پوتین درتهران و روحانی در سوچی
سفر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به تهران و حسن روحانی رئیس جمهور اسلامی ایران به سوچی نشانه های جدیدی از روابط ایران و روسیه و نزدیکی آنها در درآستانه تغییرات و تحوات منطقهای در عراق، سوریه، لبنان و یمن را به نمایش گذاشته است .
ملاقات پوتین با آیتالله علی خامنهای رهبر ایران قبل از دیدار با دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا درحاشیه اجلاس سران آسهان نشانگر آن بود که دو کشور درصدد بازبینی سیاستهای منطقهای خود و نیز هماهنگیهای بیشتری هستند و در عین حال روسیه میخواست کارت اعتباری نفوذش بر روی طرف ایرانی را به طرف امریکایی نشان دهد. اکنون نیز روحانی با سفر به سوچی روسیه در هماهنگی با ترکیه و روسیه ترتیبات با ثبات آینده سوریه را مورد بحث قرار دادند. ابتکاری که به وسیله پوتین شکل گرفته و سعی کرده با مذاکره با آمریکا ، عربستان و اسراییل که بازیگران ناخرسند وضعیت کنونی هستند راه حلی را تنظیم کند که همه بازیگران اصلی را کم وبیش راضی نگه دارد. هرچند که سطح بی اعتمادی و اختلاف نظر میان آنها همچنان وجود دارد. از تحولات روابط میان ایران و روسیه به خوبی روشن است که هیچگاه روابط دو کشور به این نزدیکی نبوده است. اما باید دید که هردوکشور چه اهدافی را دنبال میکنند و زمینههای همگرایی آنها در چه موضوعاتی قرار دارد :
الف- تلقی اشتباه از روی کار آمدن ترامپ
هر دو رهبری ایران و روسیه انتظارهای متفاوتی از روی کار آمدن ترامپ داشتند . پوتین با توجه به لحن حمایت آمیز ترامپ درنزدیکی وهمکاری با روسیه که درمیان کاندیداهای روسای جمهوری بی سابقه بوده و هنوز نیز علیرغم فشارها ادامه دارد، تصور میکرد که فصل طلایی در روابط با آمریکا آغاز و پایانی بر بحرانها وتحریمها خواهد بود . اما در عمل این اتفاق نیفتاد و با برجسته شدن مساله دخالت و نفوذ روسیه در انتخابات امریکا و اخراج دیپلماتهای روسی در اواخر دوره اوباما و نیز استعفای مایکل فلین مشاور امنیت ملی آمریکا و تصویب تحریمها علیه ایران و روسیه، کشتی رویاهای روسیه در بهبود روابط و کاهش تحریمها و احیا قراردادهای نفتی با شرکتهای نفتی امریکایی، به گل نشست.
با ایجاد واگرایی در روابط دو کشور و اخراج گسترده دیپلماتهای آمریکایی از روسیه فضای جنگ سرد بی سابقهای میان دو کشور ایجاد شده است که احتمالا با انتشار گزارش مولر بازرس ویژه دخالت روسیه در انتخابات، این شکافها افزایش خواهد یافت. در چنین فضایی طبیعتا روسیه با کارت ایران با قدرت بیشتری بازی خواهد کرد .
رهبر ایران نیز که تصور میکرد روی کار آمدن ترامپ در مقایسه با هیلاری کلینتون و نزدیکی او به عربستان، به نفع ایران است، قبل از انتخابات او را فردی خواند که حقایق جامعه آمریکا را بیان میکند و به همین خاطر محبوبیت دارد. خطبای نماز جمعه هم به مدح او زبان گشودند.
