آینده صادرات نفت ایران در سایه تمدید نشدن معافیتهای نفتی
دقیقا یک سال پیش و در پی خروج آمریکا از برجام، صنعت نفت و گاز ایران با چالش جدی مواجه شد. پس از خروج آمریکا از برجام، اکثر کشورها، بهجز هشت کشوری که شامل معافیت از تحریمهای نفتی شدند، واردات نفت از ایران را کاهش دادند یا حتی به صفر رساندند. بین این هشت کشور، ایتالیا و یونان که مشمول این معافیت بودند از ایران نفت وارد نکردند. ایران امیدوار بود پس از برجام بتواند سرمایه و فناوری خارجی جذب کند و با افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز، در بازار منطقهای و جهانی انرژی سهم داشته باشد و درآمد ارزیاش را افزایش دهد. تولید و صادرات نفت ایران در یک سال گذشته شاهد نوسانات زیادی بود. از ماه نوامبر سال قبل و به دنبال اعمال تحریمهای آمریکا علیه صادرات نفت ایران، مشتریان عمده نفت بهتدریج واردات نفت از ایران را کاهش دادند.
معافیت نفتی ششماهه آمریکا به مشتریان عمده نفت ایران این امکان را فراهم آورد تا کشورهایی مثل چین، هند، ژاپن، ترکیه، کره جنوبی، یونان، تایوان و ایتالیا در این بازه زمانی به واردات نفت از ایران ادامه دهند و ضمن کاهش تدریجی میزان آن، به دنبال یافتن جایگزینی برای نفت ایران در بازار جهانی باشند. معافیت نفتی این امکان را برای ایران فراهم کرد تا روزانه بهطور متوسط بین ۱ تا ۱/۵ میلیون بشکه صادر کند، هرچند در برخی ماهها این رقم افزایش یافت.
در دهه آخر آوریل و به دنبال اعلام تصمیم دولت ترامپ مبنی بر تمدید نشدن معافیت نفتی، صنعت نفت ایران با یکی از بزرگترین چالشهایش در دوران پس از انقلاب مواجه شد. برخی مشتریان نفت ایران از جمله هند، ترکیه و چین مخالفت خود را با این تصمیم آمریکا اعلام کردند و دلیل مخالفتشان را دشواری یافتن جایگزین نفت ایران در کوتاهمدت عنوان کردند.
سیاستهای اتخاذی کشورهای عمده واردکننده نفت ایران در آینده نزدیک و به دنبال اعلام تصمیم اخیر دولت ترامپ را میتوان به شرح زیر فهرست کرد.
چین
این کشور بزرگترین واردکننده نفت ایران است و تا پیش از خروج آمریکا از برجام، روزانه بهطور متوسط ۷۹۹ هزار بشکه نفت از ایران وارد میکرد، اما واردات نفت چین طی ماههای ژوئن و ژوییه بهتدریج کاهش یافت و به ۶۵۵ هزار بشکه در روز رسید. پس از نوامبر، چین با استفاده از معافیت نفتی آمریکا، روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرد. با توجه به نصف شدن واردات نفت چین از ایران در یک سال گذشته، احتمال یافتن جایگزین برای نفت ایران در بازار چین در کوتاهمدت افزایش یافته است. عربستان سعودی یکی از کشورهایی است که میتواند نفت مورد نیاز چین را تا حد زیادی تامین کند. در جریان سفر بنسلمان به این کشور و عقد قرارداد بین دو کشور برای سرمایهگذاری عربستان سعودی در صنعت پتروشیمی چین، افزایش نقش این کشور در صنعت انرژی چین میتواند به معنای کاهش نقش ایران در بازار انرژی چین باشد. آمریکا نیز درصدد افزایش صادرات ال.ان.جی به چین است تا از این طریق بتواند تراز تجاری را کاهش دهد. افزایش صادرات انرژی آمریکا به چین هم خبر خوبی برای ایران نیست. باید خاطرنشان کرد که در پایان سال ۲۰۱۹، خط لوله گاز طبیعی «قدرت سیبری» یکی از مهمترین پروژههای بین چین و روسیه خواهد بود. این خط لوله میتواند به روسیه کمک کند با افزایش تقاضای چین، به یکی از تامینکنندگان اصلی گاز این کشور تبدیل شود. این خط لوله ۳ هزار کیلومتری از فاصله بین مسکو و لندن دورتر خواهد بود و افتتاحش به معنای افزایش سهم روسیه در بازار انرژی چین خواهد بود.
