مروری بر آثار و زندگی فیلیپ راث، نویسنده معاصر آمریکایی
فیلیپ راث، یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر آمریکا، روز چهارشنبه، دوم خرداد در ۸۵ سالگی بر اثر نارسایی قلبی در نیویورک درگذشت. به باور بسیاری، او بزرگترین نویسنده زندهی آمریکایی بود.
آثار پرشمار، شهرت و جوایز فراوانی که طی سالیان متمادی کسب کرده بود گواهی است بر این ادعا. او نوهی یک خانواده یهودی بود که در قرن نوزدهم به آمریکا مهاجرت کرده بودند و در نیوآرک به دنیا آمد. دین یهود و تاثیر آن بر شخصیت راث و همچنین شهر نیوآرک در نیوجرسی عناصری بودند که رد آنها تقریبا در تمامی آثار راث وجود دارند. او اولین اثر خود را در سال ۱۹۵۹ منتشر کرد. مجموعه داستان و رمان کوتاه «خداحافظ کلمبوس»، برای او جایزه ملی کتاب آمریکا را به ارمغان آورد. او در این داستانها به زندگی و مشکلات یهودیان آمریکایی پس از جنگ با نگاهی طنزآلود و هجوآمیز مینگرد.
دو ازدواج بر زندگی شخصی و ادبی راث تاثیر بسیار گذاشتند. اولی با مارگارت مارتینسون که تاثیر شخصیت او تا سالها بر آثار ادبی راث سایه افکنده بود. و دومی با کلر بلوم بازیگر انگلیسی. بلوم پس از جدایی از راث شرح زندگی خصوصی و بسیاری از جزییات روابطش با راث را در کتاب خاطراتش منتشر کرد. راث نیز سالها بعد رمان «شوهر کمونیست من» را منتشر کرد و در آن زنی را ترسیم میکند که با انتشار خاطراتش زندگی شوهرش را نابود می کند و به نوعی این کتاب واکنشی بود به اقدام همسر سابقاش.
در برخی از آثار او شخصیتی با نام «زوکرمن» حضور دارد که که به باور بسیاری از شخصیت خودِ نویسنده برداشته شده و حالتی اتوبیوگرافیک به داستانهای او داده است. همچنین شخصیت مرد یهودی شکست خورده در ازدواج و گاها روشنفکر و نویسنده، از المانهای تکرار شونده در آثار او هستند. با اینکه این شخصیتها شباهتهای زیادی به خود نویسنده دارد، اما خود راث هرگز زیر بار این شباهت نرفت و نزدیکانش نیز همه این شخصیتها را زادهی تخیل قوی و کم نظیر راث می دانستند. همچنین نثر پیچیده و جملات مطول از ویژگیها و دشواریهای نوشتههای او برای خوانندگان و البته مترجمان است.
راث در ایران هم شهرت و محبوبیت فراوانی داشت و بخشی از آثار او توسط مترجمانی چون فریدون مجلسی و پیمان خاکسار به فارسی ترجمه شده و در بازار کتاب ایران مورد اقبال خوانندگان قرار گرفته است. البته برخی دیگر از آثار راث به دلیل مضامین و محتوای بیپروایانه آنها درباره مسایل جنسی متاسفانه به این زودیها شانسی برای انتشار در ایران ندارند. از جمله این آثار رمان ««شکایت پورتنوی» بود که در سال ۱۹۶۹منتشر شد. او در این اثر با تصویر کردن احساسات متضاد و پیچیده یک جوان یهودیِ بسیار موفق، در مورد نیازهای جنسی و حس گناهی که توسط خانواده محافظه کار و یهودیاش به او القاء شده تابوها و خطوط قرمز بسیاری را زیر پاگذاشت. به عبارت بهتر این رمان مونولوگی است که این جوان بر روی تخت مطب روانکاو و با جزییات فراوان در رابطه با مسایل و امیال جنسیاش اجرا می کند. این رمان حتی به پورنوگرافیک بودن نیز متهم شد و تاثیر بسیار منفیای در محافل محافظه کار و همچنین یهودیان آمریکایی داشت. تاثیر منفیای که تا مرگ راث نیز از بین نرفت و آنها هرگز راث را به عنوان بزرگترین نویسندهی زنده امریکایی نپذیرفتند. این در عین حال یکی از نخستین آثاری است که کاراکتر«روشنفکر یهودی نیویورکی» را در ادبیات و سینمای آمریکا رواج داد. شخصیتی که بعدها یکی از عناصر اصلی فیلمهای وودی آلن شد.
از سوی دیگر اتهام« ضد یهودی بودن»، یکی دیگر از برچسبهایی بود که همواره به آثار راث زده میشد. انگ زنستیزی نیز نسبت به او بود. و برخی روزنامه نگاران معتقد بودن این مساله همواره باعث شد که جایزه نوبل ادبیات به او تعلق نگیرد. اگرچه هر سال نام راث به عنوان یکی از گزینه های اصلی نوبل مطرح میشد اما هرگز نوبلی به او تعلق نگرفت. اما فارغ از این او در سال ۱۹۹۸جایزه پولیتز برای شاهکارش، رمان «پاستورال آمریکایی» را بهدست آورد. رمانی درباره یک خانواده متمول یهودی در نیمه دوم قرن بیستم در امریکا که از طریق این روایت نقبی به تاریخ آمریکا و آرمانهای از دست رفته آن می زند.
او همچنین نخستین نویسندهایی است که سه بار جایزه معتبر پن/فاکنر را برای «عملیات شایلاک» در سال ۱۹۹۴،«زنگار بشر» در سال ۲۰۰۱ و «همه مردان» در سال ۲۰۰۷ بدست آورد. و عملاً جایزه ادبی در ایالات متحده وجود نداشت که راث آن را از آن خود نکرده باشد.
راث در سال ۲۰۱۰ آخرین رمانش را به نام «الاهه انتقام» نوشت و یک سال بعد و پس از دریافت مدال افتخار از سوی باراک اوباما رییس جمهور وقت به پاس خدماتش به ادبیات آمریکا اعلام بازنشستگی کرد.
بعدها در گفتوگوی درباره دوران بازنشستگی اش گفت:«پس از اعلام بازنشستگی یکی از کارهایی که کردم این بود که بار دیگر تمام آثار خود را خواندم تا ببینم وقتم را تلف کردهام یا نه.»
راث از منتقدان سرسخت دونالد ترامپ و جز دهها امضا کننده نامهای خطاب به رییس جمهور آمریکا برای لغو فرمان مهاجرتی بود. او همچنین در سالهای دهه ۷۰ سفرهای منظمی به بلوک شرق داشت و در آنجا با نویسندگانی چون میلان کوندرا و ایوان کلیما واتسلاو هاول ملاقات کرد و صدای آنان را از دل خفقان رژیم کمونیستی به دنیا رساند. در همان ایام رمان «گروه ما» با عنوان فارسیِ «رییس جمهور ما» را منتشر کرد که انتقادی تند به حضور نظامی امریکا در ویتنام و رییس جمهور نیکسون بود.
طی این سالها در فیلمهای سینمایی نیز از آثار راث اقتباسهایی صورت گرفت اما اغلب آنها آثار ناموفقی از کار درآمدند.
وی در مجموعه آثارش آمریکا را از دریچه تناقضات شخصی، اش مورد کاوش قرار میداد و به موضوعاتی چون هویت، اخلاقیات و فناپذیری بشر میپرداخت و یکی از اصلیترین چهره های ادبیات آمریکا در نیمه دوم قرن ۲۰ میلادی بود.