آیا کودتای نظامی علیه دولت روحانی امکانپذیر است؟
وبسایت شبکه خبری الجزیره، در تحلیلی پیرامون تغییرات اخیر در کادر فرماندهان سپاه پاسداران در ایران و گفتههای پراکندهای درمورد «مزایای یک رییسجمهور نظامی برای کشور»، مینویسد که احتمال دارد برنامه اجرای یک کودتای نظامی در ایران، مورد بررسی قرار گرفته باشد.
در گزارش الجزیره آمده است:
ایران از آغاز سال جدید میلادی، شاهد اعتراضات پیوسته بوده است. در دیماه گذشته، در بیش از ۸۰ شهر از ۲۵ استان کشور، تظاهرات گسترده ضددولتی صورت گرفته بود که طی آن، دستکم ۲۱ نفر کشته شدند.
در ماه اسفند نیز دهها زن ایرانی بهخاطر برداشتن حجاب خود در ملاءعام و اعتراض به حجاب اجباری، دستگیر شدند.
در همان ماه، نیروهای انتظامی و پلیس در زدوخورد خشونتآمیز با دراویش گنابادی، ۵ نفر از آنها را کشتند و صدها نفر دیگر را نیز دستگیر و روانه زندان کردند.
در فروردینماه، عربهای ایرانی ساکن خوزستان، پساز پخش یک برنامه از تلویزیون ملی کشور که به آنها توهین کرده بود، دست به اعتراضات گسترده خیابانی زدند.
در ماه جاری نیز نیروهای امنیتی حکومت، کشاورزان اصفهانی را که به بیآبی معترض بودند، سرکوب کردند. همزمان اعتصابات کارگری نیز در شهرهای گوناگون سراسر کشور همچنان ادامه دارد.
علاوه بر این اعتراضات، حکومت جمهوری اسلامی با مشکلات بیشمار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی روبروست و همزمان ارزش پول کشور، بهسرعت سقوط کرده و برخی نقاط کشور در خشکسالی و بیآبی بهسر میبرد و دخالت نظامی رژیم حاکم در جنگ داخلی سوریه نیز بیشتر شده است.
با این حال، دولت مرکزی از حل بسیاری از مشکلات جاری عاجز مانده است. در میان این تنشهای بیشمار است که احتمال وقوع یک کودتای نظامی علیه دولت روحانی، که مهلت قانونی آن در سال ۱۴۰۰ شمسی به پایان میرسد، افزایش پیدا کرده است.
هماینک شواهدی وجود دارد که نشان میدهد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میتواند در مسیری قرار بگیرد که آیتالله خامنهای، انجام چنین کودتایی را از آنها بخواهد.
نخبگان سیاسی ایران عموماً بر این اعتقادند که تنها راهحل این مشکلات، اصلاحات اساسی و عمیق است؛ اما انجام اصلاحات در حاکمیت دوگانه ایرانی، بعید بهنظر میرسد و این به انسداد سیاسی منتهی شده است. هرگونه اصلاحات اساسی در ساختار قدرت، از مسیر تضعیف قدرت و موقعیت رهبر مذهبی جمهوری اسلامی، آیتالله خامنهای میگذرد.
خامنهای از زمان انتخاب خود در سال ۱۹۸۹ میلادی تا امروز، همواره روابطی پرتنش با رؤسای جمهوری داشته است. او به تمرکز و منحصرکردن قدرت در دستان خود و نگهداشتن شرایط حاضر، علاقه شدیدی دارد.
درک عمومی در میان ناظران امور ایران، این است که تا روزی که خامنهای در قدرت باقی باشد، امکان هرگونه تغییر در ایران بعید است.
همزمان سرمایه سیاسی که حسن روحانی در مقابل خامنهای برای خود ذخیره کرده بود، بهشدت سقوط کرده است. افزایش دشمنیهای سیاسی ازسوی واشنگتن نسبتبه تهران هم که تهدیدی برای برجام محسوب میشود، توانایی دولت روحانی را ضایع کرده است.
درصورتی که اوضاع از این هم بدتر بشود و ثبات حکومت روحانیون بهخطر بیفتد، آیتالله خامنهای بهعنوان فرمانده کل قوا در ایران، که شامل ارتش ملی و سپاه پاسداران میشود، میتواند و این قدرت را دارد که دولت روحانی را سرنگون کند.
نیروهای تندروی ایرانی بر این باورند که تنها اتکا بر خود و مقاومت درمقابل هژمونیطلبی غرب میتواند مشکلات جاری کشور را حل کند. آیتالله خامنهای میتواند تصمیم بگیرد که بهترین برنامه در زمان حاضر، برکنار کردن نیروهای میانهرو از ساختار قدرت و بهقدرت رساندن تندروها خواهد بود.
با توجه به تغییرات در کادرهای فرماندهان ارتش و سپاه، سخنانی که بهصورت پراکنده درمورد احتمال بهقدرت رسیدن یک «رییس جمهوری نظامی» در کشور مطرح میشود، احتمالاً با این هدف است که نهتنها واکنش مردم ایران را بسنجد، بلکه همچنین تابوی این مسأله را از بین ببرد و جامعه را آماده و پذیرای آن کند.