هفته کتاب و سیاست آزمون و خطا در حوزه نشر
۲۵ سال از مشخصشدن هفتهای برای کتاب در ایران، گذشته و هنوز از تاثیر این رخداد فرهنگی بر کتاب و کتابخوانی ارزیابی مشخصی در دست نیست.
هفته کتاب از روز کتاب و کتابخوانی (۲۴ آبان) آغاز میشود و تا آخر آبانماه ادامه دارد. نخستین دوره هفته کتاب روزهای چهارم تا دهم دیماه سال ۱۳۷۲ برگزار شد، اما دورههای بعدی آن در سومین دهه آبانماه برگزار شده است.
هفته کتاب و نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، دو رخداد مهم حوزه کتاب و نشرند، که یکی در میانه بهار و دیگری در میانه پاییز برگزار میشود.
سازمانها، نهادها و ارگانهای مختلفی که بهنوعی با کتاب سروکار دارند، سعی میکنند با تمرکز بر فعالیتهای مرتبط با کتاب رنگوبویی به این هفته ببخشند. متولی اصلی هفته کتاب معاونت فرهنگی وزارت ارشاد است، که سعی کرده با گسترش فعالیتهای مرتبط با کتاب و نشر توجه نهادها و ارگانها را به کتاب و کتابخوانی جلب کند، و علاوه بر آن، نهادها و سازمانهای دیگری را نیز درگیر کتاب کند. برای نمونه، وزارت علوم یا آموزشوپرورش در هفته کتاب برنامههای مختلفی را در رابطه با کتاب و کتابخوانی در نظر میگیرند. آموزشوپرورش هماهنگ با معاونت فرهنگی و ناشران، بهخصوص ناشران کتاب کودک، بودجهای را به خرید کتاب و تزریق آن به کتابخانههای مدارس اختصاص میدهد، یا برنامههایی نظیر تجلیل از خادمان نشر، کتابهای دانشگاهی و ناشران برگزیده در همین ایام برگزار میشود.
کتابفروشیهای سراسر کشور، یا ناشران نیز سعی میکنند با دادن تخفیف به خریداران از فرصت پیشآمده برای افزایش فروش بهره ببرند.
طی ربع قرن اخیر، وزارت ارشاد تلاش کرده با ایجاد نهادهایی همچون خانه کتاب، موسسه نمایشگاهها، خبرگزاری کتاب و نیز اختصاص بودجه به انتشار نشریههای تخصصی حوزه کتاب، برگزاری جوایز گوناگونی مثل جایزه کتاب فصل، برگزاری نشستهای نقد و بررسی در سرای اهل قلم، بحث کتاب را در جامعه رونق ببخشد.
همین نهادها در ایام هفته کتاب با انبوهی از برنامهها روبهرو میشوند، که چه بخواهند، چه نخواهند، مکلف به برگزاری هستند. درواقع، قرار بود هفته کتاب آیینی باشد تا گفتمان کتاب را، هرچند کوتاه، ترویج دهد، اما مشکلات زیربنایی دیگری که در جامعه و بهخصوص قشر کتابخوان و کتابنویس وجود دارد، سبب میشود این بسترسازیها به نتایج مورد انتظار مدیران نینجامد.
سیاستهای دوگانه آموزشوپرورش در حوزه کتاب
علیرضا کاظمی، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزشوپرورش، در گفتوگو با ایبنا خاطرنشان کرده «در ۵ سال گذشته، بیش از ده میلیون کتاب در مدارس توزیع شده است»، که بهگفته او «میزان سرانه کتاب را از شش به ده کتاب برای هر دانشآموز رسانده است»، اما مشکل این است که هیچ آماری از میزان کتابهای خواندهشده و سرانه مطالعه دانشآموزان در دست نیست. درواقع، هنوز پژوهشی صورت نگرفته، یا نتایج حاصل از آن عمومی نشده، تا از گرایش مطالعاتی و اصولا نوع نگاه دانشآموزان به مضامین کتابها خبر دهد. ضمن اینکه، روند انتخاب کتاب در آموزشوپرورش و توزیع آن میان مدارس خود فرایندی بسیار پیچیده است، بهعنوان مثال، هوشنگ مرادی کرمانی، یکی از موفقترین نویسندگان ادبیات کودک، خبر داده بود کتابهایش از فهرست آموزشوپرورش و مدارس کشور حذف شده است. به تعبیر دقیقتر، سوای ممیزی صورتگرفته در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سامانه آموزشوپرورش نیز به هر کتاب مجوزداری اجازه نمیدهد تا در فهرست کتابهای ارسالی به مدارس قرار بگیرد، و این خود نوعی رانت برای ناشرانی ایجاد میکند که با مدیران آموزشوپرورش شبکه ارتباطی بهتری دارند، و در این میان، ناشران کتابهای مذهبی در ارسال کتاب به مدارس دست بالا را دارند.
