شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

اعتراض‌های ۹۶ تا ۹۸ در مورد جامعه‌ ایران چه به ما می‌گویند؟

اعتراض‌های آبان ۹۸ از همان جنس اعتراض‌های دی ۹۶ و تیر و مرداد ۹۷ است: شعارها، اقشار شرکت‌کننده (کم‌درآمدها)، مناطق ملتهب (تداوم اعتراض‌ها در شهرهای کوچک، که این بار شهرهای بزرگ هم بدان‌ها پیوسته‌اند) و خواسته‌های معترضان (پایان حکومت دینی) بسیار به هم نزدیک است. البته اعتراض‌های سال ۹۸ بسیار گسترده‌تر از اعتراض‌های ۹۶ و ۹۷ بوده است.

گزارش‌های رسمی جمهوری اسلامی ایران همیشه کسر کوچکی از معترضان را منعکس می‌کنند. در همین کسرهای کوچک نیز می‌توان تغییر را مشاهده کرد. وزیر کشور دولت روحانی تعداد کل معترضان در سال ۹۶ را ۴۰ تا ۴۵ هزار نفر اعلام کرد. در گزارش نهادهای امنیتی از تعداد معترضان در آبان ۹۸، این رقم به ۸۷۴۰۰ نفر افزایش یافته است. اعتراض‌ها در ۱۱۰ شهر مشاهده شده است. تعداد کشته‌ها ده‌ها نفر، مجروحان صدها نفر، بازداشتی‌ها هزاران نفر و تخریب مراکز اداری و تجاری صدها مورد بوده است.

این اعتراض‌های گسترده در مورد جامعه‌ ایران به ما چه می‌گویند؟

 

به حاشیه رفتن گروه‌های مرجع

از دهه‌ ۱۳۲۰ تا ۱۳۷۰، گرو‌ه‌های مرجع در ایران روحانیت و دانشگاهیان/روشنفکران بودند. در دهه‌ها‌ی ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰، روزنامه‌نگاران و هنرمندان نیز تا حدی چنین نقشی پیدا کردند. این اقشار از نیمه‌ دهه‌ ۱۳۸۰ به‌تدریج از رادار مردم عادی برای سنجش نگرش‌ها و ارزش‌های خود خارج شدند. علت این امر سرکوب افراد مستقل و تقویت رانت‌خواران در دنیای اطلاع‌رسانی و هنر و ادبیات بود. در دهه‌ ۱۳۹۰، تحول زلزله‌مانند در این حوزه در حال رخ‌نمایی است. دانشگاهیان و روحانیون با دغدغه‌های عموم مردم فاصله گرفته‌اند و در جزیره‌های خود زندگی می‌کنند. روحانیت در جزیره‌ حکومت دینی و ماشین سرکوب و تبلیغات زندگی می‌کند و دانشگاهیان در جزیره‌ «بگذارید حالمان را بکنیم».

ماشین سرکوب حکومت با سرکوب شدید دانشگاهیان در دهه‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰، به دانشگاهیان آموخت که بهتر است از سیاست فاصله بگیرند، که این فاصله‌گیری به بی‌دغدغه بودن منجر شده است. حکومت در دوران احمدی‌نژاد، برای جایگزینی روحانیت و روشنفکران، به ترویج سلبریتی‌های دولتی (ورزشکار و هنرمند رانت‌خوار) پرداخت. این‌ها توانستند در اوج‌گیری رسانه‌های اجتماعی خودی بنمایانند، اما جامعه به‌سرعت دارد این گروه برخوردار و تابع سیاست‌های سپاه پاسداران را پشت سر می‌گذارد.

نتیجه‌ بی توجهی این اقشار به تحقیر و فلاکت عمومی آن بوده است که مردم عادی در تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی خود، از جمله سیاست، دیگر به دانشگاهی، روحانی، روشنفکر و سلبریتی بودن افراد کاری ندارند. به اعتراض‌های سال‌های ۹۶ تا ۹۸ نگاه کنید: اثری از روحانیان و دانشگاهیان (با هویت دانشگاهی) و سلبریتی‌ها در میان مردم کوچه و بازار مشاهده نمی‌شود. صدایی هم که از تعدادی دانشجو شنیده شد با صدای معترضان شکاف جدی داشت (سرود یار دبستانی می‌خواندند).