هند
هند، دومین مشتری نفت ایران، هم برنامه جامعی برای تنوعبخشی به منابع تامین انرژی تدارک دیده است. صادرات نفت ایران به هند از ابتدای سال ۲۰۱۹ تاکنون به حدود ۲۷۰ هزار بشکه در روز رسیده است. این در حالی است که سال قبل، هند روزانه ۵۱۷ هزار و ۸۲۳ بشکه نفت از ایران وارد کرده بود. عربستان سعودی دیپلماسی انرژی موثر و فعالی را در صنعت انرژی هند ایفا میکند. سرمایهگذاری ۴۴ میلیارد دلاری این کشور در صنعت پتروشیمی هند به معنای افزایش نقش این کشور در بازار انرژی هند است. هند همچنین برای افزایش واردات نفت خام از آمریکا، درصدد تعمیر اساسی برخی پالایشگاههایش است تا با نفت خام آمریکا تطبیق پیدا کنند. هند و آمریکا قرارداد بیست سالهای برای واردات ال.ان.جی آمریکا امضا کردهاند. عراق نیز درصدد افزایش صادرات نفت خام به هند است. پیشبینی میشود هند در میانمدت بهراحتی بتواند جایگزینی برای نفت ایران در سبد انرژیاش بیابد.
کره جنوبی
کره جنوبی یکی از مشتریان عمده نفت و میعانات گازی ایران است. بیش از ۵۵ درصد میعانات گازی ایران به این کشور صادر میشود. متوسط صادرات میعانات گازی ایران در سال ۲۰۱۸، ۳۰۰ هزار بشکه در روز بوده است. کره جنوبی در شش ماهه اول ۲۰۱۸، حدود ۱۵/۹۲ میلیون بشکه میعانات گازی از ایران وارد کرد و از ماه اوت سال قبل وارداتش را به یکسوم کاهش داد و عمده وارداتش از قطر و آمریکا بوده است. کره جنوبی در ماه مارس، بیش از ۴۰۰ هزار بشکه نفت از آمریکا وارد کرد و به یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت این کشور تبدیل شد. صادرات ال.ان.جی آمریکا به کره جنوبی نیز افزایش پیدا کرده است. پالایشگاههای کره جنوبی نیز برای واردات بیشتر نفت آمریکا اقدام به تعمیر و تطبیق با نفت خام آمریکا کردهاند. باید در نظر داشت که خواص شیمیایی نفت خام سبک ایران با نفت خام آمریکا متفاوت است. اگر خواص شیمیایی نفت خام ایران با نفت آمریکا (نفت شل) تشابه داشت، ممکن بود نفت خام آمریکا نیز بتواند در بازار انرژی جایگزینی برای نفت ایران باشد.
ترکیه
ترکیه همواره یکی از مشتریان نفتی ایران بوده است و در مدت زمان معافیت نفتی این کشور، روزانه بهطور متوسط بین ۶۰ تا ۷۵ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرد. مقامات ترکیهای یافتن جایگزین برای نفت ایران را در کوتاهمدت سخت عنوان کردند. اما در عین حال، برای افزایش واردات نفت از عراق با مقامات عراقی مذاکره کردهاند. خواص شیمیایی نفت خام ایران تا حد زیادی شبیه نفت خام کرکوک عراق و اورال و روسیه است و احتمال اینکه نفت عراق بتواند تا حدی کمبود نفت ایران در بازار انرژی ترکیه را جبران کند افزایش میدهد.
ژاپن
ژاپن ۵/۵ درصد نفت خود را از ایران وارد میکند و در سال گذشته، ماهانه بهطور متوسط ۱۲۷ هزار بشکه نفت خام از ایران خریده بود. پیشبینی میشود با افزایش صادرات ال.ان.جی و میعانات گازی آمریکا، بخشی از سهم نفت ایران در بازار ژاپن گرفته شود. بقیه کشورهای عمده صادرکننده نفت به ژاپن از جمله امارات، عربستان سعودی، کویت و روسیه میتوانند صادرات نفتشان به ژاپن را افزایش دهند.
صنعت انرژی ایران همواره با تحریمهای زیادی مواجه بوده است. مسالهای که باید بدان توجه کرد این است که نقش صادرات انرژی در سیاست خارجی ایران و در کل دیپلماسی انرژی ایران نیاز به بازتعریف دارد. بازار انرژی با فناوریهای پیشرفته، سرمایهگذاری هنگفت و همچنین افزایش تعداد تولیدکنندگان و در نهایت رشد صادرات کشورها روبهرو است و هر کشوری صِرف داشتن منابع عظیم انرژی نمیتواند از موقعیتش در بازار انرژی مطمئن باشد. صادرات انرژی نیازمند سیاست خارجی تنشزدا برای جذب سرمایه و فناوری خارجی برای افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز است و در غیاب چنین سیاستی، باید شاهد کاهش تولید نفت و گاز و در نهایت کاهش صادرات و کاهش سهم ایران در بازار جهانی انرژی بود. حذف ایران از بازار جهانی انرژی در کوتاهمدت و میانمدت کار آسانی نیست، اما با کاهش صادرات نفت و گاز، نقش ایران در بازار جهانی انرژی بهتدریج کاهش خواهد یافت. چنانچه ایران در منطقه سیاستی تنشزدا در پیش نگیرد و نتواند از صادرات انرژی برای ایجاد وابستگی متقابل استفاده کند، باید شاهد افزایش تاثیر تحریمها بر صنعت انرژی ایران باشیم.