قتلهایی که فراموش میشوند
در روزهای گذشته، روایت قتل رومینا اشرفی، دختر ۱۴ ساله اهل روستای سفید سنگان، بخش حویق در شهرستان تالش، با ضربه داس پدرش توجه افکار عمومی را جلب کرد و موضوع و علل آنچه «قتلهای ناموسی» خوانده میشود را بار دیگر به میان آورده است.
در یک ماه اخیر، شمار قتلهایی چنین فجیع بهدست بستگان و اعضای نزدیک خانواده در دیگر مناطق ایران کم نبوده است، اما یکی از تفاوتهای آشکارشان با قتل رومینا رسانهای نشدن و مسکوت ماندن همیشگی اغلب این قتلهاست.
قتلهایی که رسانهای نمیشوند
سارا رخشانی فقط پانزده سال داشت، باردار و ساکن زاهدان بود. سارا در ۲۷ اردیبهشت، با ضربات چاقوی همسرش به قتل رسید، اما خبرش تنها در حد یک توییت چندکلمهای باقی ماند و به فراموشی سپرده شد.
یکی از فعالان حوزه زنان در سیستان و بلوچستان، که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود، به ایران اینترنشنال گفت: «سارا بارها از جانب همسرش تهدید به قتل شده بود و خانواده دایی سارا، که همسایه آنها بودند، از ماجرای شکنجه و بدرفتاری همسر سارا باخبر بودند. اما از آنجا که سارا باردار بود و طلاق و جدایی بین مردم این منطقه وجهه بسیار بدی دارد، به زندگی مشترک ادامه داد تا اینکه بهطرز فجیعی به قتل رسید.»
یکی از دیگر فعالان مدنی در سرپلذهاب، که او هم به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود، گفت: «پروین پالانی اهل منطقه سرپلذهاب بود. او در سیزده سالگی با فشار خانواده، تن به ازدواج داد. پروین مدتی پیش، با همسرش اختلاف پیدا کرد و برای حفظ آبرو و ترس از جدایی، بهدست برادرش با روسری خفه شد. پروین زمان به قتل رسیدن پانزده ساله بود و پس از یک ماه، برادرش از زندان آزاد شد.»
فاطمه محمدی اهل روستای قلعه شاهین در سرپلذهاب بود. فاطمه یکی دیگر از زنانی است که قربانی خشونت شد. فاطمه حدود یک ماه پیش بهدست همسرش با شلیک گلوله، در زمینهای کشاورزی به قتل رسید و پس از آن، بدنش قطعهقطعه شد. همسر فاطمه پس از این اتفاق بازداشت شد و تا جایی که فعالان مدنی منطقه موضوع را دنبال کردهاند، امکان آزاد شدن همسرش از زندان نیز مهیا شده است.
پس از آن، منوچهر رضایی، فرمانده انتظامی سرپلذهاب، ضمن هشدار به گردانندگان کانالها و خبرگزاریهای محلی در مورد انتشار خبرهای مربوط به قتلها، آن را «ورود به مسائل شخصی و خانوادگی و تشویش اذهان عمومی» خواند.
یکی از دلایل رسانهای نشدن و مسکوت ماندن «قتلهای ناموسی» میتواند ارتباط مستقیم و معنادار آن با عواملی از جمله «لکهدار نشدن آبرو و حیثیت خانواده» قاتل/ مقتول باشد، دلایل و واژههای سنتی و قبیلهای ناشی از تعصب مذهبی رایج در بخشی از فرهنگ و آداب و رسوم جغرافیای بهحاشیهرفتگان که هرازگاهی به چنین اتفاقهای منجر میشود.
روایتهایی شنیدهنشده
مهسا خانیپور دبیر آموزشوپرورش است که ۱۰ سال در مناطق حاشیهنشین اهواز کار کرده است.
