شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

چه شد که جهان روی صلح افغانستان توافق کرد؟

 

چشم‌انداز پایان بازی سیاسی افغانستان روشن شده است. برای یکسره کردن جنگ افغانستان، اجماع و همگرایی بین‌المللی شکل گرفته‌است. رقیبان منطقه‌ای و جهانی که سابقه طولانی کشمکش و حمایت از جنگ‌های نیابتی خونینی را در سرزمین افغانستان دارند هر کدام پشت سر جناح سیاسی داخلی خود ایستاده‌اند، اکنون زبان تفاهم در پیش گرفته و بزرگترین شانس برقراری صلح پایدار در چند نسل در این کشور در افق دیده می‌شود. 

تروئیکای روسیه، آمریکا و چین در مسکو، کنفرانس وزیران خارجه شش کشور ذی‌نفع ایران، آمریکا، چین، روسیه، هند و پاکستان و سرانجام گردهمایی رهبران افغان و طالبان در استانبول در روزهای آینده و پشت‌ سرهم، نماد برجسته‌ای از همکاری سازنده بین‌المللی در مساله افغانستان است. در یک تحول تاریخی روسیه از طرح صلح آمریکا که بر مبنای ایجاد دولت صلح انتقالی بنا شده است، اعلام حمایت کرده است. 

در واقع پیچیدگی اوضاع در افغانستان چنین است که هیچ صلحی بدون حمایت قاطع این بازیگران بین‌المللی در این کشور امکان‌پذیر نیست و حتی اگر معجزه‌ هم شود، پایدار نخواهد بود.   

از این رو، آمریکا پس از دو دهه یکه‌تازی بعد از حملات یازدهم سپتامبر و  هزینه۸۲۲ میلیارد دلاری و تلفات سنگین۲۳۰۰  نفری در جنگ افغانستان، معتقد است که ادامه جنگ در افغانستان دیگر به سود هیچ طرفی نیست و هیچ قدرتی به تنهایی نمی‌تواند بر این کشور غلبه کند. موقعیت ژئوپلیتیک افغانستان چنین امری را تقریبا ناممکن کرده و بارها هم در تاریخ ثابت شده است. 

پیام دولت جو بایدن از نامه آنتونی بلینکن، وزیر خارجه‌اش به اشرف غنی، رییس جمهوری افغانستان و دیپلماسی منطقه‌ای فرستاده ویژه زلمی خلیلزاد نیز دیگر روشن و معنادار است: واشینگتن نمی‌خواهد از افغانستان به عنوان پرش سکو برای ضربه‌زدن به رقیب‌هایش استفاده کند و زمانش رسیده است که «رویکرد مشترک» در قبال صلح افغانستان اتخاذ شود. آمریکا از این رو میدان بازی را به روی همه بازیگرانی که اهداف معینی را در افغانستان دنبال می‌کند، باز نگه‌داشته است. 

واقعیت این است که زمانش فرا رسیده، که قدرت‌ها در راستای منافع اقتصادی و امنیتی خود بر طبل همکاری در حوزه افغانستان می‌کوبند و موج بزرگی هم برای برقراری صلح و ثبات در این کشور راه افتاده است. افغانستان نیز برای فراهم شدن چنین فضای همکاری نیازمند سیاست متعادل و ثابت و بی‌طرف است تا هیچ خطری را متوجه هیچ کشوری نکند. هر نوع لغزش به یک جهت می‌تواند شکنندگی اوضاع را بیشتر کند. 

طرح جدید دولت آمریکا برای افغانستان نیز به این امر اشاره دارد. این طرح که بر مبنای ادغام طالبان در جریان اصلی سیاسی و تقسیم قدرت ریخته شده، به صراحت آورده است: «....» اگر ضمانت‌های قناعت‌بخش بین‌المللی در این زمینه فراهم شود، اولین نگرانی همسایگان دور و نزدیک از ناحیه افغانستان رفع خواهد شد. 

