رنگینکمانیها در جستجوی امنیت آنلاین
وقتی اولین بار صدای مودم دایل آپ در فضای خانه ایرانی پیچید، شاید هیچ کس فکرش را نمیکرد افراد رنگینکمانی که در تاریکی ترسناک جامعه گم شده بودند، همدیگر را از طریق نور یواشکی صفحه مانیتور که به این فضا میتابید پیدا کنند. اینترنت در چنین جامعهای که چیز زیادی از خودت در آن نمیبینی، مطمئنا اولین فضایی است که خودت را در آن جستجو میکنی. از اتاقهای گفتگوی دو نفرهای که میتوانی ببینی چیزی که در ذهن تو است بیرون از ذهن تو هم وجود دارد، تا متنهای ترجمهشده علمی که از احساس گناهی که در جامعه به تو القا شده کم میکند و توان تحلیل وجودت را به تو میدهد. دقیقا، در چنین فضایی است که انقلابی در درونت برمیخیزد و فریاد میزند، من بر بدنم حق انتخاب دارم، بر اینکه عاشق چه کسی باشم حق انتخاب دارم، بر اینکه در جامعه خودم باشم حق انتخاب دارم. من حق انتخاب دارم چون زندهام و بودنم برای محق بودن کافی است.
وقتی وجود انسان «حقش» را میطلبد یعنی نور تلفن همراهش را به محیط تاریک پیرامون خود پاشیده و اگر توان گرفتن این چراغ از او نباشد، کسی که فضا را تاریک کرده شروع به پاشیدن خاک روی هوا میکند تا این بار واقعیت را پشت غبار مخفی کند. عربده ای را هم که تا دیروز روی سرت کشیده به صدای نحیفی تقلیل میدهد و به تو میگوید، حالا که تو در این فضا آزادانه میتوانی خود واقعیات را ببینی و توصیف کنی،من هم میتوانم آزادانه واقعیتات را هرطور که میخواهم ببینم و برای دیگران شرح دهم.
انگار که تا امروز ما آزادی را از او گرفته بودیم! توهین ها به اسم آزادی بیان شروع میشوند انتخاب های فردی یا حتی موارد ذاتی تو را به چالش میکشند.
سوال هایی که مدام زیر پست هایت تکرار میشوند «تو زنی یا مرد؟» و از تو انتظار دارند اول مشخص کنی زنی یا مرد و بعد در مورد جامعه و سیاست و آشپزی و... حرف بزنی. درست همان سیاستی که حکومت اسلامی با تکیه بر شرعیت شهروندانش را مجبور میکند تا برای شهروند ماندن در ایران تن به تیغ جراحی دهند تا یا مرد باشند یا زن؛ اما موضوع به همین جا ختم نمیشود و آنها بدن تو را هم ابزار تحقیر و پرسششان قرار میدهند. اگر زنی چرا ریش داری؟ اگر ریش داری چرا لیزر نمیکنی؟ اگر دنبال زندگی مشترک هستی چرا انقدر چاق یا لاغری؟حالا که ترنسی لااقل شانس خودت را برای داشتن همسر با یک هیکل خوب بالا ببر! این توهینها تمامی ندارد و میتواند تمامی اعضا بدنت را به نقد بکشد، اما کسانی که به اسم آزادی بیان همصدای حکومتی میشوند که تا دیروز میگفت «اصلا ما در ایران همجنسگرا نداریم» باید بدانند چیزی که آنها آزادی بیان تصورش میکنند، در واقع «نفرتپراکنی» است که ضایعکننده حقوق انسانی افراد از جمله خود «آزادی بیان» است.
نفرتپراکنی که ممکن است باعث عدم حضور یک فرد رنگینکمانی در شبکههای اجتماعی شود، فرد را به عملهای زیبایی و تغییر جنسیت اجباری وا دارد یا دردناکتر از همه او را به فکر خودکشی بیاندازد. پس قبل از کامنت گذاشتن حتما به تبعات آن در زندگی دیگری فکر کنید، اینگونه شاید از آزادی بیانتان در جایی استفاده کردید که امکان ریپورت کردن آن وجود نداشت.
در واقع چالش حضور آشکار به عنوان یک همجنسگرا، دوجنسگرا یا ترنس در بین کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی حتی میتواند بیش از اینها باشد، وقتی سایه قوانین واپسگرا رژیم ایران بر زندگی کاربران فضای مجازی در دنیا واقعی سنگینی میکند. در چنین محیطی پشت کاربران هتاک به قوانین همجنسگراستیز گرم است اما ممکن است در دل شهروندانی که جنسیتزدگی برایشان بیمعناست، ترس وجود داشته باشد. به طور مثال من و دوستانم بارها و بارها پیامهایی گرفتیم که مضمون آن این است، «من شما را حمایت میکنم و همیشه مطالبتان را دنبال میکنم اما میترسم از اینکه صفحه شما را دنبال کنم یا نظراتم را راجع به پستهایتان با کاربران دیگر در میان بگذارم.»
این فضا وقتی حملات از سمت ما به سمت مخاطب هایمان میرود ناامن تر میشود اما من امروز با این دیدگاه که «من در صفحه شخصیام مسئول پاسخگویی به همه نیستم» چنین کامنتهایی را پاک میکنم و فردی که قلدری کرده را بلاک میکنم. از وقتی این کار را کردهام احساس امنیت بیشتری میکنم و فکر میکنم با جواب ندادن به این اکانتها حتی موردی برای قلدری آنها از طریق قانون متحجرانه جمهوریاسلامی وجود نخواهد داشت. از همه مشکلاتی که جامعه و حکومت سر راه ما میگذارد بگذریم، باید اضافه کنم حتی جامعه مجازی رنگینکمانی هم میتواند گاهی برای افراد جامعه مشکلاتی درست کند. کم نبوده تجربه افشا شدن هویت افراد از طریق فضای مجازی. کم نبوده،اخاذی از افراد برای انتشار عکسهای خصوصیشان و یا حتی دستگیری آنها از طریق گذاشتن قرار ملاقات توسط اپلکیشنهای محبوب دوستیابی مثل هورنت. این موارد همگی به ما یادآوری میکند که باید در اشتراک اطلاعاتمان با دیگران حتی اگر رنگینکمانی باشند دقت بیشتری به کار بگیریم اما از طرف دیگر توصیه میکنم حتما فرد مطمئنی را داشته باشید که اطلاعات ضروری و اتفاقات زندگی تان را با او در میان بگذارید. چراکه شاید او بتواند در صورت غیبت شما در این فضا، دیگران را متوجه اتفاقی که برای شما افتاده بکند یا حتی بگوید که شما در سلامت هستید. این توصیه میتواند از شایعهپراکنی یا انتشار اخبار جعلی در مورد شما که خیلی سریع در بین جامعه کوچک ال.جی.بی.تی پخش میشود جلوگیری کند و به حفظ امنیت تان زمانی که خانواده به خاطر شرم در مقابل هر خبری از شما سکوت کرده یا حتی خود عامل خشونت است کمک کند.
در نهایت، هویت ما که در جامعه ایران انکار میشود،امروز حداقل مثل یک رنگین کمان در فضای خاکستری دنیا آنلاین ظاهر شده است و اگر دست به دست هم این فضا را امنتر کنیم رنگین کمان شفاف و درخشنده تری را شاهد خواهیم بود.