نمایش آثار نقاشی هنرمندان ایرانی با موضوع «زنان» در برلین
قرار ما در فرهنگسرای اولمه (Ulme) در شهر برلین است. ساختمانی بزرگ و قدیمی که میتوان حس و حال هنر را از در و دیوار آن مشاهده کرد. برای رسیدن به این فرهنگسرا در منطقه شارلوتنبورگ برلین از خیابانهایی عبور میکنم که درختان بلند کاج و سرو و بلوط آن را احاطه کردهاند. درختانی که این روزها نارنجی و قرمزی برگهایشان خبر از رسیدن پاییز میدهند. از پلههای فرهنگسرا بالا که میروم از همان آغاز هنر ایرانی چشمها را نوازش میکند. سی و هشت اثر از ۱۹ هنرمند ایرانی که ۱۵ نفرشان زن هستند، در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده است.
لیلا مورگن اشترن، آساره عکاشه، کتایون مقدم، نگین ناصرانی، نیوشا جوادیپور، الهام فاطمی، همتا معینی، مریم آشوری، مهناز پاسیخانی، ناهید نواب، لیلا ویسمه، الهام یزدانیان، مانلی منوچهری، زهرا غیاثی و لیلا حسینی هنرمندان نقاشی هستند که آثارشان به نمایشگاه گذاشته شدهاند. در میان بازدیدکنندگان، کانی علوی از همه معروفتر است؛ هنرمند نقاشی که آثارش در برلین خوشآوازه است.
از او درباره آثار به نمایش گذاشته شده میپرسم. میگوید: «کار زنان هنرمند ایرانی از قدرت و تکنیک بالایی برخوردار است اما آنها تاکنون فرصت کمتری داشتهاند تا خارج از ایران حضور یابند؛ در واقع میتوان گفت هنرشان مخفی مانده است و برای مردم دنیا از جمله هنردوستان آلمانی هنر زنان ایرانی مبهم و ناشناخته است. اروپاییها علاقهمندند با آثار هنری زنان ایرانی آشنا شوند. همیشه این سوال برای مخاطبان ما وجود دارد که چرا با وجود قوی بودن آثار هنری زنان ایران اما هنر آنها کمتر در اروپا به نمایش در آمده است؟»
او معتقد است با تلاش و جدیتی که در زنان هنرمند ایرانی وجود دارد، در سالهای نه چندان دور آثار هنری آنها در گالریهای معتبر و موزههای جهان به نمایش گذاشته خواهند شد.
راست میگوید و نمونهاش همین آثاری است که در گالریهای معتبر آلمان از جمله «وسرکونست» و همین فرهنگسرای «اولمه» در معرض دید هنردوستان قرار گرفته است. آقای علوی میگوید یک خانم گالریدار شناخته شده آلمانی که هر سال آثار هنرمندان جهان را در گالریاش به نمایش میگذارد، این قول را از او گرفته است که سال آینده آثار نقاشی زنان ایرانی در گالریش به نمایش گذاشته شوند.
فرناز محمدی، نمایشگاهگردان را میبینم که با چند تن از مهمانان در حال گپ زدن است. او که مسئولیت آوردن این آثار را برعهده گرفته است، میگوید: «هدف از برگزاری نمایشگاه نقاشان ایرانی بهخصوص زنان و البته چهار نفر آقایی که در این نمایشگاه باز با موضوع زنان شرکت کردهاند، این بوده است که چهره زنان ایرانی را که بهخصوص این سالها با ممارست و تیزهوشی بسیار از موانع سر راهشان عبور کردهاند و زبان هنرشان در حال تبدیل شدن به زبان قابلفهم جهانی است، به مردم خارج از مرزها نشان دهیم تا آنها با هنر و اندیشه زن ایرانی بهتر آشنا شوند.»
