شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

عادی‌سازی و تنش‌زدایی در کما

در پی بالا گرفتن تنش میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده، رفت‌و‌آمدهای هیات‌های دیپلماتیک کشورهای عراق، عمان و آلمان که در پی میانجیگری و رفع تنش‌اند بیشتر شده است. ژاپن نیز برای این کار ابراز آمادگی کرده است. اما آیا این رفت‌و‌آمدها نتیجه‌ای خواهد داشت؟ آیا کشورهای طرف معامله با ایران می‌توانند رژیم را به مذاکره و رفع تنش یا عادی‌سازی روابط با دیگر کشورها سوق دهند؟ آیا اصولا چنین چیزی ممکن است؟

 

رژیم غیر‌عادی

جمهوری اسلامی ایران از ابتدای شکل‌گیری رژیمی غیر‌عادی بوده است، حکومتی دینی با برنامه‌ اجرای شریعت در قرن بیستم و رهبری روحانیت شیعه. این رژیم بنایش بر خنثی‌سازی حدود صد سال تلاش برای توسعه و مدرن‌سازی ایران در چارچوب تمدن غربی بود و هنوز از این آرمان دست نکشیده است. در عین حال، در دوره‌هایی تلاش‌هایی برای عادی‌سازی نظام صورت گرفت، از جمله تلاش برای توسعه‌ اقتصادی در شرایط بعد از جنگ در دوران هاشمی رفسنجانی، پایه‌گذاری چپ اسلامی ‌اصلاح‌شده برای توسعه‌ سیاسی در دوران خاتمی و بعد، تلاش دولت روحانی برای برجام‌های یک و دو و سه که به برجام یک محدود شد و با اقدام‌های جمهوری اسلامی (تداوم تهدید اسرائیل به نابودی و مداخله در سوریه، یمن و عراق) همان برجام را نیز به بن‌بست کشاند.

در کنار این برنامه‌ها، در دوره‌هایی نیز برخی اقدام‌ها مشخصا خلاف جهت هر‌گونه عادی‌سازی در داخل و خارج عمل کرده‌اند، از جمله گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا و نگه داشتن آن‌ها به‌مدت ۴۴۴ روز، تاسیس حزب‌الله لبنان و مسلح کردنش تا بن دندان، ترور مخالفان در خارج از کشور بالاخص در آلمان و فرانسه (حادثه رستوران میکونوس و ترور بختیار)، کشتار زندانی‌های سیاسی در سال ۶۷ و سرکوب جنبش سبز.

اما در دو دهه اخیر، دو برنامه‌ جمهوری اسلامی ایران محور غیر‌عادی‌سازی روابط بین‌المللی‌اش بوده و ترمز هر‌گونه عادی‌سازی روابط رژیم در دنیا و منطقه را کشیده‌ است: برنامه‌های موشکی و هسته‌ای. تداوم پر‌فراز‌و‌نشیب این برنامه‌ها، که نه تنها هیچ‌گاه متوقف نشده‌اند بلکه همواره روی آن‌ها سرمایه‌گذاری شده است و نتایجش را در کشیده شدن پرونده‌ جمهوری اسلامی به شورای امنیت و مداخله‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی می‌بینیم، امروز مانعی جدی سر راه عادی‌سازی روابط جمهوری اسلامی ایران در جهان است و این فرایند را در کما قرار داده‌ است.  

 

برنامه‌ هسته‌ای و وارونه شدن روند عادی‌سازی

اقدام‌های جمهوری اسلامی ایران در واکنش به خروج ایالات متحده از برجام و برآورده نشدن انتظاراتش از دولت‌های اروپایی، بالاخص پس از اعلام لغو معافیت هشت کشور برای واردات نفت از ایران، در پیش گرفتن یک روند را نشان می‌دهد: دائمی کردن تحریم‌های موجود و نامحتمل‌سازی عادی‌سازی. گرچه اقدام‌هایی نظیر ارسال نکردن آب سنگین اضافه بر ۳۰۰ کیلوگرم و اورانیوم غنی‌شده و چهار برابر کردن تولید اورانیوم ۳/۶۷ درصد در محدوده‌ خاکستری برجام است، طرف‌های اروپایی این توافق علائم را دریافت کرده‌اند و تغییر جهت خواهند داد.

دولت‌های اروپایی از مخالفت با ترامپ در خروج از برجام آغاز کردند و پس از اقدام‌های جمهوری اسلامی ایران در حوزه‌ پیشبرد برنامه‌ موشکی و تشدید مداخله‌های منطقه‌ای، اکنون دارند به سمت نوعی بیطرفی یا حتی جانبداری از آمریکا حرکت می‌کنند. اگر تعداد و کیفیت اقدام‌های جمهوری اسلامی در جهتی باشد که دیگر «روح برجام» باقی نماند، طبیعی است که دولت‌های اروپایی به سمت دولت آمریکا تمایل پیدا می‌کنند. تعلیق پیوستن ایران به سی.‌اف.‌تی و پیمان پالرمو نشانه‌ای دیگر برای اروپایی‌هاست که جمهوری اسلامی ایران در پی عادی‌سازی روابط با دنیا نیست. روند به‌گونه‌ای است که وزیر دفاع دولت بریتانیا اعلام کرده است در صورت تنش در خلیج فارس، کنار دولت آمریکا و متحدانش خواهد ایستاد و کشتی‌های جنگی این کشور به کشتی‌های آمریکایی در خاورمیانه پیوسته‌اند.

