شطرنج نهادهای قدرت باروحانی ؛ مهار همه جانبه برای جبران شکست
با نهایی شدن لیست وزرای کابینه موج انتقاداتی عمدتا از سوی اصلاح طلبان و گروههای حامی روحانی علیه ترکیب کابینه مطرح شد. در لیست جدید انتقادات متوجه چند موضوع است:
الف- عدم انتخاب وزیر زن علیرغم وعده های انتخاباتی
ب- تغییر خانم مولاوردی به عنوان معاون امور زنان
ج- و اگذاری مجدد ستون سیاست داخلی کشور به جناح اصولگرا
د- واگذاری زمین بازی در فرهنگ وسیستم آموزشی کشور به راست میانه
علیرغم شعارهای انتخاباتی روحانی و وعده های بسیار رادیکالی که داده بود در یکماه گذشته فضای سیاسی ایران به سمت سکوت و تعامل میان روحانی و بلوکهای جناح قدرت پیش رفت . در چنین وضعیتی کاملا محسوس بود که نهادهای قدرت برای لیست کابینه از همه جهت برای تحت فشار قرار دادن روحانی و مهار همه جانبه او استفاده کنند.
اما نهاد رهبری و دیگر نهادهای قدرت از در منگنه قرار دادن روحانی چه اهدافی را دنبال می کنند:
1- مدیریت کامل دولت در ازای باخت انتخاباتی
بعد از ورود روحانی به انتخابات، محاسبه رهبر و دیگر نهادهای قدرت این بود که با توجه به اینکه رای منفی روحانی در ارتباط با رکود و بیکاری به ویژه در شهرستانها زیاد است اگر یک بسیج انتخاباتی علیه او صورت بگیرد زمینه شکستش فراهم خواهد شد . لذا منابع همه نهادها در خدمت سازماندهی برای پیروزی ابراهیم رییسی قرار گرفت که با تغییر مواضع روحانی که آنها را غافلگیر کرد ، صحنه انتخاباتی علیه محاسبات آنها رقم خورد. لذا در واکنش به این شکست محاسباتی نهاد رهبری در صدد مدیریت کامل دولت برآمدند تا بتوانند تبعات شکست را به حداقل برسانند .
2- جدا کردن بدنه انتخاباتی روحانی از او
روحانی با شعارهای تندی که داد توانست اعتماد بدنه وسیع اجتماعی ناراضی را به ویژه از میان گروههای طبقه متوسط را پشت سر خود بسیج کند.به همین خاطر نیز نرخ مشارکت در شهرهای بزرگ در صندوقهای رای در شمال شهر بیش از جنوب شهرها بوده است. روحانی در حوزه سیاسی و اجتماعی سعی میکرد مطالبات این بدنه را به عنوان شعار خودش مطرح کند . شعارها در برگیرنده آزادی رهبران جنبش سبز، نقد رفتار گروههای افراطی در حوزه اجتماع و سیاست، نقد غیر مستقیم رهبری و نقد سپاه در پرتاب موشک به عنوان اخلال در توافق برجام، شعار رفع کامل تحریمها و چشم اندازی امید بخش از رفع تحریمهای غیرهستهای و حضور زنان و اقلیتها در کابینه جدید دولت بود .
اکنون با محدود سازی روحانی و برای آنکه تمام وزرا و معاونین ریاست جمهوری را به تایید برساند و نیز مجبور به تغییر کسانی شود که دارای سمت بودند میخواهند توان اجرایی او را محدود سازند.
لذا در چینش جدید نیروی اجرایی کابینه ممکن است از لحاظ کارایی نتواند وعدههای انتخاباتی را محقق کند و شکاف میان وعدهها و عمل دولت از مواردی است که میتواند به سرعت منجر به شکاف میان دولت و هوادارانش شود. تجربه تاریخی نیز نشان داده است که زمینههای سرخوردگی سیاسی در جامعه بسیار زیاد است و افراد به سرعت تغییر موضع خواهند داد و خیل حامیان دولت ممکن است به مخالفان وی تبدیل شوند.
3- انشقاق در اصلاح طلبان در مورد حمایت از رییسی
در محاسبه نهادهای قدرت یکی از دلایل محدود سازی روحانی آن است که نیروهای فکری و مرجع اصلاح طلب نیز مجبور شوند از روحانی و کابینه و خط مشی سیاسیش فاصله بگیرند. زیرا روحانی با توجه به سوداهایی که در سردارد و برای پیشبرد کارها و امور اقتصادیش مجبور است که هماهنگیش را با نهادهای قدرت افزایش دهد و همین فاصله گیری اصلاح طلبان را از او افزایش میدهد . مضافا براینکه او مایل است که هویت جدیدی از جریان خودش در سیاست ایران تعریف کند و به طور کامل از زیر سایه اصلاح طلبان خارج شود . افزایش این انشقاق و جدا شدن بدنه اجتماعی از روحانی میتواند موقعییتش را در ساختار قدرت ضعیف سازد .
4- مدیریت مهار در صورت حرکت رادیکال
نهاد رهبری و نهادهای قدرت بر این محاسبهاند که روحانی اگر در تنگنا قرار بگیرد و مانند دوره انتخابات به تغییر مواضع و رفتار دست بزند تا خودش را در افکار عمومی بازسازی کند . در این صورت باید پلان مهار جایگزین داشته باشند تا با توجه به بدبینی عمومی به وی این بار با یک حرکت حقوقی و یا از طریق مجلس و فشار تبلیغاتی مثلا با انتشار مسائل خصوصی و یا مواضع تند امنیتیش در گذشته در یک حرکت ناگهانی او را مجبور به خروج از قدرت و یا سکوت منفعلانه در قدرت سازند .
این بازی شطرنجی که نهادهای قدرت با روحانی آغاز کردهاند چندان قابل پیش بینی نیست . اما روحانی در آن نمی تواند پیروز شود جز آنکه منابع مردمی و افکار عمومی را پشت سر خود سازماندهی و بسیج کند . حرکت اول او در چینش افراد کابینه و محافظهکاری او در این انتصابها که چندان نسبتی با مواضع انتخاباتیش ندارد و تغییر افرادی مانند مانند مولاوردی و مجید انصاری به دستور رهبر چندان جای خوشبینی برای موفقیتش باقی نمیگذارد. جز آنکه او به عواملی چشم دوخته باشد که اطلاعاتش برای همگان آشکار نباشد .