فرناز ادامه میدهد: «بهعلت وجود مشکلات اقتصادی و مشکل در دریافت روادید که این روزها گریبانگیر ایرانیان است، هیچکدام از هنرمندان ایرانی نتوانستند خودشان در این نمایشگاه شرکت کنند و این سوال برای بازدیدکنندگان آلمانی ما وجود دارد که چرا خود هنرمندان حاضر نیستند؟»
یکی از آثاری که توجه من و البته سایر هنر دوستان را جلب کرده است متعلق به لیلا مورگن اشترن است. زیبایی در عین سادگی بهترین توصیفی است که میتوانم از کارهای او داشته باشم. لیلا مقیم آلمان است و طبیعی است که او تنها زن هنرمندی باشد که میتواند درباره آثارش به علاقهمندان و بازدیدکنندگان توضیح دهد.
از او در خصوص ویژگی آثار این نمایشگاه میپرسم. میگوید: «مهمترین ویژگی که از دیدگاه من وجود دارد این است که هیچکدام از هنرمندان کارهایشان شبیه به هم نیست. با وجود مدرن بودن همه آثار، هر هنرمند به سبک و سیاق خود کار کرده است. شاید بهخاطر این است که در ایران بافتهای مختلفی در زندگی مردم و رفتار فرهنگیشان وجود دارد که این خواه ناخواه سوژههای جذاب و متنوعی برای خلق اثر هنری به هنرمند میدهد و در آثار هنرمندان ظهور و بروز میکند.»
لیلا در مورد آثار خودش هم میگوید: «چند کاری که در این نمایشگاه به نمایش گذاشتهام از مجموعه آثارم با نام «حرکات موزون» است که سال ۲۰۰۹ اولینبار با به تصویر کشیدن لوگوی یک مدرسه رقص در آلمان آغاز شد و بعد آنقدر با این خطوط که حرکات رقص و شادی انسانها را نشان میدهد، ارتباط برقرار کردم که آنها را در تابلوهای بزرگ به تصویر درآوردم و تا به امروز در اندازههای مختلف و در قالب یک مجموعه ادامه دادهام.»
در آثار لیلا معمولا فرمها اگر حتی چند رقصنده و فیگور هم که باشند، از یک خط تشکیل شدهاند که از یک نقطه شروع میشوند و دوباره به همان نقطه برمیگردند.
لیلا میگوید این خطوط مواج برای او حس و حال خطوط نرم و مواج در مینیاتور ایرانی را دارد.
همه آثاری که بر دیوارهای خانه فرهنگ اولمه نصب شدهاند، هر کدام حرفی برای گفتن دارند. در پس از هر قلمی که بر بوم و کاغذ کشیده شده است، اندیشه و نگاه زنان ایرانی را میتوان درک کرد. تابلوی «عبور» را که در آن زنی قدم در راهی بیانتها گذاشته است را با دقت نگاه میکنم. خیلی دلنشین است. بهنظر میرسد آن زن تنها خود هنرمند است که با سوژه همزاد پنداری کرده است. او در آغاز مسیری قرار دارد که با گذر از آن میتواند به رشد و بالندگی دلخواهش برسد.
آنسوتر، تابلویی است که فقط نیمتنه زنان روی آن کشیده شده است و هیچ کدام سر ندارند. این شاید نگاه انتقادی هنرمند -که اتفاقا مرد است- به تفکر جنسیتزده برخی افراد است که تفکر و اندیشه زنان را نمیبینند و فقط نگاه جنسیتی به آنها دارند.
نمایشگاه «اولمه» آثار قدرتمند دیگری هم از هنرمندان مرد ایرانی دارد؛ آثاری از مرتضی پورحسینی، کیوان عسکری، حسین چراغچی و رضا صدیقیان کاشی که بهنظر میرسد، برخی از آنها پلی میان شیوههای هنری گذشته با امروز بنا میکنند و دقت و تمرکز خود را در آثار به نمایش گذاشتهاند و نگاهشان به سوژه از اجتماعی تا انتزاعی است.
از فرهنگسرای اولمه که بیرون میآیم در لابلای درختان کمی پاییزی شده و هوای مهآلود و سحرانگیز این فصل به این فکر میکنم که نقاشیهای آبستره و اکسپرسیونیستی پر مفهومی که دیدهام نشاندهنده قدرت فکر، هنر و خلاقیت هنرمندان و بهخصوص زنان امروز ایرانی است؛ زنانی که امروز بیش از هر زمان به رشد و بالندگی رسیدهاند.