سیمرغهایی که در آسمان نیمهتحریمی فیلم فجر به پرواز درآمدند
سیوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر که در ماه جاری در تهران برگزار شد با حاشیههای بسیاری همراه بود. بخش زیادی از این حاشیهها به التهابها و اعتراضهای اخیر جامعه و حساسیت افکار عمومی به رفتار و بیان سلبریتیها و بخش دیگر نیز به کیفیت برگزاری و روند داوری آثار در جشنواره مربوط بوده است.
غیبت بسیاری از چهرهها و نامهای بزرگ سینما در بخشهای مختلف نامزدی دریافت جوایز جشنواره فجر امسال کاملا محسوس بود و همین امر شور و هیجان حاکم بر جشنواره را تا حدود زیادی کاهش داد. البته این حضور نیافتنها و انتخاب نشدنها دلایل متفاوتی داشت، از اعتراض به برگزاری جشنواره در شرایط سوگواری ملی برای حادثه هواپیمای اوکراینی گرفته تا قهر و دعواهای اهالی سینما و مخالفت با رویههای اجرایی و داوری مراسم و همچنین انتخاب نشدن بسیاری از بازیگران و چهرههای بنام و باتجربه در بخش نامزدها.
اما باید گفت حاشیههای جشنواره امسال در مقایسه با سالهای گذشته بسیار زودهنگام رخ داد. سکوت کامل سلبریتیها در روزهای نخست پس از اعتراضهای آبانماه و سپس، بیانیهها و جملههای دوپهلو و مبهم برخی از آنان، حمایت بسیاری از چهرههای مشهور هنری از سپاه پاسداران و اعلام انزجار و انتقام آنان از آمریکا و در نهایت، دو دسته شدن هنرمندان در شیوه اعتراض به شلیک سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری با ۱۷۶ سرنشین، هر روز بیشتر از روز قبل حساسیت افکار عمومی نسبت به این قشر را افزایش داد.
شاید بتوان نقطه آغاز این حاشیهها را پیش از اعلام تحریم جشنواره فجر از سوی برخی هنرمندان دانست، وقتی محمدصادق کوشکی در برنامه جهان آرا از شبکه افق به رخشان بنیاعتماد توهین کرد که بلافاصله اعتراض انجمن مستندسازان سینمای ایران و بسیاری از مردم و فعالان فضای مجازی را به دنبال داشت.
با این حال، محتوای مطالب منتشرشده در فضای مجازی بیانگر این بود که مردم معترض به حکومت همچنان از هنرمندان ناامیدند و تسلیت و ابراز تاسف آنان در واکنش به سانحه شلیک به هواپیمای مسافربری به جبران خطای سکوتشان در برابر اعتراضهای آبانماه و حمایتشان از سردار سلیمانی را کافی نمیدانند. آنها منتظر واکنشهای جدیتر و عملیتر هنرمندان بودند، واکنشهایی که نشان دهد آنها نیز همچون سایر مردم حاضرند از سود و منافع خود در راستای رساندن صدای اعتراضشان به مسئولان بگذرند.
پس از اینکه مسعود کیمیایی در آستانه برگزاری جشنواره فیلم فجر، بزرگترین رویداد سینمایی سالانه ایران، آن را تحریم کرد و جمعی از هنرمندان نیز به او پیوستند، بهسرعت حاشیههایی برای جشنواره شکل گرفت و دستهبندیها آغاز شد.
برخی هنرمندان مطرح و محبوب مردم همچون شهاب حسینی، برخلاف انتظار افکار عمومی، در مقابل این تحریمها جبهه گرفتند و حتی پا فراتر گذاشتند و در نشستهای خبری در حاشیه جشنواره به تحریمکنندگان مستقیما توهین کردند. داریوش ارجمند نیز که البته در سالهای اخیر، در اظهارنظرهایش در مورد مسائل اجتماعی صف خود را کاملا مشخص کرده بود، در نشست خبری فیلم «روز بلوا»، با طعنه به اعتراضهای مردمی گفت: «این فیلم نشاندهنده بلوای درونی بوده، نه بلوای بیاهمیتی که برخی مردم در خیابانها به راه میاندازند.» او در ابتدای صحبتش نیز با تقدیر از سردار سلیمانی و شعار مرگ بر آمریکا، حتی به رییسجمهوری آمریکا فحاشی کرد و در پایان نیز به خبرنگاران حاضر در نشست خبری توهین کرد که چرا از عوامل فیلم پرسیده بودند آیا موسسه فرهنگی اوج (وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در محتوای فیلم دخیل بوده یا صرفا سرمایهگذاری فیلم را بر عهده داشته است.
