دیدار غیرمترقبه عمر البشیر از دمشق، نشانه تغییر معادلات منطقه؟
در پی دیدار غیرمترقبه نتانیاهو از عمان، که بهمنزله دستاوردی بزرگ برای او و زیانی برای سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران تلقی شد، نتانیاهو اعلام کرد بهزودی از برخی کشورهای عربی دیگر نیز دیدار خواهد کرد. هرچند او مقصد بعدیاش را مشخص نکرد، ولی گمانهزنیها حاکی از آن بود نظر به روابطی که میان ریاض و تلآویو نضج گرفته، مقصد بعدی نتانیاهو کشورهایی باشد که اینک تحت نفوذ عربستان و بهتوصیه این کشور حاضرند باب مراوده با اسرائیل را بگشایند. از اینرو، گمانهزنیها مقصد بعدی نتانیاهو را بحرین یا سودان یا هر دوی آنها پیشبینی میکردند.
در گیرودار این گمانهزنیها، در رویدادی غیرمترقبه مانند دیدار نتانیاهو از عمان، هواپیمای عمر البشیر، رییسجمهوری سودان، در تاریخ ۱۶ دسامبر (۲۵ آذر) در فرودگاه دمشق به زمین نشست و همتای سوری بشیر در پای پلکان هواپیما او را بهگرمی در آغوش گرفت، تا بدین ترتیب، عمر البشیر نخستین رهبر یک کشور عربی و مسلمان باشد که از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ به دیدار بشار اسد شتافته است.
کسانی که به قطببندیهای منطقه اشراف دارند بهخوبی میدانند نباید از کنار این رویداد بهسادگی گذشت. باید کنجکاو بود و دید پیام و پیامد این دیدار چیست؟ فاصله گرفتن خارطوم از ریاض؟ یا میانجیگری برای تلطیف روابط ریاض-دمشق؟
پیام این دیدار هر یک از این دو گزینه باشد، یک نکته محرز است: معادلات منطقه در حال تغییر است. اما، چرا؟
دیدار آشتیکنان
اهمیت دیدار بشیر از دمشق زمانی ملموس میشود که به یاد بیاوریم در گرماگرم روابط تهران و خارطوم، عمر البشیر خود را برای مراسم تحلیف حسن روحانی در سال ۹۲ به تهران رساند. در حالیکه در بحبوحه تیرگی روابط ریاض-خارطوم، عربستان به هواپیمای او اجازه عبور از آسمان این کشور را نداده بود، اما عمر البشیر چنان مُصر بود که مسیر خود را تغییر داد تا هرطور شده در مراسم تحلیف روحانی شرکت کند. بر کسی پوشیده نبود که این رفتار عمر البشیر بهپاس سرمایههای هنگفتی بود که ایران در سودان هزینه کرده است.
اما، با کاهش کمکهای ایران به سودان ـبهدلیل تحریمهاـ از یکسو و پیشنهاد کمکهای هنگفت عربستان سعودی به سودان از سوی دیگر، او که برای مراسم تحلیف روحانی به تهران آمده بود، نهتنها با اعزام نیرو به جرگه ائتلاف نظامی عربستان علیه حوثیها، متحد تهران، پیوست، بلکه از اساس روابط دیپلماتیک خارطوم با تهران را به یکباره در ژانویه ۲۰۱۶ قطع کرد. تصمیم سودان برای قطع رابطه با ایران را پیشتر از خارطوم، رسانههای مرتبط با ریاض اعلام کردند تا روشن شود بشیر از دوستی با تهران به دوستی با ریاض کوچ کرده است.
در نزدیکی با جبهه عربستان، سودان ابایی نداشت، همسو با ریاض، به اخراج سوریه از اتحادیه عرب و همچنین اخراجش از سازمان همکاری اسلامی رای دهد. به این ترتیب، دوری خارطوم-دمشق کمتر از دوری ریاض-دمشق نبود.
حال چه شده که او به یکباره به دیدار اسد، متحد ایران، شتافته است؟ آن هم در شرایطی که بنا به گزارش خبرگزاری سوریه، دو طرف از «عادیسازی روابط» و «عدم مداخله در مسائل داخلی» یکدیگر سخن گفتهاند.
