حکومت گذار: بازگشت به صفر پس از بیست سال تلاش و پیکار
همزمان با گفتوگوهای صلح و خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، موضوعی که افکار عمومی را با چالش روبهرو کرده، نوعیت نظام و حکومت بعدی در افغانستان است.
ایالات متحده آمریکا پس از خروج نیروهایش از افغانستان برای رسیدن به صلح با طالبان در یک طرح، حکومت گذار را گزینه مناسب برای مشارکت طالبان در قدرت پیشنهاد کرده است. اما اشرف غنی، رئيس جمهوری افغانستان همواره بر انتخابات به عنوان یک اصل برای انتقال قدرت تاکید میکند. شمار زیادی از سیاستمداران افغانستان که در سالهای اخیر به نوعی از قدرت کنار زده شدهاند نیز حکومت موقت را گزینهای برای گذار از وضعیت فعلی و رسیدن به صلح میدانند. اشرف غنی که در این میان تنها مانده و راهی جز پذیرفتن حکومت گذار ندارد، اخیرا با انتشار مقالهای به قلم خودش به حکومت گذار و یا آنچه او بهنام حکومت صلح یاد کرده، چراغ سبز نشان داده است.
حکومت گذار: مخالفان و موافقان
حکومت گذار به اندازهای که موافقان خود را دارد، تقریبا در همان حد مخالفان سرسخت هم دارد.
مخالفان حکومت انتقالی یا گذار نگراناند که این طرح بیشتر از طرف کشورهای خارجی به ویژه آمریکا برای خروج نیروهایش و حلقههایی که پس از سال ۲۰۰۱ در قدرت بودند اما فعلا از قدرت به دور ماندهاند پیشکش شده است و نه شهروندان افغانستان. این گروه معتقدند برای حکومت انتقالی مکانیزم بعد از آن بسیار مهم است و از اینکه طالبان هنوز دقیقا اعلام موضع نکردهاند که چه نظامی مد نظر آنهاست، حکومت انتقالی ممکن است همانند گذشته، افغانستان را دوباره نه تنها به نقطه صفر ببرد، بلکه عامل جنگهای داخلی شود. و از اینکه تاکید طالبان به ایجاد یک نظام اسلامی است، ممکن است با قدرتی که این گروه دارد مناطق بیشتری را از راه جنگ تصرف کند و در بخشهایی از افغانستان بهجای یک نظام انتخابی یک حکومت بسته اسلامی را اعلام کنند.
از دیدگاه این گروه، آمریکا خواستار خروج نیروهایش از افغانستان است و به نوعی برای خروج نیروهایش شتاب دارد و بیآنکه به دورنمای آن و آینده مردم افغانستان فکری کند، میخواهد قبل از خروج، طرحی را برای برونرفت عملی کند.
موافقان حکومت گذار اما تاکید میکنند حکومت انتقالی آینده متفاوت از گذشته خواهد بود. به باور این گروه در این دو دهه هم جامعه عوض شده و هم مردم تغییر کردهاند. از طرفی هم در گذشته نیروها به زور آمده و بر اوضاع مسلط شده بودند، اما حالا نهادها و زیرساختها موجود است و جامعه جهانی و کشورهای منطقه زمینه سازی میکنند تا افغانستان از جنگ به صلح برود و برای رسیدن به یک حکومت مطلوب و سهم دادن به همه طرفها یک حکومت موقت تشکیل دهد. به باور این گروه مسوولیت حکومت موقت تنها و تنها زمینهسازی برای تشکیل حکومت انتخابی خواهد بود.
این گروه دولت افغانستان را به بی کفایتی در تامین امنیت شهروندان و دست داشتن در فساد متهم کرده و میگوید، دولت فعلی خود را در ارگ محاصره کرده درحالیکه مردم حتی در پایتخت کشور، هر روز قربانی میشوند.
به باوراین گروه، برای رسیدن به صلح گزینهای جز پذیرفتن حکومت گذار نیست.
