دکترین نظامی ایران دفاعی است یا تهاجمی؟
آیتالله خامنهای هفته گذشته در دیدار با فرماندههان سپاه پاسداران، خواستار توسعه فعالیتهای فرامرزی این نهاد شد و گفت: «نباید قناعت کنیم به منطقه خودمان و با انتخاب یک چهاردیواری، کاری به تهدیدهای پشت مرزها نداشته باشیم. نگاه وسیع فرامرزی که مسئولیتش با سپاه است عمق راهبردی کشور است و گاهی از واجبترین واجبات هم لازمتر میشود.»
این اظهارات رهبر جمهوری اسلامی ایران از آن جهت اهمیت دارد که میتواند تغییر دکترین امنیتی و نظامی ایران تلقی شود. برای بررسی این موضوع و تغییری که در دکترین نظامی ایران به وجود آمده، بررسی مواضع پیشین مقامهای ایرانی ضروری است.
در سالهای گذشته، هر زمان که گزارشی از تحرکات و فعالیتهای نظامی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده و اعتراض جامعه بینالمللی را به دنبال داشته است، مقامهای این کشور همواره اعلام کردهاند فعالیتها و دستاوردهای نظامیشان صرفا دفاعی بوده است و هرگز قصد حمله به هیچ کشوری را ندارند. آنها حتی با وامگیری از تاریخ چند هزار ساله ایران، میگویند ایران هرگز آغازگر هیچ جنگی نبوده است. مرور تاریخ نشان میدهد ایران بهطور مستقیم به هیچ کشوری تعرض نکرده است و اگر هم اختلافهایی بهویژه با همسایگانش داشت (البته تا پیش از انقلاب)، با توجه به برتریهای سیاسی بینالمللی و همچنین نظامی ایران، سعی شده است موضوع از طریق دیپلماتیک حلوفصل شود. بهعنوان نمونه، اختلافهای مرزی با عراق که در نهایت به انعقاد قرارداد «الجزایر» در سال ۱۹۷۵ و ملاقات شاه با صدام حسین منتهی شد. در واقع، تا پیش از سال ۱۳۵۷، جنگ، شاخ و شانه کشیدن و آرزوی نابودی هیچ ملت و دولتی در دکترین سیاسی و نظامی ایران وجود نداشت.
از سوی دیگر، سران جمهوری اسلامی ایران معتقدند هزینههای نظامیشان در مقایسه با کشورهای همسایه بسیار ناچیز است. بهعنوان مثال، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، هزینههای نظامی ایران را سالانه ۱۶ میلیارد دلار اعلام کرده است که حقوق پرسنل را نیز شامل میشود. هرچند بر اساس گزارش شرکت خدمات مشاورهای آیاچاس مارکیت (IHS Markit)، ایران در سال ۲۰۱۸، از نظر هزینههای نظامی از اسرائيل و کانادا پیشی گرفت و با صرف ۱۷ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار در رده پانزدهم قرار گرفت.
با این حال، اگر رقمی را که وزیر خارجه ایران اعلام کرد بپذیریم، با توجه به کاهش درآمدهای نفتی جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر، هزینه سالانه ۶ میلیارد دلاری که برای حضور نظامی در سوریه و تجهیز شبهنظامیهای شیعه در عراق و حوثیهای یمنی پرداخت میشود و تامین مالی چند میلیارد دلاری سالانه حزبالله لبنان، به نظر میرسد اقتصاد ورشکسته ایران که بنا بر پیشبینی سازمانهای بینالمللی، بهزودی شاهد افت ۶ درصدی خواهد بود، با چالشهای جدیتری مواجه میشود.
اما به نظر میرسد مقامهای ایرانی، بیتوجه به تورم اقتصادی ۴۰ درصدی، نه تنها قصد کاهش هزینههای نظامی را ندارند، بلکه درصددند بودجهاش را افزایش دهند.