خانیپور در مورد وضعیت زنان و کودکهمسری به ایران اینترنشنال گفت: «سالهاست وضعیت در مناطق اهواز بحرانی است و حتی فعالان مدنی بهدلیل ریشهدار بودن سنتها و باورهای مردمی، جرات روبهرو شدن صریح و قاطع با اینگونه مشکلات را نداشتهاند و در طول این سالها، بارها شاهد ازدواج اجباری شاگردان کودک و نوجوانم بودم، بهخصوص با پسرعموهایشان، که در عشیره بسیار بر آن تاکید میشود.»
به گفته خانیپور، در خانوادههای عرب حاشیهنشین، دختر معمولا تا وقتی در خانه پدرش است، بهعنوان نیروی کارگر در خدمت پدر و برادرانش است و زنان عرب «ابزار خانهداری و زایمان و کشاورزیاند». او در ادامه افزود زنان عرب حتی نمیتوانند با پسر غیرعرب ازدواج کنند و بارها او و همکارانش شاهد قتلهای ناموسی بودهاند، قتلهایی که نه تنها رسانهای نمیشدند بلکه ریشسفیدان و بزرگان عشیره مساله را بهنفع قاتل حلوفصل میکردند.
خانیپور ضمن اشاره به اینکه در این مناطق، روایتهای عینی زیادی از قتلهای ناموسی و کودکهمسری وجود دارد که هیچوقت رسانهای نشدهاند و نمیشوند، گفت: «فاطمه و نهال ۱۲ ساله با دوستپسر نهال قرار سینما گذاشتند. دوستپسر نهال دوستش را سر قرار آورد که با فاطمه دوست شود و فاطمه خودداری کرد و پسر هم تهدید کرد که اگر با او دوست نشود، جریان سینما را به برادرهای فاطمه لو میدهد. فاطمه از ترس برادرهایش دست به خودکشی زد و سه روز بعد، پدر فاطمه و مادرش به مدرسه آمده بودند و از اینکه جسدی از دخترشان ندارند خوشحال بودند، چون فاطمه را ننگ خانواده میدانستند. هیچوقت یادم نمیرود که پدرش شیرینی تعارف میکرد و گفت امیدوارم جسدش خوراک کوسهها شود.»
یکی از پیامهایی که برای ایران اینترنشنال فرستاده شد روایتی دیگر است از چنین قتلهایی، در این پیام نوشته شده است: «خبرهای مربوط به رومینا من را یاد پدرم انداخت. پدر من هم قاتل است، قاتل دخترش که دقیقا مثل رومینا بهخاطر حرف مردم و آبرو در خواب به قتل رسید و بعد خاکش کردند و به همه گفتند تصادف کرده است؛ بدون هیچ دادگاهی.»
ریشه قتلهای ناموسی
به گفته بیان عزیزی، پژوهشگر و فعال مدنی که پژوهشهای میدانی در حوزه قتلهای ناموسی در کردستان انجام داده است، قتل ناموسی که در مباحث حقوق بشر، سازمان ملل و تمام مباحث ملتهای دیگر نیز آمده است خود ریل مجموعه بزرگی به نام «فمیساید» یا کشتار زنان قرار میگیرد، قتلی که قربانی آن زناناند و محور آن جنسیت است و تمام زنان را شامل میشود و در حقیقت، مبنا بر کشتن زن است و در این مورد نمیتوان تنها به یک عامل اشاره کرد.
عزیزی درباره عوامل دخیل در قتلهای ناموسی به ایران اینترنشنال گفت: «اولین عامل بسیار مهم عامل روانی است و نباید فراموش شود که ناموس فقط یک استعاره یا واژه نیست، بلکه ناموس یک سیستم معنایی، قانونی، روانی و اجتماعی است و سالهاست که ریشههای تاریخی دارد و در زندگی زنان جاری است و بسیاری از قاتلانی که در حوزه کاربردی با آنها برخورد داشتهام و پای صحبتهایشان نشستهام پس از قتل، همزمان با عذاب وجدانی که داشتند نوعی آرامش هم احساس میکردند، بهطوری که گویا به مسئولیت خود عمل کرده باشند.»