البته در این میان بودند هنرمندانی که با وجود حضور در جشنواره، وقتی روی سن رفتند، از شرایط جامعه انتقاد و به بسیاری از بیاخلاقیها و رویدادهای ضدمردمی اعتراض کردند. هرچند این سخنان در پخش زنده که به روال همیشگی و برای احتیاط با چند دقیقه تاخیر پخش میشود سانسور شد، بهلطف فضای مجازی، که در سالهای اخیر به رسانه اول مردم ایران تبدیل شده است، بهطور کامل پخش و به گوش مخاطبان رسید. از جمله این افراد فرشته طائرپور، یکی از داوران جشنواره، و امیر آقایی، برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بودند که اعلام کردند حضورشان نه از سر رضایت بلکه برای بیان اعتراض از تریبون و جایگاه سینما بوده است. شاید بهجرات بتوان گفت این جمله امیر آقایی در اعتراض به اظهارنظر یک مجری تلویزیونی که «رفتن را به کسی خطاب میکنند که آمده باشد، ما که نیامدیم، ما بودیم و ریشه در خاک سرزمینمان داریم» سیمرغ دل مردم را به پرواز درآورد، سیمرغ زرینی که بهمراتب ارزشمندتر از سیمرغ بلورین جشنواره نیمهتحریمی فجر بود.
پیمان معادی نیز علیرغم تحریم جشنواره و حضور نیافتن در آن، پس از کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد، پیامی تصویری به مراسم فرستاد و کسی به نمایندگی از او برای دریافت سیمرغ روی سن رفت.
اما تمام غایبان و تحریمکنندگان جشنواره از معترضان به رویدادهای اخیر و همدردان مردم داغدار در آبانماه و فاجعه اصابت موشک سپاه پاسداران به هواپیما نبودند. ابراهیم حاتمیکیا و عوامل فیلم «روز صفر» نیز از دیگر تحریمکنندگان جشنواره بودند که به دلایلی غیر از همدردی با مردم و در اعتراض به سایر همصنفان خود، ترجیح دادند در جشنواره حضور نیابند.
اجرای نهچندان قوی محمدرضا شهیدیفر در روز اختتامیه، ناهماهنگیهای بسیار زیاد تیم اجرایی در زمان برگزاری برنامه، بینظمی شدید بیرون سالن و پشت در ماندن بسیاری از خبرنگاران و مردمی که بلیت حضور در مراسم را داشتند، اقدام عجیب مدیران جشنواره در اعلام ممنوعیت مصاحبه برندگان سیمرغ با خبرنگاران در شب اختتامیه، تامین مالی جشنواره فجر از سوی شهرداری و گره خوردن آن با اهدای سیمرغ به فیلم «خورشید» که با حمایت مالی شهرداری ساخته شده بود و افزودن بخش ویژه «جایزه شهید سردار سلیمانی» به جشنواره فیلم فجر از امسال، برخی از دیگر حاشیههای این مراسم بودند که جشنواره امسال را به جشنوارهای پرحاشیه، نیمهتحریمی و پر از قهر و اعتراض تبدیل کردند و در این میان، بسیاری از بازیگران، کارگردانان و بهطور کلی چهرههای مطرح هنری ناچار شدند در پی رویدادهای اخیر و بیش از همه، در خلال برگزاری جشنواره فیلم فجر، صفبندی خود را مقابل مردم مشخص کنند.
در چند سال گذشته و تا امروز، فضای مجازی در شرایط سانسور و خفقان سیاسی، در واقع نماینده جامعه آزاد و بدون سانسور ایران است و کاربران ایرانی فضای مجازی در پستهای منتشرشده و اظهارنظرهایشان در صفحههای گوناگون نشان دادند که نارضایتی آنها از اقدامهای اخیر حکومت جمهوری اسلامی به جایی رسیده است که دیگر بیان شعر و خاطره و حرفهای دوپهلوی چهرههای مشهور، از نظر آنها، واکنش مناسبی در قبال رویدادها تلقی نمیشود. افکار عمومی از سلبریتیها میخواهد بهروشنی و صراحت جایگاهشان را در قبال حکومت و مردم آشکار کنند، اتفاقی که جشنواره فیلم فجر امسال تا حدودی به آن سرعت بخشید و دستکم برخی چهرهها موضعشان را در برابر رویدادهای جامعهای مشخص کردند که خود نیز در آن عضوند و همچون سایر مردم وظایفی اجتماعی دارند.