حکومت گذار و نقشآفرینی آن در جوامع
حکومتهای گذار بیشتر برای پیشبرد دو امر بهوجود میآیند، مدیریت کردن شرایط اضطراری و مانع شدن از ایجاد خلا سیاسی در یک کشور. گرچه بر اساس این تعریف افغانستان در هیچ یک از این دو حالت قرار ندارد. وضعیت امنیتی با آنکه نه تنها مطلوب نیست بلکه با چالش جدی مواجه است، اما دولت افغانستان رسما حالت اضطراری اعلام نکرده است و همواره تاکید بر این دارد که نهادهای امنیتی افغانستان قابلیت دفاع از شهروندان را دارند.
از طرف دیگر حکومت فعلی افغانستان یک حکومت منتخب است. اگرچه شمار اندکی از شهروندان واجد شرایط در انتخابات سهم داشتند و انتخابات گذشته با تقلب گسترده همراه بود.
مدیریت ضعیف رهبری افغانستان و محدود کردن همه تصمیمها در ارگ ریاست جمهوری، فساد گسترده در ادارات دولتی، نبود مکانیزم فعال در حاکمیت سیاسی و بحران سیاسی درون حکومتی دیر یا زود این کشور را به سوی بحران میبرد. در دولت افغانستان ناامنی در بیشتر ولایتها از جمله در پایتخت بیداد میکند. مردم از فساد گسترده رنج میبرند و ارائه خدمات و تامین اجتماعی به پایینترین سطح خود رسیده است. تجربه نشان داده که هرگاه تامین اجتماعی دچار بحران شود، این امر نارضایتی مردم را بیشتر میکند و به مشروعیت سیاسی دولت آسیب میرساند. همچنین مردم از اوامر دولت سرکشی کرده و سبب خلع سیاسی میشوند که این اوضاع در مجموع تبدیل به یک وضعیت اضطراری میشود.
برای جلوگیری از چنین وضعیتی، سیاستمداران باید تلاش کنند تا حکومتهای محلی را طوری مدیریت کنند که حامی دولت مرکزی باشد. رهبران دولت افغانستان باید منابع اقتصادی را تا حد ممکن به طور عادلانه در ولایتها تقسیم کنند تا ارائه خدمات به شهروندان به گونه نسبتا یکسان صورت گیرد. برای این امر لازم است منابع اقتصادی توسط متخصصان به حرکت بیافتد تا باعث رفاه شود، نه اینکه سیاستمداران منابع اقتصادی را توسط غیرمتخصصان وابسته به خود به دوران بیاندازند. دقیقا کاری که دولت افغانستان به آن متهم است و فساد گسترده ببار آورده است. فسادی که میتواند یکی از پیش زمینههای خلع سیاسی شود.
دولت افغانستان نه تنها در چند سال اخیر نتوانسته تغییری مثبت در وضعیت امنیتی بهوجود آورد، بلکه در جلوگیری از فساد همچنان ناکام بوده است. شهروندان افغانستان هم که از این حالت شدیدا ناراضیاند، برای گریز از این وضعیت، یکی از راه حلها را در تجربه حکومت موقت و یا گذار میبینند.
نقش اصلی و زمان مناسب برای دولت گذار
یکی از اساسیترین نقش دولتهای گذار زمینه سازی برای انتخابات و رفتن به طرف یک حکومت منتخب دائمی است.
در افغانستان حکومتهای گذار تجربههای موفقی نبودهاند. به همین دلیل شهروندان کشور با آنکه شدیدا از ناامنی و فساد در حکومت فعلی رنج میبرند، اما همچنان با تردید به حکومت گذار مینگرند. و این دیدگاه یک دودستهگی در بین مردم ایجاد کرده است.
طرفداران حکومت گذار میگویند برای رسیدن به صلح پایدار و خاتمه دادن به جنگ گزینهای جز پذیرفتن حکومت گذار نیست. طالبان دولت افغانستان را به رسمیت نمیشناسد و حاضر نیست تحت رهبری فعلی به صلح بپیوندد. دولت فعلی هم توان آن را ندارد تا بر طالبان از راه جنگ غالب شود. درحقیقت صلح افغانستان در گرو ایجاد حکومت انتقالی است. گرچه طالبان رسما اعلام آتشبس نکردهاند، اما اظهارنظرهای نمایندگان این گروه حاکی از آن است که طالبان در صورت ایجاد حکومت گذار که در آن افراد این گروه هم نقش داشته باشند، حاضر خواهند شد آتشبس کنند.