انتظار آنها این بود، درحالیکه ترامپ شعارهای تندی علیه برجام میدهد، اما با توجه به موضع ضد عربستانیش، ادعای اولویت برای مبارزه برعلیه تروریسم داعش ،حمایت ازابقای بشار اسد و موضعش بر علیه مداخله خارجی آمریکا مانند حمله به عراق به عنوان عملی بیهوده و هدر دهنده منابع مالی آمریکا، در عمل با توجه به روحیه تاجرمنش او و نقش مهم ایران در مبارزه با داعش ، بالاخره با ایران وارد مذاکره خواهد شد و اگرهم راه دعوا را پیشه کند بخاطر تصویر منفیش در جهان اسلام و اروپا چندان در یارگیری و بسیج علیه ایران موفق نخواهد بود. اما درعمل ترامپ بر خلاف مواضع انتخاباتیاش به ائتلافی بیش از گذشته با عربستان دست زد و مواضعش علیه ایران نیز به مراتب تندتر از قبل از انتخابات شد و حتی سیاست تغییر رژیم ایران را در دستور کار دولت خود قرار داد. در چنین فضایی بود که ایران بیش از گذشته به سمت نزدیکی امنیتی با روسیه گام برداشت. این البته برای برخی کارشناسان در واشنگتن چندان خوشایند نبود و از این زاویه از خصومت غیر ضرور ترامپ علیه ایران به انتقاد زبان گشودند.
ب- هدفهای سیاسی و امنیتی دوجانبه
دو کشور اکنون با چالشهای سیاسی و امنیتی مشترکی در منطقه روبرو هستند که آنها را به سمت حتی قرارداد امنیتی با یکدیگر سوق خواهد داد. دو کشوردر مورد مساله سوریه و آینده آن و حفظ و ابقای رژیم بشار اسد منافع مشترکی دارند. روسیه با نقش فعالی که در سوچی ایفا کرده و توافقی که در ملاقات با ترامپ در مورد سوریه انجام داده است در صدد احیای نقش جدیدی برای خود در روابط بینالملل است. همچنین روسیه با ایفای چنین نقشی تنها پایگاه نظامی خود در مدیترانه و میان کشورهای عربی و خاورمیانه را حفظ خواهد کرد. ایران نیزبه مسیر رویایی برای تهیه حمایت لجیستکی و نظامی تهران - بیروت برای جاه طلبیهای سیاسی و مصالح امنیتیاش دست پیدا خواهد کرد. علاوه بر این روسیه در چچن با تروریسم نوع داعشی روبرو است که مورد حمایت برخی کشورهای عربی و مسلمان و امریکا قرار دارند و ایران نیز نه در داخل که در خارج از مرزهایش با چنین نیروهایی درگیر است. برخی مقامات ابرانی معتقدند عقد قرارداد امنیتی با روسیه و قرار دادن پایگاههای نظامی به آن کشور خنثی کننده تعهدات علبه ایران است والبته گروههای دیگری در ساختار قدرت معتقدند که ایران نباید استقلالش را قربانی این نوع ملاحظات امنیتی کند، مضافا که با توجه به فضای ضد روسی در افکار عمومی ایرانیان، ورود به چنین پیمانی چندان تصویر مناسبی برای حاکمیت ایران برجای نمیگذارد.
ج- نشان دادن به غرب به عنوان کنترل کننده
برای روسیه استفاده از کارت ایران در معاملاتش با غرب به ویژه امریکا اهمیت اساسی دارد و به همین خاطر همزمانی سفر پوتین به تهران ، سپاه اعلام کرد که موشکی با برد بیش از دوهزار کیلومتری نخواهد ساخت، از دید روسیه این کارت قدرتی است که روسیه در آستانه ملاقات با ترامپ نشان میداد و میخواست نشان دهد که این امکان را دارد که در مورد مسایل موشکی بر روی تصمیم گیریهای ایران تاثیر بگذارد و از این بابت نباید هیچ نگرانی امنیتی در این مورد در غرب ایجاد شود.
ژنرال یوگنی بوژینسکی، کارشناس مطالعات سیاسی روسیه، به توصیف این وضعیت پرداخته و میگوید" که امریکاییها باور دارند که پوتین در این تصمیمگیری ایران دخیل بوده است و ممکن است روسیه بعدا از اقدام خود سرخورده شود، اما آنان این کار شما را جدی خواهند گرفت. در مورد موشکهای بالستیک نیز چنین است. افزون بر آن، افرادی که در این زمینه به طور جدی فعالیت می کنند - در سازمان سیا و پنتاگون، میدانند که ایران چه نوع موشکهایی را در اختیار دارد- باقی امور، فقط از شلوغ بازیهای رسانهها است".