در اظهاراتی متفاوت از رفتاری که تاکنون بشیر در همسویی با ریاض برای منزوی کردن سوریه داشت، رییسجمهوری سودان در این دیدار برای سوریه بهبود شرایط را آرزو کرد و یادآور شد که سودان «کنار سوریه» ایستاده است. بشار اسد هم آرزو کرد گرمی روابط دو کشور به پیش از ۲۰۱۱ بازگردد. تو گویی او چشمان خود را بر رفتار پیشین بشیر بسته و به این دیدار به چشم آغاز روندی مینگرد که میتواند به انزوای سوریه در جهان عرب و جهان اسلام پایان دهد.
گرچه مفاد بیشتری از دیداری که فقط چند ساعت به طول انجامید بیرون نیامده است، اما قطعا یک حقیقت بر همگان روشن گردید و آن اینکه این رویداد را باید دیدار آشتیکنان خارطوم و دمشق دانست.
فراتر از آشتیکنان دمشق و خارطوم
گفته شد که با رای مثبت سودان، سوریه از اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی اخراج شده است. با این حساب، آیا دیدار بشیر از دمشق را باید اتفاقی فراتر از آشتیکنان سودان و سوریه دانست؟ در پاسخ به این پرسش دو گزینه محتمل است:
یکم: سودان بهدلیل روابط حسنهای که با ریاض دارد، نهتنها بهدنبال ترمیم روابط خارطوم با دمشق، بلکه بهدنبال تلطیف یا ترمیم روابط پرتنش ریاض با دمشق است.
گو اینکه شواهدی برای تصدیق این گزینه در دست نیست، اما، اگر چنین فرضی درست باشد، باید نتیجه گرفت ریاض بهدنبال تجدیدنظر کلی در سیاست خارجی خود مبنی بر اصرار به حذف اسد از قدرت است. در این فرض نهتنها روابط ریاض با دمشق تلطیف میشود بلکه روابط ریاض با تهران نیز احتمال ترمیم دارد.
دوم: سودان بهدنبال میانجیگری میان ریاض و دمشق نیست، بلکه منحصرا بهدنبال ترمیم روابط خود با تهران از کانال سوریه و فاصله گرفتن از عربستان سعودی است.
گواه محکمی برای تصدیق این گزینه نیز در دست نیست، ولی در این سفر ستایشی که عمر البشیر از سوریه بهعنوان «خط مقدم مقاومت» به عمل آورده است، این گزینه را نسبت به گزینه نخست مرجح میکند. در این فرض، احتمال اینکه مقصد دیدار بعدی نتانیاهو سودان باشد نیز منتفی میشود. پرواضح است نتانیاهو نمیتواند از کشوری دیدار کند که به تمجید از سوریه بهعنوان خط مقدم مقاومت علیه اسرائیل پرداخته است.
تغییر معادلات منطقه
با شرحی که درباره دیدار غیرمترقبه بشیر از سوریه داده شد، قطعا یک نکته محرز میشود و آن اینکه بهرغم کوتاه بودن دیدار او از دمشق، این سفر را میتوان آغاز «تغییرات در معادلات منطقه» دانست، چه سودان با چراغ سبز ریاض درصدد میانجیگری میان عربستان و سوریه برآمده باشد، چه به جبهه مقاومت تهران-دمشق علیه اسرائیل پیوسته باشد. نباید از یاد برد که عمر البشیر جزو اندک رهبرانی بود که از حضور در میزبانی عربستان از ترامپ، در ماه مه ۲۰۱۷، عذر خواست و با این کار، شاید نشان داد که کمکم در حال فاصله گرفتن از عربستان است.
اگر فرض نخست درست باشد، پرسش بسیار مهمتر این است: چرا ریاض بهدنبال تجدیدنظر در سیاست خارجی خود برآمده است؟ آیا تجدیدنظر ریاض در سیاست خارجیاش مربوط به فشارهایی است که بابت قتل خاشقجی و جنگ یمن از همهسو و ازجمله از سوی آمریکا متحمل میشود؟