هزینههای نظامی چقدر ضرورت دارند؟
تاریخ تحولات قرن بیستم و آغاز قرن بیستویکم نشان میدهد ظهور چند شخصیت در عرصه سیاست جهانی موجب شد تقویت توان نظامی برای همه کشورها به امری ضروری تبدیل شود. در واقع، آغازگران جنگهای جهانی اول و دوم مسبب اصلی آغاز رقابتهای تسلیحاتی مدرن در جهان و بهویژه در دوران جنگ سردند. این دوران پردرد تاریخ بشر سرانجام با سقوط یکی از طرفهای جنگ سرد پایان یافت و مناسبات جهانی تغییر کرد.
کشورهای درگیر رقابتهای تسلیحاتی از هر دو اردوگاه به این نتیجه رسیدند که قدرت نظامی در نبودِ پشتوانههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کارآمد نخواهد بود. بر همین اساس، اتحادیههای سیاسی و اقتصادی شکل گرفت و به این ترتیب، آرایش تقابل شرق و غرب تغییر کرد. به عبارت دیگر، هرچند تا دیروز منافع چین و روسیه کمونیست در تقابل با آمریکا و اروپای غربی کاپیتالیست بود، این تقابل اکنون به درهمتنیدگی منافع تبدیل شده است؛ یعنی هر دو طرف با توجه به سیاست تقویت بنیه اقتصادی، به شرکای مهم تبدیل شدهاند. این در حالی است که رقابتهای تسلیحاتی خود را، فارغ از مباحث ایدئولوژیک و بدون تشنجآفرینی در فضای بینالمللی، حفظ کردهاند.
در چنین فضایی، طبیعی است که ایران هم مانند هر کشوری هزینههای نظامی و دفاعی داشته باشد. همانگونه که در سالهای قبل از انقلاب، پیشرفتهترین و بیشترین حجم سلاح در خاورمیانه در اختیار ایران بود. اما تفاوت در این است که ایران پیش از انقلاب نه تنها تهدیدی علیه هیچیک از کشورهای منطقه و جامعه بینالمللی نبود، بلکه روابط دوستانه بسیار خوبی هم با اغلب کشورهای جهان داشت. در واقع، قدرت نظامی پشتوانه چانهزنیهای سیاسی بود که برای منافع ملی انجام میگرفت، مانند اختلاف با عراق که در نهایت به امضای قرارداد الجزایر در سال ۱۹۷۵ و دیدار شاه و صدام حسین منجر شد. اما از آنجایی که نظام حاکم بر ایران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، برآمده از ایدئولوژی و اساسا شعارزده است و به دنبال نفی «استعمار و استکبار و نظام سلطه» و نفی هر آنکه مانند سران این نظام نمیاندیشد، هرگونه اقدام بلندپروازانه این نظام در زمینه تسلیحاتی جامعه بینالمللی را نگران میکند.
در بیش از سه دهه گذشته، از معدود دفعاتی که اعلام شد فعالیتهای نظامی ایران صرفا دفاعی است در سال ۲۰۱۳ بود، در روزهایی که جمهوری اسلامی ایران به دلیل تحریمهای فلجکننده جامعه بینالمللی آماده میشد درباره برنامه هستهای خود با تیمی جدید وارد مذاکره شود. وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) همان سال در گزارشی اعلام کرد: «استراتژی نیروهای نظامی ایران دفاعی و به شکلی طراحی شده است که بتواند مقابل حمله و ضربه اول ایستادگی کند و از پای نیفتد؛ همچنین اقدام تلافیجویانه علیه متجاوز داشته باشد و بتواند راهحلی دیپلماتیک را بدون دادن امتیازهای عمده تحمیل کند.»
