راپورت خفیه نویس؛ حضرت آقا! صحیح میفرمایند
صبح به واسطه بگو مگو و مرافعه با عیال قدری دیر به دربخانه رسیدم. از وقتی عیال مطمئن شده که صغرایی در کار نیست انگار قدری ناراحت است. آدم نمیداند باید چه خاکی توی سر کند. خیلی وضع زوجات و طلاق و ازدواج خوب است، این وکلای مجلس هم مخالفت نمودهاند که سن ازدواج بالا برود. اگر مملکت را بدهی دست این علمای اعلام دختر را از شیر نگرفته شوهر میدهند و میبندند به پنیر. بقول آن حکایت معروف. دیشب موقع خواب افکار مختلفه به مغزم هجوم آورده که این جلسات را که با حضرت آقا میگذارم یک طوری نشود که به جای دادن اخبار خفیه بشود اسباب مشاوره و مذاکرات. هر کس موظف است فعل مخصوص خودش را انجام داده و حقیر سراپا تقصیرهم مامور خفیه بوده باید همین فعل را مرتکب شوم.
وقتی وارد اشکوب عمارت حضرت آقا شدم، نشسته مشغول مطالعه در لپ تاپ مبارکه بود. سلامی کرده منتظر ماندم. چند دقیقهای طول کشید تا سر برداشته و جواب سلام دادند.
فرمودند: داشتیم دیشب به حرفهای شما فکر میکردیم.
عرض کردم: بله. من هم دیشب بابت همین بدخواب شده و از امروز تصمیم گرفته که بیشتر اخبار مهمه را خدمت آقا عرض نموده که وظیفه خود را انجام داده باشم.
آقا فرمودند: شما همین که میآیی وظیفه انجام میدهی و من خیلی از مذاکره با شما فایده میبرم.
چیزی نگفته و ساکت ماندم.
فرمودند: این مردک دانالد گفته اگر من استیضاح شوم بازار سقوط مینماید.
عرض کردم: اتفاقا پروپاغاندای خوبی است، از وقتی به ریاست اتازونی رسیده وضع اکونومی مملکتش پروگرس نموده و روی همین موضوع مانوور میدهد.
فرمودند: برای مردم اتازونی شاید فقط معیشت و اکونومیات اهمیت داشته باشد. این هم نقلی است.
عرض کردم: اتفاقا حاج احمد آقای امام جمعه، گفته رعایای این مملکت زندگی عزتمندانه را به معیشت ترجیح داده و در مقابل تحریم خم به ابرو نیاورده و بقول سیدالشهدا هیهات من الذله. و فرموده که در زمان حضرت رسول هم ملت تحریم بوده و اصحاب رسول الله مقاومت نمودند.
آقا فرمودند: این هم پروپاغاندای مملکت ماست.
عرض کردم: دیروز که این همه علمای اعلام و حجج اسلام اینجا آمده بودند بابت اخذ دولار به نرخ قدیم نشان میدهد که علمای اعلام چقدر در مقابل تحریم مقاومت مینمایند.
آقا فرمودند: حرف درستی زدید، این را باید به خود علما بگوئیم که ملت به ما نگاه میکنند.
عرض کردم: ما که جرات حرف زدن نداریم، شما بفرمائید.
فرمودند: باید روی این قضیه فکر بیشتر بکنیم. امروز هیچ امر بقاعده مقابله با مفسدین اقتصادی مهم نبوده و من در این مورد حرف زیاد دارم.
عرض کردم: اتفاقا رئیس جمهور سابق کره جنوبی، که یک ضعیفه است دستگیر شده و در چند ماه به پرونده او رسیدگی شده و همین امروز۲۵ سال حبس برایش بریدهاند. گویا بیست میلیارد وون اختلاس نموده. حدود ۱۷میلیون دولار اتازونی. اگر به همین میزان قرار باشد برای صدراعظم اسبق و عمله اکره او و آن مردک بابک زنجانی حکم صادر شود هر کدام باید چهارصد پانصد سال حبس بروند.
آقا فرمودند: بله، باید این امور را سریع انجام بدهیم.
عرض کردم: اختلاس بابک خان زنجانی ۲۰۰ برابر این ضعیفه است.
آقا فرمودند: باید دولت به این امور رسیدگی کند.
عرض کردم: به دولت دخلی ندارد. به رئیس قوه قضائیه باید بگوئید.
آقا فرمودند: البته رئیس قوه قضائیه دائم درگیر مبارزه با فساد اقتصادی است.
عرض کردم: صحیح میفرمائید.
آقا فرمودند: صحیح میفرمایم؟
عرض کردم: خدا را شکر خودتان همه چیز را زود ملتفت میشوید.
آقا فرمودند: یعنی منظورت این است که اگر آن آقای احمدی نژاد را که این همه پرونده خلاف اقتصادی داشته بخاطر اینکه سابقه رئیس جمهور بوده تا حالا محاکمه کرده بودیم، خیلی کارها بهتر شده بود.
عرض کردم: صحیح میفرمائید....
آقا فرمودند: یعنی منظورت این است که اگر فلان معاون صدراعظم سابق که آن همه اختلاس کرده بود و زنبیل دستش گرفته بود و علیه همه هم حرف میزد، خیلی صحیح و سریع محاکمه و مجازات کرده بودیم، الآن این وضع نبود؟
عرض کردم: صحیح میفرمائید....
آقا فرمودند: یعنی اگر خاوری و فلانی....
عرض کردم: صحیح میفرمائید...
آقا فرمودند: یعنی اگر آن سعید مرتضوی....
عرض کردم: صحیح میفرمائید....
آقا فرمودند: یعنی اگر آن بابک زنجانی....
عرض کردم: صحیح میفرمائید....
آقا فرمودند: یا همان قضیه دکل نفتی...
عرض کردم: صحیح میفرمائید.....
آقا فرمودند: تو امروز چرا هی میگویی صحیح میفرمائید؟
عرض کردم: بخاطر اینکه شما فقط میفرمائید و صحیح هم میفرمائید.....
آقا فرمودند: گفتی برادرت پس گردنی میزد؟
عرض کردم: بله، صحیح میفرمائید....
میرزا ابراهیم خفیه نویس