از نتیجه گرایی صرف دوری کند.
بنزین سبز
استقلال به منصوریان فرصت لازم را نداد. شفر را هم سه هفته مانده به پایان لیگ اخراج کرد و مجیدی را نیز قربانی تصمیمگیریهای عجولانه خود ساخت تا در آستانه لیگ نوزدهم این پرسش به وجود بیاید که با توجه به اختلافات میان استراماچونی با مدیرانی که نتوانسته اند بازیکنان مورد نظر او را جذب کنند، مرد ایتالیایی چند هفته روی نیمکت تیمی که سالهاست از زیر سایه رقیب سنتی اش خارج نشده است دوام می آورد؟
آیا تیمی که مثل تراکتور فصل گذشته جزیره بیثباتی بوده، از عزل و نصبهای سریالی اش برای وقت دادن به مربی جدی و جوانی که چهره استقلال را هم جوان ساخته است عبرت گرفته و یا اینکه استراماچونی نیز به سرنوشت مربیان قبلی دچار می شود؟
کمتر تیمی به اندازه پسران آبی در فصل نقل و انتقالات ریزش داشته است. کوچ اجباری رحمتی به مشهد. وداع دردناک و پر حاشیه پژمان منتظری یا خداحافظی مشکوک خسرو حیدری انبان مربی ایتالیایی را از مردانی که سرد و گرم فوتبال ایرانی را چشیده اند خالی کرده است. همچنین بازیسازی چون پاتوسی، یا جوانان موثری نظیر نورافکن ، صیادمنش و چشمی که میتوانستند عصای دست مربی جدید باشند قربانی سیاست های نقل و انتقالاتی باشگاه شده اند تا تیمی که ظرف دو سه فصل اخیر دو سه بار اقدام به پوست انداختن کرده است دوباره با مجموعهای جدید و جوان روبرو باشد.
شخصا به بنزین سبز یا همان ((نیروی جوانی)) ایمان دارم اما باید این نکته را در ذهن مخاطبان فوتبال جا انداخت که تیم جوان شده ممکن است به بیشتر از یک نیم فصل برای پیدا کردن و ساختن هویت جدیدش نیاز داشته باشد. باید صبر کرد و دید حاشیه سازانی که طی این سالها بارها بار کج را روی دوش تیم شان گذاشته اند می گذارند آب خوش از گلوی این استقلال پایین برود یا خیر.
همان همیشگی
در قیاس با خارجی هایی که امسال به لیگ ما پیوسته اند یا در مقایسه با منصوریان و گل محمدی که به رغم توفیقات شان هنوز طعم قهرمانی را نچشیده اند، امیر قلعه نویی شاید نزدیکترین گزینه نیمکتهای مربیگری به تجربه فتح جام باشد. درست است که تیمهای امیر به جز بردن توپ به کناره ها، بازی هوایی و استفاده از هنر سرزنها پلان بی ندارند و جایی هم که توپ در مالکیت شان نباشد، تبدیل به مجموعهای فیزیکی؛ با بازیکنان بعضا عصبی مزاج میشوند، اما همین فرمان بارها ژنرال و تیم های تحت هدایتش را به قله قهرمانی رسانده است.
امسال نیز وقتی ترس از کوچ کی روش سرزن، جای خود را به مژدگانی تمدید قرارداد این بازیکن سپرد، سپاهان با تقویت کناره های زمینش از طریق جذب محبی و حسینی این نوید را به هوادارانش داد که با نیروی کار با کیفیت تری پروژه سانتر از جناحین را دنبال خواهد کرد. همچنین اگر خبر پیوستن احتمالی چشمی به این تیم تایید شود، روزبه میتواند در کنار منصوری و ولسیانی؛ که این یکی در هنگام نواخته شدن ضربات ایستگاهی جلو هم می آید و گل هم می زند، استحکام بیشتری به ساختار دفاعی زردها ببخشند.
در واقع امیر با رعایت الگویی که او را بارها قهرمان لیگ کرده است تیمی ساخته که بیشباهت به استقلال سال نود و یک نیست.
حادثه یا تداوم؟
مرد مغضوب نیمکت پرسپولیس در خراسان احیا شد تا مشهدیها برای نخستین بار با تیمی که مثل بیشتر تیم های این استان گرفتار بحران هویت و تغییر نام است، سهمیه آسیایی بگیرند.
هیچ کس باور نمی کرد بالانشینی پدیده در جدول لیگ هجدهم تا هفتههای پایانی ادامه پیدا کند اما شاگردان یحیی نه فقط به فتح جام نزدیک بودند بلکه به لحاظ فوتبالی نیز از بسیاری از دیگر مدعیان نمایش بهتری داشتند و ترمز بسیاری از رقبای جدی پرسپولیس را هم همین شاگردان گل محمدی کشیدند.
از اردوی پیش فصل این تیم اخبار خوشایندی به گوش نمیرسد به خصوص که آنها در فصل نقل و انتقالات هم عملکرد مطلوبی نداشتند و اگر نیروهای مازاد سایر تیم ها نبودند، جای خالی حسینی و منصوری و قاسمی نژاد و ریگی به این سادگیها پر نمی شد.
در حال حاضر همه منتظرند تا ببینند درخشش فصل پیش شهر خودرو حادثه بوده یا اینکه یحیی میتواند با اتکا به تجربه مردانی چون مهدی رحمتی و دیگر نفراتی که می خواهند به تیم های سابق خود خیلی چیزها را ثابت کنند، فصل موفق دیگری را پیش رو داشته باشد.
سربالایی با شیب تند
تجربه نفت گواه آن است که دور از دوربینها و حواسهای سختگیر میتوان به عملکرد علی منصوریان دل بست. ذوب آهن فصل گذشته او نیز آخرین بازمانده فوتبال ما در لیگ قهرمانان آسیا بود؛ که البته حریف الاتحاد نشد و از راهیابی به جمع هشت تیم برتر آسیا بازماند.
بازگشت سربازها به خانه می توانست در آستانه لیگ نوزدهم خبر خوبی برای ذوبیها باشد اما با نگاهی به فهرست خروجیهای این تیم میتوان مطمئن شد شیب تندی در جاده سربالایی انتظار منصوریان و بچههایش را می کشد با اینحال این مربی نشان داده که در شناسایی و کار با استعدادهای جوان خبره است، لذا بیراه نیست اگر بگوییم که او میتواند با بهره گیری از سرمایههای جوان تیم ریشه دار اصفهانی، ذوب را در جمع مدعیان لیگ نوزدهم حفظ کند.