این گزارش در حالی منتشر شد که تا پیش از آن، اغلب گزارشهایی که پنتاگون منتشر میکرد مبنی بر بدگمانی بود و مدام اعلام میشد جمهوری اسلامی ایران با گسترش برنامههای نظامیاش به دنبال اهداف شوم است. بهعنوان مثال، در گزارش سال ۲۰۱۲ این وزارتخانه، با اشاره به افزایش دقت هدفگیری و قدرت تخریب موشکهای بالستیک میانبرد و دوربرد ایران، آمده بود: «ایران قدرت تخریب و کارایی سیستمهای جنگیاش را افزایش داده و در حال توسعه موشکهای جدید با قابلیت حمل کلاهکهایی است که قدرت تخریبیشان بیشتر است.»
جمهوری اسلامی ایران روی چه تسلیحاتی سرمایهگذاری میکند؟
مقامهای تصمیمگیرنده در ایران پس از جنگ هشت ساله با عراق، به این نتیجه رسیده بودند که روگردانی از قدرتهای بزرگ آنها را از دستیابی به تسلیحات نظامی محروم کرده است. بنابراین، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ارتباط با کشورهایی چون کره شمالی، لیبی و برخی کشورهای بلوک شرق را در دستور کار قرار دادند تا با کمک آنها، توان نظامی ایران را تقویت کنند. دستیابی به تسلیحات پروازی پیشرفته، با توجه به اینکه در انحصار آمریکاست، ممکن نبود. هواپیماهای دوره قبل از انقلاب هم به علت نبودِ قطعات یدکی دچار مشکل شده بودند. بنابراین، تنها راه جایگزین تقویت توان موشکی با فناوریهای وارداتی از کره شمالی، چین و روسیه بود.
جمهوری اسلامی ایران با هزینههای مالی و جانی فراوان، در این عرصه بهسرعت پیشرفت کرد و امروز، در تولید موشک به حدی از توانایی رسیده که جامعه بینالمللی نگران است در آیندهای نزدیک شاهد رونمایی موشکهای بالستیک ایرانی با کلاهک هستهای باشد.
آیا تسلیحات ایران بازدارنده و دفاعیاند؟
براساس گزارش پنتاگون، در سال ۲۰۱۳ اینگونه بود. تاکتیکهای نظامی که به کار گرفته میشد و تسلیحاتی که آزمایش میشد نشان میداد فعالیتهای نظامی ایران بازدارنده و دفاعی است. اما تغییراتی که پس از توافقنامه هستهای، در جغرافیای سیاسی خاورمیانه به وجود آمد و سخنان مقامهای نظامی ایران از جمله حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران، بیانگر آن است که این سلاحها دیگر دفاعی نیستند و ماهیت تهاجمی دارند.
سلامی اخیرا در جمع برخی از فرماندههان سپاه پاسداران گفته است: «ما امروز هم قدرت تهاجم داریم و هم قدرت مقاومت. ما امروز در هر اندازه، با هر شدت، دقت و در هر مساحتی میتوانیم به دشمن هجوم ببریم و قدرت ما معتبر است.» او در ادامه افزوده است: «ما در گام اول انقلاب اسلامی، ظرفیت انهدام رژیم جعلی صهیونیستی را فراهم کردهایم. اما در گام دوم، باید این رژیم منحوس از جغرافیای عالم حذف شود و این مهم دیگر آرمان و رویا نبوده و هدفی دستیافتنی است.»
بنابراین، با توجه به تحریمهای سنگین خارجی، مشکلات اقتصادی که گریبانگیر جمهوری اسلامی ایران شده و اعتراضهای مدنی که هرازگاهی در گوشهای از ایران برای احقاق حقوق مردم شکل میگیرد، میتوان سخنان رهبر جمهوری اسلامی ایران و فرمانده سپاه پاسداران را اینگونه تعبیر کرد که سران جمهوری اسلامی ایران برای فرار از وضعیت موجود، تصمیم گرفتهاند دکترین نظامیشان را از دفاعی به تهاجمی تغییر بدهند و در صورت افزایش فشارهای خارجی و داخلی، احتمالا وارد «جنگی مقدس» شوند تا بتوانند بهنوعی بقای نظام را تضمین کنند.