عامل دوم قانون است، عزیزی در این مورد گفت: «برای مثال، در ماده ۶۳۰ در مورد زنا آمده است که اگر مرد همسر خود را در حال زنا با مردی ببیند، بلافاصله میتواند اقدام به کشتن زانی و زانیه کند، یعنی زن مهدورالدم است.»
عزیزی در ادامه افزود در تمام سالهای فعالیتش در این حوزه، مشاهده نکرده است مردی بهخاطر «قتل ناموسی» قصاص شود و حتی اگر خانواده قاتل و مقتول مقابل یکدیگر قرار گرفته باشند، در آخر مرد برنده شده است.
عامل سوم اجتماعی است، عزیزی در توضیح این مساله گفت: «زنان برای حضور در جامعه و برای استفاده از حق طبیعی خود، با چالش مواجهاند. عامل اجتماعی زنان را بهعنوان شخصی مقتدر که صاحب اختیار باشد و از خشونت به دور باشد نمیشناسد و اغلب در پروندههای قتلهای ناموسی میبینیم که علت قتل رفتوآمد زن در ساعتهای شبانهای بوده که برای او ممنوع است.»
به عقیده عزیزی، عامل چهارم اقتصادی است و استقلال مالی فقط مساله پول نیست، بلکه ساعتهایی است که زن را از دسترس فرد شکاک خانواده دور میکند و به او هویت میدهد.
عامل پنجم فرهنگی و سلطهپذیری زنان و سیستم مردسالار است که ریشهای تاریخی دارد. عزیزی در این مورد گفت: «حتی گاهی مشاهده شده که قاتل نه پدر، برادر، همسر یا نامزد، بلکه پسرعمو و پسردایی بوده است که در عامل فرهنگی، خود را مسئول سیستم حفظ ناموس میدانند.»
آخرین عامل مذهبی است که به گفته عزیزی، «در مورد عامل مذهبی و اسلامی، میتوان به قرائتهای خشونتآمیزی که از مساله ناموس و جنسیت زن میشود اشاره کرد و در جغرافیای جهانی، عامل مذهبی و اسلامی و مهدورالدمی دخیلاند.»
آمار و ارقام قتلهای ناموسی
به دلایلی مانند گزارش و ثبت نشدن قتلهای ناموسی، آمارهای پراکندهای درباره این دسته از قتلها در ایران وجود دارد.
در فصلنامه پژوهشی پاییز ۹۸ پلیس آمده است: «آمار قتلهای ناموسی در کشور نگرانکننده است و ۳۰ درصد کل قتلها را شامل میشود.»
گزارش پلیس حاکی از این است که فقط در سال ۱۳۹۸ و در شهر اهواز، ۱۵ زن قربانی قتل ناموسی شدهاند و این تنها قتلهایی را شامل میشود که در این مدت، به پلیس گزارش شدهاند.
بر اساس گزارشهای سازمانهای حقوق بشری، از ابتدای فروردینماه سال ۱۳۹۹ تاکنون، هفت مورد قتل ناموسی در کردستان به ثبت رسیده است.
برخی آمارها نشان میدهد سالانه ۴۰۰ قتل ناموسی در ایران رخ میدهد که بیشتر آنها ریشه در مساٸل خانوادگی دارند.
بیان عزیزی در اینباره گفت: «طبق آمارهای سازمانهای بینالمللی، پزشکی قانونی ایران و ارگانهای مرتبط، در بررسی دو سوم از قتلهایی که اتفاق میافتد، مشخص میشود که قاتل عضوی از افراد خانواده است و استانهای خوزستان، کردستان، ایلام، کرمانشاه، لرستان، سیستان و بلوچستان، فارس، آذربایجان غربی و اردبیل بهترتیب بالاترین آمار قتلهای ناموسی در ایران را دارند.»