چرا حکومتهای گذار در گذشته به صلح نیانجامید؟
حکومتهای انتقالی و گذار در افغانستان در گذشته نتوانستند کشور را به سوی صلح و ترقی سوق دهند. یکی از دلایل اساسی آن تعریف نشدن نقش این حکومتها و دلبستگی رهبری این حکومتها به تداوم و بقای خود در قدرت بود. تقریبا تمامی حکومتهای گذار گذشته تا مرز فروپاشی به قدرت ادامه دادند.
برای اینکه تجربه حکومت گذار در افغانستان این بار متفاوت از گذشته باشد، حکومت انتقالی باید با تعریف مشخص و قید زمان معین ایجاد شود. حکومت انتقالی باید متمرکز به زمینه سازی برای حکومت انتخابی باشد، نه در تلاش وقت کشی و تمدید زمان برای حفظ و بقای حکومت انتقالی.
ایجاد حکومت انتقالی آینده نباید موجب فروپاشی همه نهادهای موجود به ویژه سیستم موجود و قوای سهگانه شود.
با درنظر گرفتن اوضاع فعلی و نقش جامعه جهانی و کشورهای دخیل در روند صلح افغانستان این مجموعه باید برای پایبندی طرفها به اصول و قواعد، نقش فعال بازی کنند و حکومت انتقالی را با یک تعریف مشخص و زمان معین غیرقابل تمدید به دولت افغانستان و طرف طالبان پیشنهاد کنند.
کشورهای عضو کنفرانس ترکیه همچنان باید تعهد کنند و تضمین صادقانه دهند تا پس از ایجاد حکومت انتقالی در امور افغانستان مداخله نمیکنند و هرگاه کشوری مداخله کرد مورد بازپرسی سازمان ملل و بقیه کشورها قرار گیرد.
از طرف دیگر طالبان هم باید نشان دهند که حاضرند از نظامیگری دست بکشند و به یک نیروی سیاسی تبدیل شوند. تنها در این صورت میتوان روی مکانیزم گذار تعمق کرد.
چرا افغانستان از یک حکومت منتخب به حکومت موقت برمیگردد
سوال اساسی این است که چرا حکومت منتخب افغانستان پس از دودهه تمرین دموکراسی به جای پیشرفت و ترقی، عقب گرد داشته است.
کارشناسان معتقدند اینکه پس از دو دهه حمایت مالی و نظامی جامعه جهانی دولت افغانستان موفق نشد به صلح دست یابد، ریشه در رهبری ضعیف و دیدگاه تبعیضآمیز این رهبران دارد.
در سال ۲۰۰۱ میلادی پس از سقوط رژیم طالبان آرامش نسبی در افغانستان حکمفرما شد و طالبان هم تا حد زیاد متواری شدند. اما زد و بندهای داخلی رهبران سیاسی افغانستان آنها را به تضعیف یکدیگر واداشت. رهبران سیاسی افغانستان بهجای فکر کردن به رفاه مردم به فکر تجزیه و تجرید اقوام و گروههای داخلی افتادند و به طالبان میدان دادند تا رشد کنند. در ابتدا شماری از رهبران، طالبان را بزرگ نمایی کرده و کوشیدند تا توسط این گروه بقیه گروههای سیاسی مخالف خود را تضعیف کنند. روندی که آهسته آهسته به چالش بزرگ مبدل شد و رهبران افغانستان توان مدیریت آن را از دست دادند.
در این میانه آمریکا به عنوان بزرگترین حامی دولت افغانستان به فکر آن شد تا برای برونرفت از وضعیت فعلی و خروج نیروهایش از افغانستان نسخهای پیشنهاد کند. نسخهای که به نوعی پایان حکومت فعلی و رفتن به سوی یک حکومت گذار است که در آن همه جناحها به شمول طالبان در قدرت سهیم باشند.
پس از بیست سال تجربه دموکراسی، شهروندان افغان دوباره به عقب برگردانده شده و رهبران سیاسی کشور یک بار دیگر مورد آزمون قرار میگیرند. اینکه این بار رهبران سیاسی افغانستان خواهند توانست از این آزمون موفق بیرون آیند، پرسشی ست که زمان پاسخ خواهد داد.