بحران آب و آسیبپذیری شدید دولتهای تازه تاسیس دموکراتیک
سال ۲۰۱۱ بعد از سقوط بنعلی، دولت جدیدی در تونس شکل گرفت. بر اساس آنچه در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه بعد از «بهار عربی» رخ داده است، حکومت جدید تونس شاید دموکراتیکترین در نوع خود محسوب شود. یک سال بعد از بهار عربی و به هنگام برگزاری اجلاس یونسکو و IFEX، شاهد تلاش جوانان تونسی، برای تقویت پایههای دموکراسی بودم و میدیدم که چگونه دلنگران بازگشت عادتهای دوران پیشین بودند. در پایان تابستان سال ۲۰۱۶، کمبود آب در برخی مناطق وضعیت را برای حاکمان تونس سختتر کرد و نزدیک بود یاران راشد غنوشی، رهبر حزب نهضت تونس، اسیر موج قیام تشنگان شوند. خودسوزی یک کارگر مزرعه و یک کافهدار در شهر فرنانة، ۵ سال بعد از بهار عربی، شرایط را بحرانی کرد.
ممکن است این سوال برای خواننده پیش بیاید که عدم تامین منابع آب لازم چه ربطی به لرزان شدن پایههای دموکراسی دارد؟ جواب را باید بعد از تحمل تشنگی در دموکراسیهای جوان جستجو کرد؛ وقتی شهروندان تحت حکومتی دیکتاتوری به بیآبی یا کمآبی طولانیمدت بر نخورند ولی بعد از انقلاب سیاسی، دچار مشکل شوند و تشنه بمانند، ممکن است فیلشان یاد هندوستان کند.
سه ماه پیش در حاشیه نهمین گردهمایی جهانی برای دموکراسی، از لری دایموند، استاد سرشناس علوم سیاسی و جامعهشناسی دانشگاه استنفورد و یکی از سردبیران ژورنال دموکراسی پرسیدم که تاثیر بیتوجهی به منابع در دموکراسیهای تازه شکل گرفته چیست؟ او تاکید کرد که فقدان مدیریت منطقی منابع در این کشورها، نظم جامعه را به هم می زند و امکان بروز خشونتهای پراکنده فراهم میشود و امکان از دست رفتن بخت پایداری دموکراسی نیز از دست خواهد رفت. به عبارت دیگر، مسالهای که شاید به چشم فعالان سیاسی ایرانی نیاید و از کنارش به راحتی بگذرند، در صورت تغییر ساختار قدرت، و قرارگیری آنها در راس هرم، توپ را به دامانشان خواهد انداخت.
فقدان آمادگی گروههای سیاسی برای مدیریت منابع بعد از تغییر دولت و ساختار سیاسی، ممکن است در ابتدای کار با تساهل مردم آن کشور مواجه شود، اما با گذشت زمان و سختتر شدن شرایط، بحرانهای منطقه و سپس خشونت، تهدیدهایی برای امنیت و ثبات خواهند بود.
گروههای دموکراسیخواه ایرانی و بحران آب
براساس آنچه در طی سه سال اخیر بررسی کردهام، گروههای مختلف سیاسی ایرانی در داخل و خارج کشور یا از سیاسی کردن مبحث آب میترسند یا مایل نیستند به سوالهایی در این مورد پاسخ دهند، چون معلوم خواهد شد به مساله مدیریت منابع آب فکر نکردهاند یا کسی را ندارند که مساله را پیگیری کند و توضیح دهد. اما تعداد بسیار اندکی از شخصیتهای سیاسی، مساله را از نزدیک دنبال کردهاند و میشناسند.
میزان شناخت اکثر فعالان سیاسی از وضعیت آب در ایران، در حد خبرهای منتشر شده در رسانهها است. مطالعه دقیق و عمیقی از سوی بیشتر این افراد درباره وضعیت آب انجام نشده و حتی در مواردی، بسته به گرایش سیاسی، ممکن است از طرح موضوع انتقادی درباره آنچه در داخل کشور رخ داده، خودداری هم بکنند.
مساله وقتی بغرنجتر میشود که ممکن است فعالان سیاسی خارج شده از ایران، همکاران ساختارهای سدسازی و موثر در نابودی محیط زیست بوده باشند و به همین واسطه، هم خودشان و هم دوستانشان مایل به گشوده شدن بحث نیستند. این در حالی است که امید بسیاری از شهروندان و معترضان به مدیریت بد آب در استانهایی چون خوزستان، ایلام، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و فارس به توجه اپوزیسیون به سختیهایی است که به خاطر کمبود آب تحمل میکنند.
اگر در یکی از کنفرانسهای گروههای سیاسی خارج از کشور به عنوان ناظر حاضر باشید و امیدوار باشید که سخنرانان کوچکترین اشارهای به مساله آب و شرایط ایجاد شده در جایجای کشور به خاطر نبوده آب بکنند، دست از پا درازتر از جلسه خارج خواهید شد.
با این حال تعدادی از گروهها به طور پراکنده از کارشناسان دعوت کردهاند تا شرایط فعلی و آینده را برای آنها توضیح دهند. از طرف دیگر، کانالهای مختلفی در رسانههای اجتماعی برای تبادل نظر در ارتباط با آب ایجاد شده، اما مساله آب هنوز برای گروههای مختلف اجتماعی جذابیتی در حد مسائل روزگذر سیاسی پیدا نکرده، گرچه میزان توجه به بحران آب نسبت به گذشته چند برابر شده است.
رسانههای جریان اصلی
رسانههای سیاسی و جریان اصلی در این سالها، مسائل مرتبط با آب را بیش از پیش مخابره میکنند و با کارشناسان یا روزنامهنگاران حوزههای آب و نیز محیط زیست و اقلیمشناسی، گفتگو میکنند. تعداد گزارشها افزایش یافته و ممکن است در مقاطعی از سال، شاهد تمرکز بیشتری روی خشکسالی از سوی تحریریهها باشیم. با این همه، هنوز جای سرویس یا بخش تخصصی آب که به بررسی مسائل تمامی حوزههای مرتبط بپردازد، خالی است.
ممکن است شبکههای خبری که از روی رسانههای غربی الگوبرداری کردهاند، گزارشگری موضوع آب را به بخشهای خبری سیاسی، اجتماعی و در مواردی محیط زیستی محول کنند، اما نیاز به افزایش آگاهی عمومی شکلگیری گروههای کوچک تخصصی را در مقطع فعلی تبدیل به یکی از واجبات کرده است.