![](https://old.iranintl.com/sites/default/files/styles/articles_landing/public/download_2_11.jpg?itok=vHkhqsjN)
قدیانی: امالفساد حکومت مادامالعمر است
ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی با انتشار مکتوبی، ضمن اشاره به افزایش «بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی» در ایران، نوشت: «به همین میزان، مخالفت مردم با نظام استبداد دینی و در رأس آن، آقای علی خامنهای عمیقتر و گستردهتر میشود.»
قدیانی با بیان این نکته که در وضع مزبور «دستگاههای امنیتی استبداد که هراس دائمشان بیشتر شده است تنها چاره را در تشدید سرکوب میجویند» میافزاید: «این هراس همیشگی، هراس از دست دادن قدرت است، آن هم قدرت غاصبانهای که به جان مستبد گره خورده است.»
به گزارش کلمه، این فعال سیاسی، «منشأ ان پدیده شوم» و اینکه «فردی چنین از حب قدرت، اصول اولیه انسانی و اخلاقی را به زیر پا میگذارد»، و «امالفساد» را «حکومت مادامالعمر» میداند.
قدیانی که از بازداشتشدگان حوادت پس از انتخابات۱۳۸۸ بود، به «تمرکز قدرت در دستان ولی فقیه» اشاره میکند و میافزاید: «اوست که بهدلیل خارج بودن از دایره نظارت و مسندنشینی مادامالعمر اینچنین مفاسد قدرت را در تار و پود جامعه گسترانده است.»
این فعال سیاسی همچنین با اشاره به مصداقهایی از «تشدید فضای سرکوب» در ماههای اخیر، از ادامه حبس منتقدان و معترضان، از جمله آرش صادقی، نرگس محمدی، نسرین ستوده و محمد مهدویفر، انتقاد میکند.
او ادامه بازداشت دو وکیل معترض، قاسم شعلهسعدی و آرش کیخسروی را هم نقد و اضافه میکند: «استبداد حاکم برای بزک کردن واقعیت غیردمکراتیک خود و کم کردن فشارهای خارجی و داخلی چارهای جز برگزاری انتخابات ندارد اما از طریق نظارت استصوابی این انتخابات را عقیم و بیاثر میکند. شکستن نظارت استصوابی یعنی شکستن استبداد و همین است که با معترضان به این نظارت غیرقانونی بهشدت برخورد میشود.»
قدیانی همچنین به قتل فرشید هکی فعال حقوق بشر، حقوق کودکان و حقوق کارگران پرداخته و با بیان این نکته که هکی در بیان نظراتش، «ازجمله در مخالفت با شخص مستبد، صریح و بیپروا» بود، میافزاید: «قرائن و شواهد این ظن را به یقین نزدیک میکنند که قتل فجیع او قتلی سیاسی است؛ یکی از مدافعان حقوق مدنی و مخالفان استبداد از راه برداشته شد تا درس عبرتی برای سایرین باشد.»
او قتل هکی را با پرونده قتلهای زنجیرهای مقایسه میکند و مینویسد: «همچنان که در قتلهای سیاسی دهه هفتاد و هشتاد قصد آمران و مجریان ایجاد رعب و وحشت در میان فعالان بالاخص و میان توده مردم بالاعم بود. دشنهآجین کردن داریوش و پروانه فروهر و قتل سبعانه محمد مختاری و محمد جعفر پوینده غیر از جنبه انتقامکشی، قصد داشت پیام روشنی را مخابره کند؛ اینکه مخالفت با استبداد و شخص مستبد میتواند تبعات سنگینی داشته باشد.»
این فعال سیاسی همچنین به یک مورد خاص میپردازد؛ «فردی به نام علیرضا گلیپور چندسال پیش دستگیر و در این مدت در سلول انفرادی نگهداری شده است. او تحت شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفته تا به آنچه که بازجویان میخواستهاند اقرار کند. از قرار شنیدهها بر اثر کوبیدن سر او به دیوار دچار صرع شده و اکنون هم به سرطان مبتلاست.»
او از تمامی «منتقدان، معترضان به استبداد و تمامی کسانی که دل در گرو عدالت دارند» خواسته است که «زندانیان گمنام را فراموش نکنند و در معرفی و شناخته شدن آنها بکوشند چرا که اساسا نظامهای استبدادی ضعیفکش و مظلومکشاند.»
قدیانی در بخش دیگری از مکتوب خود، ضمن نقد سرکوبی که متوجه سازمانهای مردمنهاد و بویژه فعالان محیط زیست شده، مینویسد: «استبداد چنان خود را در خطر میبیند که بیخطرترین و دلسوزترین فعالین نهادهای مدنی را، که دغدغهشان نجات محیط زیست این مرز و بوم از تاراج نهادهای نظامی و شبه نظامی و حکومتی و خصولتی است، نشانه میرود.»
قدیانی با اشاره به مرگ کاووس سیدامامی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه، میافزاید: «ظلمی که به کاووس سیدامامی، از خوشنامترین و بادانشترین جامعهشناسان معاصر، رفت را نباید به بوته فراموشی سپرد. به همین سادگی یکی از سرمایههای انسانی این مملکت، از بین میرود.»
او معتقد است: «نباید در گفتن این حقیقت مجامله شود که مسئول نهایی این قبیل تعدیات دستگاههای امنیتی و قضایی شخص مستبد است.»
قدیانی سرکوب اعتراضهای کارگری و دراویش گنابادی و بهاییان را نیز مورد اشاره و نقد قرار داده و در پایان مکتوب خود نوشته است: «طیف وسیع منتقدان و معترضان و مخالفان زندانی و بعضا مقتول و همچنین ادامه حصر غیرقانونی و ظالمانه رهبران سرفراز جنبش سبز آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سرکار خانم زهرا رهنورد، بیشک نشانه آشکار دیگری از اصلاحناپذیری نظام حاکم است. »
این فعال سیاسی، «راه برونرفت» از وضع موجود را که با «تحریمهای ظالمانه آمریکا» موجب افزایش «رنج» مردم ایران شده، «مقاومت و اعتراض» ارزیابی میکند.