اگر این فرایند ادامه پیدا کند‌-که به نظر می‌رسد‌ چنین باشد‌- این اقشار در فرایندهای اجتماعی و سیاسی به حاشیه رانده خواهند شد. تبدیل روحانیت به بوق حکومت و تسخیر دانشگاه به دست قشر حاکم از طریق گزینش و بورسیه و سهمیه، این دو نهاد را از اعتبار اجتماعی انداخته است. بخش فرهنگ و هنر نیز به بوق تبلیغاتی حکومت تبدیل شده است.  

 

تغییر گفتمان تحول‌خواهی

در دهه‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰، گفتمان غالب بر فضای سیاسی این بود که مسیر تحول سیاسی در ایران هم‌راستا با رقابت سیاسی درون اقشار حاکم است. بر این اساس، مردم تشویق می‌شدند جانب یک طرف را در مقابل طرف دیگر بگیرند تا با فشار از پایین، مذاکراتی در بالا صورت گیرد و به‌تدریج و گام به گام اصلاحاتی صورت گیرد.

این گفتمان بعد از شکست جنبش سبز، به حاشیه رفت اما در فضای یاس‌آلود دهه ۱۳۹۰، اصلاح‌طلبان تلاش کردند با یک داروی قلابی (دولت روحانی) دوباره فضای امید (توهمی) را برگردانند. این فضای ساختگی در سال اول دوره‌ دوم ریاست جمهوری روحانی، به‌سرعت تبخیر شد و هم توده‌‌ مردم و هم بخشی از فعالان سیاسی متوجه شدند که مسیر اصلاحی وجود ندارد.

اعتراض‌های ۹۶ تا ۹۸ این تغییر گفتمان سیاسی را به‌خوبی منعکس می‌کند. اعتراض‌های سال ۹۸ نشان می‌دهد شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا» که در سال ۹۶ سر داده شد در حال رسوب در متن جامعه است.

حکومتی که از همان روز آغاز اعتراض‌ها در ۲۴ آبان، دستور تیراندازی به عموم را می‌دهد می‌داند که دیگر راهی برای راضی کردن عموم وجود ندارد و راه‌حل بقا زورِ عریان است. گروه‌های اصلاح‌طلب هم با علم به این‌که سرمایه‌ سیاسی‌ای برایشان نمانده است، تلاشی نکردند معترضان را به خالی کردن خیابان‌ها قانع کنند.

 

اعتماد از‌دست‌رفته باز‌نمی‌گردد

تعیین رییسی به ریاست قوه قضاییه و بگیر‌و‌ببندهای او با هدف ترمیم اعتماد عمومی به نظام صورت گرفت. خشم عمومی که پس از گران شدن بنزین فواره‌وار بیرون ریخت نشان می‌دهد عامه‌ مردم این مبارزه با فساد را نخریده‌اند و نخواهند خرید.

رژیم‌های سیاسی وقتی اعتماد عمومی را از دست می‌دهند (به‌دلیل فساد، ناکارآمدی و گسترش‌خواهی)، دیگر نمی‌توانند آن را بازگردانند، چون نه منابع تاراج‌رفته باز‌می‌گردد، نه اتلاف‌ها ترمیم‌شدنی است و نه می‌توان ده‌ها میلیارد دلاری را که در منطقه خرج‌ شده بازگرداند. دستگیری چند نفر به اتهام فساد را نمی‌توان تحت عنوان «حکومت دست‌پاک» به اذهان عمومی فروخت. اعتراض‌ها در سه دوره‌ ۹۶ تا ۹۸ نشان می‌دهد که مردم ایران فساد مقام‌‌ها را به‌خوبی درک کرده‌اند. مردمی که اموال عمومی را آتش می‌زنند آن‌ها را متعلق به خود نمی‌دانند. سرمایه‌ اعتماد در ایران تحت جمهوری اسلامی به تاراج رفته است.

