مجادله های پایان ناپذیر
موضع گیری تند سردار جعفری فرمانده سپاه در نقد سخنان روحانی که درماه رمضان در برابرصاحبان صنایع مطرح شده بود، بار دیگر فضای سیاسی که بعد از سخنان رهبر در نماز عید فطر به نظر میرسید به سمت آرامش بیشتری به پیش میرود را ملتهب ساخت. روحانی در نقد خصوصیسازی گفته بود که منابع اقتصادی از دست یک دولت بی تفنگ به دست یک دولت با تفنگ افتاده که رسانه هم در اختیار دارند و کسی جرات رقابت با آنها را ندارد.
در پاسخ به این مواضع فرمانده سپاه حرفهای روحانی را بهشدت مورد نقد قرارداده و گفته دولتی که تفنگ نداشته باشد توسط دشمنان تحقیر و سرانجام تسلیم می شود. وی همچنین مواضع روحانی را غیرمنصفانه دانسته و گفته دولتها خودشان از ما خواستند تا وارد عرصه سازندگی شویم. وی تاکید کرده که نمیشود آقایان کارهای سخت را با کمترین منافع به سپاه واگذار کنند و به پروژههایی که سپاه میسازد افتخار کنند، اما در مقابل و در حالیکه هزاران میلیارد تومان بابت پروژهها بدهکارند علیه سپاه با بیانصافی حرف بزنند. جعفری انگیزه روحانی از بیان انتقادات را دو قطبی کردن فضا برای فراراز پاسخگویی به پیشبرد وعدههای اقتصادی و حل مشکلات معیشتی مردم دانست.
تداوم این مجادلات کلامی این پرسش را مطرح می کند که چرا این مجادلات میان نهادهای قدرت بهویژه رییس جمهور و سپاه پاسداران در طول چهار سال گذشته بیوقفه ادامه داشته و از خصومت لحنها هم کاسته نمیشود؟
به نظر میرسد این امر ناشی از سوتفاهم و سوءظن عمیقی است که حول دیدگاهها وعملکردهای دو نهاد شکل گرفته است. این اختلافات هم درحوزه سیاست داخلی و هم سیاست خارجی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود :
الف – شکاف نخست میان دولت و سپاه مربوط به سیاست تنشزدایی به خصوص با آمریکا وغرب است. سپاه معتقد است که نمیتوان به غرب اعتماد کرد و انقلاب اسلامی در چالش با امریکا و حفظ هویت خود میتواند به حرکتش ادامه دهد و سیاست روحانی هویت آن را مخدوش و در نهایت تسلیم غرب خواهد کرد. در حالیکه روحانی معتقد است راهی جز تعامل با جهان وتنشزدایی وجود ندارد.
ب - اختلافنظردیگر مربوط به فعالیتهای منطقهای سپاه است که دولت روحانی همچنان که در برنامه ریاست جمهوریش اعلام کرده قصد دارد که در حوزه عراق و سوریه، دولت مدیریت امور را انجام دهد و تعیین سیاست در این حوزهها از دست سپاه قدس خارج کند. در حالیکه سپاه معتقد است دولت بدون مقاومت و پیشرفت دفاعی در دیپلماسی نمیتواند کاری انجام دهد و برگ برندهای در اختیار ندارد.
ج- شکاف دیگر مربوط به فعالیتهای اقتصادی سپاه است که دولت روحانی سعی کرده در مقابله با نفوذ آنها در مقایسه با دولت احمدینژاد از واگذاری صنایع و شرکتهای اقتصادی به آنها محدودیتهای بیشتری اعمال کند و در ضمن با تایید مجلس مقرر شده سپاه برای فعالیتهای اقتصادی قرارگاه خاتم مالیات پرداخت کند. در حوزه نفت و گاز نیز وزیر نفت بیژن زنگنه برخلاف سلف خود هیچ اولویتی برای قرارگاه خاتم قائل نشد و سعی کرد فقط پروژههایی را به آنها واگذارکند که در مقایسه با بخش خصوصی قابلیت انجام آن را دارند و در ضمن از ارزیابی مجدد پروژها و افزایش هزینههای آنها جلوگیری کند. این مجموعه سیاستها که منافع اقتصادی سپاه را مورد تهدید قرار میدهد نیز از مهمترین عوامل نارضایتی آنها از دولت می باشد.
د-اختلاف نظر دیگر به مساله امنیت برمیگردد دستگاه اطلاعاتی سپاه در حال حاضر در رقابت و توازی با وزارت اطلاعات قرار گرفته و اینهم از جمله موضوعاتی است که میان دونهاد اختلاف ایجاد کرده است.
در دستگیری مدیران کانالهای تلگرامی که توسط اطلاعات سپاه انجام گرفت وزیر اطلاعات در مجلس گفت باید اطلاعات سپاه پاسخگوی عملکردش باشد. در حالیکه تاکنون هیچکدام از مدیران اطلاعات سپاه برای توجیه اقداماتشان به مجلس نرفتهاند.
در انتخابات مجموعه این شکافها سبب شده بود که سپاه و بسیج با تمام قوا بهدنبال انتخاب رییسی بروند و روحانی در قبال این کار با درک شکافهای اجتماعی در تبلیغات انتخاباتی توانست نارضایتی که از اقدامات سپاه وبسیج در جامعه وجود دارد را به گونهای تبدیل به رای باشکوهی برای خود سازد و فرماندهان سپاه از این موضوع ناراحتند و منتظر فرصتند که تلافی آن شکست را در جای دیگری درآورند. از دید سپاه مجادله کلامی با رییس جمهور میتواند از اقتدار وی و اطمینان سرمایهگذاران خارجی و داخلی برای سرمایه گذاری بکاهد. مضافا بر اینکه نیروهای اصولگرا را میتوانند حول همین انتقادها علیه دولت سازماندهی کنند. حمایت برخی روحانیون از جمله رییسی نیز در جهت تقویت همین مواضع است .
روحانی هم در عوض سعی میکند با افزایش حمایت اجتماعی و محکم ایستادن در مواضعش آنها را در افکار عمومی به عقب براند. داستانی که همچنان ادامه خواهد داشت.