شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

چاره نجات هامون

 

هفته گذشته رییس سازمان حفاظت محیط‌زیستاعلام کرد: «هامون دیگر هامون نمی‌شود و مردم باید قبول کنند که هامون دیگر آن هامون پرآب سال‌های گذشته نخواهد بود و این اتفاق هیچ‌زمان نمی‌افتد.» آیا واقعا این‌گونه است و هامون هیچ راه نجاتی ندارد؟ در این نوشته تلاش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود.

ابتدا توجه شما را جلب می‌کنم به نقشه زیر: این نقشه بخشی‌از مستندات یک پروژه مطالعاتی است درباره تفاوت‌های میزان دسترسی ملت‌های خاورمیانه به منابع آب، قبل و بعد از مرزبندی‌های معاصر که توسط نگارنده در حال انجام است. به هر رو، هامون و زیست‌بوم پیرامون آن را در قلب دایره زردرنگ میان نقشه می‌بینید. ملاحظه می‌شود که سیستان و هامون، درجایی واقع‌اند که تا شعاع گسترده‌ای از پیرامون آن، دسترسی به منابع آب در بدترین وضعیت، یعنی «تراژیک» است.

 

 

این وضعیت حاصل دو مولفه است: تغییر اقلیم (عامل طبیعی) و سوء‌مدیریت در مصرف منابع آب (عامل انسانی). شرح دلایل بروز این دو مولفه موضوع این یادداشت نیست. به هر رو، حاصل آن‌چه که در دهه‌های اخیر رخ داده، وضعیت موجود است: مهم‌ترین مقام مسئول مدیریت محیطی در ایران پرچم تسلیم را برافراشته و می‌گوید کاری نمی‌شود کرد، هامون خواهد خشکید. اما هامون برای آنکه بماند و نخشکد، دست‌کم دو چاره دارد. این دو چاره را مرور می‌کنیم:

 

الف) واردات آب از افغانستان

در غرب هامون حتی تا صدها کیلومتر دورتر، وضعیت آب همچنان «تراژیک» است. به سمت شمال و جنوب نیز کمابیش وضعیت همین است؛ در سمت شرق نیز البته وضعیت تراژیک برقرار است، با این تفاوت که رودخانه‌هایی از مناطقی با منابع آب بسنده‌تر جاری‌اند به این سمت و با گذر از منطقه تراژیک، به مناطقی می‌رسیم که دسترسی به منابع آب در آن‌ها بسیار بهتر از وضعیت تراژیک مناطق غربی است. سرچشمه‌های مهم‌ترین رودی که به سیستان می‌رسد، یک‌هزار کیلومتر دورتر، در هندوکش واقع است: کوهستانی پرآب و بهره‌مند هم از موسمی‌های هند و هم پرفشارهای سیبری. ایران باید چشم به آب‌های هندوکش بدوزد. روش کار هم فقط احیای توافق هلمند نیست. باید پیشنهادی روی میز افغان‌ها گذاشت که نتوانند ردش کنند. راه‌های بسیاری هست برای رسیدن به یک توافق برد-برد با افغانستان برای واردات آب. ایران برگ‌های برنده زیادی دارد برای گذاشتن روی میز مذاکره با افغان‌ها؛ یکی همین بهره‌مند کردن آن‌ها از امکان دسترسی به دریای آزاد عمان است. راهی که اتفاقا باید از سیستان بگذرد و به‌واقع هزینه‌ای هم برای ایران ندارد. ممکن است گفته شود در وضعیت موجود، آورد هلمند هم کم شده و خود ولایت نیمروز هم مشکل کم‌آبی دارد. چاره حل این مشکل، ارائه خدمات مهندسی و لجستیک در بالادست هلمند به افغانستان است. آنچه که باعث افزایش آورد هلمند شود. با کاهش روند سدسازی و نبود بودجه کافی برای اجرای پروژه‌های انتقال آب در داخل کشور، قطعا ده‌ها شرکت ایرانی با توان مهندسی بالا و هزینه مناسب، آماده مشارکت در اجرای چنان طرح‌هایی در افغانستان خواهند بود.  

 

ب) انتقال آب شیرین‌شده از دریای عمان

این البته طرحی دشوارتر و خیلی پرهزینه‌تر است. برای اجرای چنین طرحی، سه مشکل هست: فاصله دور هفتصد کیلومتری، هزینه زیاد شیرین‌سازی آب دریا و پیامدهای محیط‌زیستی مرتبط. اما ایران هم‌اکنون برای انتقال آب در فواصل طولانی فناوری بومی دارد و منافع طرح می‌تواند هزینه‌های انتقال را توجیه کند. مهم‌ترین مولفه شکل‌دهنده در هزینه شیرین‌سازی آب دریا نیز بحث انرژی است. هم‌اکنون ایران دارد می‌کوشد با خواهش و التماس و اتفاقا از مسیر همین دریای عمان و به ثمن بخس به هند و پاکستان گاز بفروشد. با همان گاز، ایران می تواند به‌نسبت ارزان‌تر از تعرفه‌های بین‌المللی، پروژه شیرین‌سازی آب دریا را اجرا کند؛ البته نه آن‌قدر ارزان که تصور کنیم می‌تواند چاره حل بحران خشکیدگی در گستره وسیعی از ایران باشد. ما در این یادداشت فقط داریم درباره نقطه کوچکی از ایران حرف می‌زنیم: سیستان و دریاچه هامون، به‌واسطه اهمیت بسیار استراتژیک آن. پیامدهای محیط‌زیستی شیرین‌سازی آب دریا البته قابل انکار نیست. اما به‌هرحال دریای عمان بخشی از اقیانوس هند است و به آب‌های آزاد متصل است و عوارض محیط‌زیستی شیرین‌سازی آب آن خیلی کمتر از شیرین‌سازی دریاچه بسته‌ای مثل خزر و یا پهنابی با خودپالایی محدود مثل خلیج‌فارس است. مضاف‌بر آنکه به‌هرحال باید پیامدهای اکولوژیک شیرین‌سازی دریای عمان را مقایسه کرد با جایگزین‌های محتمل مثل انتقال آب بین حوضه‌ای و یا مصرف افزون‌تر آب‌های زیرزمینی.  

با این همه، از منظر سیاسی – اقتصادی اجرای دو طرح پیش‌گفته دشوار به‌نظر می‌رسد. دولت از نظر مالی هم‌اکنون در شرایط ارائه چنان مشوق مالی بزرگی به افغان‌ها برای انتقال آب به سیستان و یا اجرای چنان پروژه جاه‌طلبانه‌ای برای شیرین‌سازی و انتقال آب دریای عمان به سیستان نیست. قطعا به‌همین‌خاطر است که عیسی کلانتری، معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست چنان ناامیدانه از خشکیدن اجتناب‌ناپذیر هامون سخن می‌گوید. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد به‌دلیل مشکلات سیاسی فزاینده، گسترش اعتراضات و اعتصابات داخلی و رودررویی خصمانه‌تر دولت آمریکا، اقتصاد ایران اساسا به‌سمت انقباض افزون‌تر پیش می‌رود و نه وضعیتی که احتمالا بتواند به مهار روند خشکیدن ایران، و ازجمله نجات زیست‌بوم‌هایی همچون هامون منجر شود. اما این‌ها سیاست است؛ و البته نتیجه تبعی سیاست، یعنی وضعیت اقتصادی. از نظر فنی و علمی روی کاغذ، داستان برای هامون متفاوت است. هامون چاره نجات دارد. اگر نه حالا، اما حتما دارد.  

 

 

روزنامه‌نگار و کارشناس محیط زیست
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More