 

شکست پروژه‌ اسلامی‌سازی

مقام‌های جمهوری اسلامی ایران و بوق‌های تبلیغاتی نظام معترضان آبان ۹۸ را گشاده‌دستانه اشرار، هرج‌و‌مرج‌طلب، تخریبگر، اغتشاشگر، داعشی، مفسد فی الارض و تروریست خوانده‌اند.

فیلم‌های منتشر‌شده از اعتراض‌ها نشان می‌دهد که سن شرکت‌کنندگان در اعتراض‌ها بین ۱۶ تا ۳۰ سال است. بنا بر گزارش خبرگزاری نظامی فارس، معترضان حدود ۸۵ هزار نفر بوده‌اند (که بیشتر شبیه شوخی است). حتی اگر این رقم درست باشد، این ۸۵ هزار نفر در سیستم آموزشی ایدئولوژیک حکومت پرورش یافته‌اند. سایت‌های دولتی و شبه‌دولتی از تخریب صدها بانک، پمپ بنزین، فروشگاه، مراکز نظامی و مذهبی گزارش می‌دهند. نظام اسلامی چگونه افرادی را تربیت کرده است که برای حمله به دفاتر ائمه جمعه و حوزه‌های علمیه آماده می‌شوند؟

نکته بسیار مهم در اعتراض‌ها این است که اصولا هیچ خواسته‌ای در مورد کاهش قیمت بنزین یا عقب‌نشینی نظام از تصمیمش مطرح نشده است. اعتراض‌‌ها نظام و به‌ویژه روحانیت شیعه و سپاه پاسداران و بسیج را هدف گرفته است. اقشاری که بیشترین آسیب را از حکومت دینی دیده‌اند حضور بیشتری در این اعتراض‌ها دارند. به‌عنوان نمونه، زنان در این اعتراض‌ها نقش فعالی دارند، که خبرگزاری‌های امنیتی می‌خواهند آن را تقلیل دهند (با دادن آمار ۵ هزار نفری از آن‌ها در برابر ۸۰ هزار مرد). اکثر کسانی که به‌عنوان شهروند خبرنگار از صحنه‌های درگیری گزارش می‌دهند زن هستند.  

 

تحریم‌ها دارد اثر می‌کند

مخالفان ترامپ در ایالات متحده آمریکا و مخالفان تحریم‌ها در میان نیروهای استمرار‌طلب ایرانی پیوسته گفته‌اند که تحریم‌ها بر رفتار دولت و جامعه‌ ایران تاثیری نخواهد داشت. اما سخنگوی دولت روحانی وقتی می‌خواهد دلیل گران شدن بنزین را توضیح دهد، اولین سخنش در مورد تاثیر تحریم‌هاست. تحریم‌ها منابع دولت را کاهش داده و چون امتیازها، فساد و گسترش‌طلبی برای حکومت ساختاری است، بنابراین فشار کمبود منابع به جامعه منتقل شد. همین موضوع جامعه را به واکنش واداشته و یک مشکل امنیتی جدی برای حکومت ایجاد کرده است.

هدف از تحریم‌های دولت ترامپ از ابتدا کاهش منابع آتش‌افروزی رژیم و افزایش فشار عمومی بر حکومت بود. اعتراض‌های آبان ۹۸ نشان می‌دهد که تحریم‌ها در هر دو جهت موفق بوده‌اند. با وجود تحریم‌ها، حکومت دیگر قادر نیست چاله‌چوله‌های اجتماعی و اقتصادی را با منابع انرژی پر کند و به فساد، ناکارآمدی، گسترش‌طلبی، نادیده گرفتن مشارکت و رقابت سیاسی ادامه دهد. اعتراض‌ها نشان می‌دهد که جامعه‌ ایران به حکومت کارت سفید برای هر‌گونه اقدامی نداده است.

 

تحلیلگر سیاسی و جامعه‌شناس
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More