رشد قیمت و حذف کتاب از سبد خرید خانوار
قیمت کتاب از جمله عوامل مهمی است که افزایش و کاهش آن با افزایش و کاهش خریداران و خوانندگان نسبتی مستقیم دارد.
در تمام این سالها، دولت و وزارت ارشاد برنامههایی را در دستور کار قرار داد تا بتواند جلوی افزایش انفجاری قیمت کتاب را بگیرد. خرید کتاب و اعطای یارانه به کاغذ، و سیاست تخصیص یارانه به کتابفروشیها در قالب طرحهای بهاره و پاییزه از جمله این موارد است. برگزاری نمایشگاههای استانی و تخفیفهای آنچنانی نیز سیاست دیگری است که وزارت ارشاد پیگیری میکند، سیاستی که در درازمدت به تعطیلی بیشتر کتابفروشیهای شهرستانها میانجامد.
برابر آماری که خانه کتاب منتشر کرده، «میانگین قیمت هر کتاب با افزایش ۲۶۸۲ تومانی از ۱۷ هزار و ۸۳۲ تومان در مرداد ۹۶ به ۲۰ هزار و ۵۱۴ تومان در مرداد ۹۷ رسیده است، که از رشد ۱۵ درصدی خبر میدهد». به نظر میرسد در ماههای آتی شاهد واقعیتر شدن قیمت کتاب و تاثیر تحریمها بر آن خواهیم بود، چرا که هنوز کتابهایی منتشر میشوند که تعیین قیمت آنها به پیش از افزایش چندبرابری ارزش دلار در برابر ریال بازمیگردد. قطعا افزایش قیمت کتاب بر قدرت خرید مردمی که با مشکلات اقتصادی و معیشتی فراوانی روبهرو هستند، بیتاثیر نخواهد بود، و آنها را به سمت حذف کتاب از سبد کالای خانوار سوق خواهد داد.
سیاست مبارزه با قاچاق کتاب
طی چند سال گذشته، همایشهای متعددی برای مبارزه با کپی غیرمجاز کتابها برگزار میشد، اما این همایشها و صحبتها بازخورد عملی چندانی نداشت؛ و ناشران، بهخصوص در بخش خصوصی، معترض و منتقد بودند که در مجریان قانون، از دولت گرفته تا قوه قضاییه و نیروی انتظامی، ارادهای برای برخورد با سرقت فیزیکی و مجازی کتاب دیده نمیشود. اما در سال جاری و با کشف یک انبار میلیونی کتاب، گردش امور اندکی به نفع ناشران چرخید.
فریبرز رییسدانا، مدیر انتشارات نگاه، در گفتوگویی مطبوعاتی اعلام کرده «پس از این اتفاق بزرگ که صحبت از کشف میلیونها نسخه کتاب است، بازار جان تازهای گرفته است». آقای رییسدانا در ادامه افزوده است «طی صحبتی که با دوستان ناشر و پخشکننده داشتم، همه معتقدند که پس از برخورد با قاچاقچیان کتاب، فروش بین۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش داشته است».
این نخستین بار است که یک ناشر بخش خصوصی از توفیق دولت در مبارزه با فساد ناشی از قاچاق کتاب سخن میگوید. اما تنها مشکل ناشران امروز ایران قاچاق فیزیکی کتاب نیست، قاچاق و سرقت کتاب در فضای مجازی نیز اکنون به معضلی بزرگ تبدیل شده و روزی نیست که ناشران معتبر، بهخصوص ناشران معتبر بخش خصوصی، از سرقت آثارشان در شبکههای مجازی نشوند. در این میان، مشکل فقط سارقان نیستند، بلکه مردم و مخاطبانی هستند که از این شبکهها برای دانلود غیرقانونی کتابها استفاده میکنند و بازار تقاضای کتاب را بهشکلی عجیب به سمت استفاده غیرمجاز سوق دادهاند؛ و در زمینه حل این معضل، دولت و قوه قضاییه توفیق چندانی نداشتهاند.
سوای موارد یادشده، باید به سانسور و بخش ممیزی کتاب نیز اشاره کرد که در عدم شکلگیری گفتمانهای انتقادی نسبت به سیاستهای حاکم در حوزههای مختلف سهمی عمده داشته است.
با چنین مشکلاتی، به نظر میرسد برگزاری مراسمهایی چون هفته کتاب مسکنی باشد برای نشر رنجور ایران که دستخوش آسیبهای ساختاری فراوان است.