کشتار ۶۷؛ حاکمان و مسئولان وقت
در بخش نخست این گزارش، نقش و نسبت آیتالله خمینی، آیتالله منتظری و موسوی اردبیلی با اعدامهای تابستان ۶۷ مورد بررسی قرار گرفت.
در ادامه، نسبت رئیسجمهور و نخست وزیر وقت، هاشمی رفسنجانی و احمد خمینی با این موضوع به اجمال تبیین شده است.
سیدعلی خامنهای
رئیسجمهور وقت، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز بود. او در آذر۱۳۶۷ در سخنانی که نشان از اطلاع او از موضوع، و نظر مؤیدش دارد، میگوید: «آن آدمی که در زندان با منافقین در حمله مسلحانه به داخل مرزهای جمهوری اسلامی و با دشمن بیگانه آن فجایع را در اسلام آباد، کرند و آنجاها راه انداختند ارتباط دارد، آیا به عقیده شما باید به او نقل و نبات داد؟ اگر ارتباطش با آن دستگاه خائنانه مشخص شده، باید چه کارش کنند؟ این از نظر ما محکوم به اعدام است و اعدامش هم میکنیم، و ما این حرکت را پوشیده نمیگذاریم.»
برخی (ازجمله علی مطهری) معتقدند که رئیسجمهور وقت مانع تندروی و گسترش اعدامها شده است. حتی آیتالله منتظری نیز در خاطرات خود با اشاره به دیداری که با وی داشته، به بیخبریاش از موضوع پرداخته؛ هرچند افزوده است: «من نمی دانم ایشان آیا واقعا خبر نداشت یا پیش من این صحبتها را میکرد.»
آیتالله خامنهای سال گذشته، در واکنش غیرمستقیم به انتشار فایل صوتی آیتالله منتظری در دیدار با هیأت متولی اعدامها، اظهار داشت: «من توصیه میکنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأملند و راجع به دهه ۶۰ قضاوت میکنند، جای شهید و جلاد عوض نشود.»
شخص اول نظام همچنین با اشاره و ارجاع به این ادعا که «۱۷ هزار انسان باشرف باشخصیت ارزشمند در تروریسم دههی ۶۰ فدا شدند» به توجیه پروژه حذف مخالفان و کشتار گروهی آنان در سال ۱۳۶۷ پرداخت.
علیاکبر هاشمی رفسنجانی
او نیز همچون خامنهای، در آن هنگام عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و عضو مهم مجلس خبرگان رهبری. رفسنجانی نماینده رهبری در شورای عالی دفاع نیز بود.
او بهعنوان یکی از مقامهای عالی و موثر کشور، و مطلعان از اعدامها در مصاحبهای در آذر ۱۳۶۷گفت: «مشخص شد کسانی در داخل بودند که با این خیانت مشترک عراق و منافقین در ارتباط بوده و اهداف مشترکی داشتند و بنا بوده است که در کشور یک کار تخریبی وسیع انجام دهند که بالتبع آنها در ارتباط با همکاری در تجاوز به خاک ایران مجازات شدند و سر و صدایی که در حال حاضر رسانههای استکباری راه انداختهاند به این دلیل است که نمیخواهند این مسئله را با یک تجاوز مرزی و سرکوب شدن مرتبط کنند. به همین دلیل آنرا یک پوشش دیگر دادند و هر طور که میخواهند تبلیغ میکنند.»
در کتاب روزنوشت سال ۱۳۶۷ رفسنجانی فقط چند سطر درباره مجاهدین وجود دارد که به نوعی به اعدام زندانیان سیاسی مربوط است. ازجمله مینویسد: «به جلسه مجمع تشخیص مصلحت رفتم. در مورد مجازات ضدانقلاب مذاکره شد. امام تصمیم را به مجمع محول کردهاند. قرار شد مطابق معمول قبل از حوادث اخیر عمل شود. وزارت اطلاعات چنین نظری داشت و قضات اوین، نظر تندتری داشتند.»
رفسنجانی در خاطرات خود، تنها در یک مورد به وقوع اعدام ها اعتراف کرده است. ۱۶ بهمن ۱۳۶۷، وزیر امور خارجه فرانسه به دیدار او می آید و به نقض حقوق بشر در ایران نیز اعتراض میکند. رفسنجانی مینویسد: «منافقین که افراد خودشان را در مرصاد از دست دادهاند، برای توجیه اشتباه خود، مسئله اعدامها را بزرگ کردهاند که تلفات خودشان را توجیه نمایند.»
او چند ماه پیش از فوت، و در واکنش به انتشار فایل صوتی جلسه آیتالله منتظری اظهارداشت: «یکی از اهداف شوم دشمنان از طرح مسائل اخیر، خدشه وارد کردن به جایگاه مرحوم حاج احمد آقا و بیت معزز امام در جامعه است.»
