نیویورک تایمز: نیروهای چپ در اسرائیل دستراستی شدهاند
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی در مورد حزب کارگر اسرائیل مینویسد رهبری این حزب با حمایت از اعلام اورشلیم بهعنوان پایتخت اسرائیل از سوی آمریکا، موضعی راستگرایانه و برخلاف اصول قبلی خود گرفته است.
در گزارش نیویورک تایمز آمده است: «هنگامی که پرزیدنت ترامپ اعلام کرد که ایالات متحده اکنون رسماً اورشلیم را بهعنوان پایتخت اسرائیل میشناسد، او یک ستون اصلی روند صلح میان اسرائیل و فلسطینیها را تخریب کرد. زیرا در توافقنامه اسلو (Oslo Accords) که در سال 1993 میان طرفین بسته شده است، موقعیت اورشلیم میبایستی در مذاکرات مستقیم میان اسرائیل و فلسطینیها و نه توسط یک کشور ثالث و آن هم یک جانبه، تعیین شود.
برای بیش از دو دهه حزب کارگر اسرائیل که گرایشات چپگرایانه دارد همواره به اصل موجودیت دو کشور اسرائیل و فلسطین در کنار یکدیگر معتقد بوده و توافقنامه اسلو را محترم شمارده است.»
نیویورک تایمز میافزاید: «اما گویا برای حزب کارگر اسرائیل زمانه عوض شده است.
آوی گابای (Avi Gabbay) رهبر این حزب که در ماه جولای با حمایت بیسابقه اعضای حزب به این مقام رسید اکنون موضع اعلامشده از سوی دونالد ترامپ را «جشن گرفته است» و میگوید «یک اورشلیم واحد و پایتخت اسرائیل حتی مهمتر از صلح با فلسطینیهاست».
با اینکه سایر رهبران حزب کارگر اسرائیل هم پیش از این خواهان یک «اورشلیم متحد» بودهاند، اما لحن سخنان او باعث شده است که یکی از وبسایتهای خبری اسرائیل بگوید: «موضع آوی گابای در مورد اورشلیم بر خلاف همه آن مواضعی است که حزب کارگر همواره برای رسیدن به صلح با فلسطینیها به آنها بهعنوان اصول خود معتقد بوده است.»
به گفته نیویورک تایمز، درحالی که بسیاری از رهبران و سیاستمداران اسرائیل اورشلیم را پایتخت کشور خودشان میدانند، اما سیاستمداران چپگرا مانند زهاوا گال-اون ریاست حزب میرتس (Meretz Party) و رهبر حزب Joint List آیمان اوده هشداد دادهاند که اعلام نظر دولت ترامپ در مورد اورشلیم تنها به بیثباتی بیشتر در منطقه ختم خواهد شد.
نیویورک تایمز میافزاید: «همصدایی رهبری حزب کارگر با دولت دستراستی نتانیاهو در مورد موضوع اورشلیم اکنون این حزب را بیش از پیش دچار اختلافات درونی خواهد کرد. تا جایی که وبسایت پربیننده و محبوب اسرائیل Ynet در سرمقالهای در این مورد گفته است: «اگر حزب کارگر و چپگرای ما هم مانند نتانیاهو فکر میکند دیگر چه احتیاجی به دادن برای رأی به آن وجود دارد!»