جمهوری اسلامی ایران در سال اول تحریم‌های ترامپ با‌احتیاط عمل می‌کرد، به امید این‌که ترامپ استیضاح شود یا در انتخابات ۲۰۲۰ از دموکرات‌ها شکست بخورد. اما به نظر می‌آید از این خیالبافی‌ها و امیدها دست کشیده‌اند و دارند کارهایی می‌کنند که دولت بعدی آمریکا، حتی اگر دموکرات‌ها قدرت را در اختیار بگیرند، نتواند توجیه کافی برای بازگرداندن برجام داشته باشد. برخی نامزدهای دموکرات‌، مانند برنی سندرز، به‌صراحت اعلام کرده‌اند که به برجام باز‌می‌گردند، اما در صورت پیروزی، با موانع جدی رو‌به‌رو خواهند بود.

 

موشک‌بازی و پیامدهایش

ایالات متحده در مارس ۲۰۱۹، برای اولین بار موشک‌های تاد را در اسرائیل به کار گرفت، اقدامی ناشی از نگرانی دو کشور درباره موشک‌های با برد و دقت بیشتری که جمهوری اسلامی ایران در اختیار دارد. سامانه دفاع موشکی تاد (دفاع پایانه‌ای در ارتفاع بالا) قبلا در اروپا و کره‌‌ جنوبی نصب شده است. امارات متحده عربی در سال ۲۰۱۷، این سامانه را نصب کرد. عربستان سعودی نیز خواهان این سامانه دفاعی بود و آن را خریداری کرده است. اسرائیل پیش از این هم از سامانه‌های دفاع ضد‌موشکی پیشرفته با قابلیت رهگیری موشک‌های دوربرد هدایت‌شونده در بیرون جو تا موشک‌های کوتاه‌برد هدایت‌ناشده برخوردار بوده است. سامانه تاد می‌تواند موشک‌های میان‌برد و دوربرد را هدف قرار دهد. البته به‌کار‌گیری این موشک‌ها در اسرائیل موقتی است.

نصب این موشک‌ها نشان‌دهنده‌ تعهد ایالات متحده به امنیت اسرائیل است و اگر ایران جنگی علیه اسرائیل آغاز کند، بدون شک ایالات متحده به یاری اسرائیل خواهد رفت. راهبرد دفاعی ایالات متحده همیشه این بوده است که با نمایش قدرت از بروز جنگ جلوگیری کند. با توجه به اصرار اسرائیل بر باقی نماندن نیروهای تحت نظر جمهوری اسلامی ایران در سوریه و حملات مداوم به آن‌ها، این امکان وجود دارد که جمهوری اسلامی به این حملات واکنش نشان دهد. این حملات در یک سال اخیر بی‌وقفه ادامه داشته است.  

در دوره‌ اوباما، سکته‌ کوتاهی در حمایت همه‌جانبه‌ ایالات متحده از اسرائیل ایجاد شد اما با آمدن ترامپ، آن سیاست‌ها به حاشیه رفت. تیم سیاست خارجی اوباما با دیدگاه‌های چپ‌گرایانه یا انزوا‌جویانه بر این باور بود که ایالات متحده چه در مناقشه‌ اسرائیلی‌‌ـ‌فلسطینی و چه در مناقشه‌ ایرانی‌ـ‌اسرائیلی، باید از اسرائیل کمتر جانبداری کند. این سیاست به تشویق گروه‌های تروریستی و جمهوری اسلامی ایران به آتش‌افروزی در منطقه انجامید.

برای ایران و گرو‌ه‌های هم‌پیمانش موشک به‌عمده‌ترین سلاح دفاعی و تهاجمی تبدیل شده است. موشک نمی‌تواند قلمرو سرزمینی اشغال کند، اما می‌تواند عاملی بازدارنده و ابزاری برای انتقام‌گیری سریع باشد. موشکی که مناطق مسکونی را هدف قرار می‌دهد می‌تواند روال عادی زندگی را بر هم بزند. مقامات جمهوری اسلامی ایران می‌دانند که اقتصادهای باز در دنیا تا چه حد به ثبات و امنیت نیاز دارند و موشک ابزاری برای بر هم زدن این ثبات است. جمهوری اسلامی ایران حزب‌الله لبنان را به موشک‌های ضد‌کشتی، ضد‌تانک، ضد‌هوایی و بالستیک مجهز کرده است تا هر وقت اراده کند، زندگی عادی در اسرائیل را مختل سازد. البته این ظرفیت، در کنار ایجاد مشکل برای اسرائیل، نه تنها برای جمهوری اسلامی ثبات به ارمغان نمی‌آورد، بلکه کشور را در معرض خطر قرار می‌دهد و همسایگان را همیشه گوش‌به‌زنگ نگه می‌دارد. آن‌ها برای گوش‌به‌زنگ بودن و اقدام سریع مجبورند ده‌ها میلیارد دلار صرف خریدهای نظامی کنند، که با توجه به بی‌ثباتی وضعیت سیاسی، ضریب امنیتی در منطقه را بالا نمی‌برد. چنین وضعیتی امکان عادی‌سازی روابط جمهوری اسلامی در منطقه و دنیا را بسیار کاهش داده است.

تحلیلگر سیاسی و جامعه‌شناس
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More