میرحسین موسوی
نخستوزیر وقت در جریان تبلیغات انتخاباتی خود در سال ۱۳۸۸ تأکید کرد که از موضوع بیخبر بوده است: «بنده بههیچوجه نه نقشی داشتم نه اطلاعی؛ حتی با اینکه یکی از اعضای هیأت سه نفره منصوب، نماینده وزارت اطلاعات بود و قاعدتا وزیر اطلاعات میبایست من و دولت را در جریان میگذاشت، آقای ریشهری حتی کلمهای را هم راجع به این موضوع نگفت، نه در هیأت دولت، نه به طور خصوصی به شخص بنده.»
موسوی افزود «ما در بیاطلاعی محض بودیم و وقتی هم خبردار شدیم، سعی در جلوگیری داشتیم. اینکه بنده نقش داشتم خلاف واقع است و اصلا به ما اجازه ورود به این موضوع را نمیدادند.»
او اعدام زندانیان سیاسی را «جنایت» توصیف میکند و میگوید: «هنوز هیچ کسی از ابعاد واقعی آن خبر ندارد و شاید در آینده بتوان بیشتر و جامعتر به این واقعه و ابعاد آن پرداخت.»
وی همچنین در جریان تبلیغات انتخاباتی خود در سال ۱۳۸۸ و در پاسخ به پرسشی در باره اعدامهای سال ۶۷ گفته بود: «چرا از من میپرسید. بروید این سؤال را از مسئولین قضائی بپرسید... گفته میشود در زمانی که آن اعدامها صورت گرفت من نخستوزیر کشور بودم و کاری نکردم! باید توجه کنیم که مسئله تفکیک قوا در کشور از ابتدای انقلاب وجود دارد. نمیشود بدون نگاه به موقعیتها، ظرفیت زمانی و وقایع مختلف این سؤال از من پرسیده شود.»
آذر ۱۳۶۷ اما موسوی ـ همچون خامنهای و هاشمی رفسنجانی ـ بر وقوع اعدامها مهر تأیید میزند. او در مصاحبهای با تلویزیون اتریش میگوید: «ما مجبور بودیم توطئه را نابود کنیم. از این منظر، هیچ شفقتی نداریم.»
موسوی در مرداد ۱۳۸۹ در دیدار با گروهی از روزنامهنگاران گفت: «مسأله سال ۶۷ را باید در منظر تاریخی خود بررسی کرد و بعد هم باید دید که آیا دولت در این زمینه اطلاعی داشته است؟ نقشی داشته است؟ آیا اصلا مکانی برای دخالت داشته است؟ آیا در احکام و اسناد نامی از دولت وجود داشته است؟ دولت که نقشی در این مسأله نداشته است، خیلی از کسان دیگر هم اطلاع نداشتهاند. اما برای مطرح کردن این مسائل با جزئیات هم محذوراتی دارم.»
اینکه او از «محذورات» میگوید، نشانهای از «اطلاعات» مهم وی (بهعنوان یکی از مقامهای ارشد حکومت) از پرونده است. او عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مقطع اعدامها بود.
زهرا رهنورد، همسر موسوی نیز در مهر ۱۳۸۹ تصریح کرد: «آن اتفاق (اعدامهای سال ۶۷) لکههای سیاهی است که به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد.»
سیداحمد خمینی
احمد خمینی در ظاهر فاقد هرگونه مقام رسمی حکومتی بود؛ اما او بهخاطر اینکه معتمد پدر خود، و به نوعی مسئول امور دفتری و مکاتبات وی بود، از چگونگی تکوین و تحقق پرونده کشتار اطلاع داشت و از آگاهترین افراد مرتبط با موضوع محسوب میشد.
او واسطه تماسها و نامهنگاریهای رهبر نخست جمهوری اسلامی با قائممقام خود و مقامهای ارشد قضائی و امنیتی بود. همچنان که ـ برای ارائه گزارش جلسات به رهبری ـ در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز حضور داشت.
آیتالله منتظری در سال ۱۳۶۷ و در دیدار انتقادی ـ اعتراضیاش با هیأت متولی اعدامها، تصریح کرده است که «احمدآقا هم از سه چهار سال پیش میگفت که مجاهدین ـ اعم از روزنامهخوان و مجلهخوان و اعلامیهخوان ـ همه باید اعدام شوند. اینها [اطلاعات و احمد خمینی و ...] چنین فکری میکردند و حالا [حمله مجاهدین به ایران] فرصت را مغتنم شمردند و این را جا انداختند پیش امام... و بالاخره از امام نوشته گرفتند و دادند دست افراد [برای اعدام زندانیان سیاسی]...»
فرزند رهبر انقلاب در آستانه ۵۰ سالگی، در زمستان۱۳۷۳ درگذشت.
بخش اول این گزارش را در اینجا بخوانید.