تروریسم که تهدید مشترکی برای تمام قدرت‌هاست نیز با برقراری صلح در افغانستان و جداسازی طالبان از شبکه‌های هراس‌افکن خارجی ضربه کاری خواهد خورد. ریشه‌های گروه‌های افراطی چندمیلیتی که زیر چتر ناامنی و شورش به فعالیت می‌پردازند و اهداف بین‌المللی دارند، در چارچوب توافق صلح و بازگشت طالبان به روند اصلی سیاسی رفته رفته خشک خواهد شد. 

بهبود اوضاع امنیتی و ایجاد دولت فراگیر ملی که شامل گروه طالبان هم خواهد شد، دومین تهدید جهانی را که کشتزارهای کوکنار و تولید مواد مخدر است نیز از کسب و کار خواهد انداخت.  

تنها برآورده شدن همین اهداف کافی خواهد بود که پایتخت‌های منطقه به فکر کار برای گذاشتن نقطه پایان به جنگ افغانستان باشند.  

اما صلح در افغانستان منافع فراوان اقتصادی نیز برای منطقه‌ و جهان به همراه دارد. پاکستان به شدت تشنه انرژی، می‌تواند از مسیر افغانستان به آسیای مرکزی غنی از انرژی وصل شود. اجرای پروژه‌های چندمیلیتی مانند تاپی و کاسا ۱۰۰۰ امید فراوان و منافع زیادی برای همه طرف‌ها دارند. ایجاد دهلیز اقتصادی بین افغانستان و پاکستان، هند و ایران و افغانستان، خط راه‌آهن بین‌المللی و پروژه‌های مشترک دیگر به رشد صادرات منطقه و رسیدن کالاهای مورد نیاز به بازارهای منطقه خواهد انجامید. هند نیز می‌تواند با توسعه بندر چابهار، داد و ستد اقتصادی خود را چندبرابر توسعه دهد. شکوفایی اقتصادی تاثیر مستقیم بر سیاست امنیتی خواهد داشت. 

افغانستان که تاریخ طولانی در بازرگانی منطقه دارد، بار دیگر به امیدی برای تلاقی فرهنگ‌ها و چهارراه همکاری منطقه‌ای تبدیل خواهد شد.

علاوه بر آن، جامعه جهانی نمی‌تواند منابع دست نخورده طبیعی افغانستان را که از دیگر جاذبه‌های مهم اقتصادی است، نادیده بگیرد. 

براساس برآورد ابتدایی اداره زمین‌شناسی آمریکا، ارزش منابع زیرزمینی افغانستان دست‌کم به هزار میلیارد دلار می‌رسد. اما دولت افغانستان اعلام کرده که این معادن بیش از سه هزار میلیارد دلار ارزش دارند چرا که این محافظه‌کارانه‌ترین تخمین است. در میان این منابع طبیعی، کوه‌های کنر نیز لیتیوم دارد، منابع آب شیرین، معادن طلا و سنگ‌های ارزشمند شمال و زغال سنگ در مناطق مرکزی، همه اهمیت زیادی پیدا می‌کند. 

ثبات سیاسی که ماحصل یک توافق تاریخی صلح، ادغام مجدد طالبان و ایجاد یک حکومت فراگیر ملی خواهد بود، زمینه‌ساز برآورده شدن تمام این اهداف بزرگ اقتصادی ملی و بین‌المللی است. از این رو نشانه‌های زیادی به چشم می‌خورد که دوره جنگ افغانستان به سر رسیده و این کشور در آستانه گشودن یک فصل دیگر است. موجی که ایجاد شده به مراتب بزرگتر از آن است که سیاست‌های کوچک شخصی و جناحی مانع آن شود. 

 

ایران اینترنشنال
تازه چه خبر؟
سازمان حقوق بشر ایران به نقل از منابع آگاه از «مرگ مشکوک» شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در سلول انفرادی زندان تهران بزرگ خبر داد. برادر...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More