از این جهت برای ملاحظات امنیتی اروپایی نیز قبول چنین نقشی برای روسیه حایز اهمیت است. از این زاویه اسراییل نیز روی نقش روسیه در محدودسازی حضور ایران در سوریه و نزدیکیاش به مرزهای اسراییل حساب میکند و طبیعی است که استفاده از این کارت هزینههایی دارد که باید پرداخت شود .
د- همکاریهای اقتصادی وهستهای
یکی از مهمترین اهداف اقتصادی سفر پوتین به تهران مذاکره در مورد فروش گاز به ایران از طریق آذربایجان و حایگزین کردن گاز ترکمنستان با روسیه و گاز پروم بود. از دید روسها، صادرات گاز روسیه از طریق آذربایجان به شمال ایران امکان حل و فصل هم مسائل اقتصادی و هم مسائل سیاسی تمامی شرکت کنندگان در این توافق را فراهم میآورد. این منطقه از لحاظ راهبردی، برای روسیه اهمیت دارد روسیه اکنون دارد به این خط نزدیک میشود که همزمان با حل و فصل مسایل سیاسی در منطقه از جنبه اقتصادی نیز بهرهمندی بیشتری بدست بیاورد. شمال ایران بازار مکمل و بسیار باثبات گازی به شمار میرود و ایجاد تنوع در مسیرهای ارسال گاز به نفع روسیه است تا از بروز وقفه در خرید گاز ناشی از مشکلات سیاسی که در این اواخر، با آن مواجه بوده، ممانعت کند.
از زاویه منافع روسیه نرخ صادراتی گاز 200 دلار درازای هر هزار متر مکعب است و نرخ داخلی آن 80 دلار در ازای هر هزار متر مکعب است و در این میان، برای تقاضای داخلی پرداخت منظمی صورت نمی گیرد، چون مردم روسیه قادر به پرداخت این هزینهها نیستند. از این رو، صادرات هر چه بیشتر گاز به نفع شرکت گاز پروم است و این شرکت از این طریق، درآمد ارزی به دست می آورد. که برای آینده بزرگترین شرکت انرژی روسیه حایز اهمیت است از زاویه ایران نیز با توجه به اینکه در حال حاضر، ترکمنستان تمامی گاز صادراتی خود را به چین ارسال می کند و دو کشور نتوانستند توافق جدیدی بدست آورند برای ایران نیز امر مثبتی به شمار میرود. مضافا براینکه همگرایی بیشتری با آذربایجان نیز ایجاد میشود .
دو کشور همچنان در جهت تمهیدات مقدمات ساخت نیروگاههای اتمی جدید هستند. هرچند که محدودیتهای مالی ایران امکان پیشرفت این پروژه رابا محدودیت مواجه ساخته است.
در مجموع به نظر میرسد ایران و روسیه بنا به ملاحظات سیاسی، امنیتی و اقتصادی روابط نزدیکتری پیدا میکنند و این البته نگرانیهایی نیز به همراه دارد و میتواند برای آینده ایران چندان نوید بخش نباشد، زیرا روسیه نشان داده است که هر وقت توانسته کارت ایران را در قبال منافع اصلیش در آمریکای شمالی و اروپا به راحتی به فروش رسانده است، هرچند که با تداوم جنگ سرد فعلی میان امریکا و روسیه روابط دو کشور گرمتر خواهد شد و میتواند حتی به پیمان امنیتی دوجانبه گسترده میان دو کشور هم منجر شود. کاهش تنش در منطقه
و افزایش سطح روابط با اروپا و تعدیل لحن و مواضع دولت ترامپ علیه ایران میتواند مانع از تحقق این امر و افزایش نفوذ روسیه در ایران گردد.