فوتبالی که در حال نابودی است
با تاخیر در شروع بازیهای لیگ برتر فوتبال ایران موضوعات حاشیهای این ورزش پرطرفدار در فوتبال ایران به مراتب پررنگتر شده است. با صحبت های یکی از مجریان برنامههای داخلی تلویزیون ایران در ارتباط با لوگوی باشگاه استقلال نه تنها هواداران بلکه مسئولین و مدیران این باشگاه با شتابزدگی و همراه با طرفداران دو آتیشه استقلال با این موضوع برخورد کردند. در این بین یکی از کمدین های مشهور هوادار استقلال نیز در مقام پاسخگویی برآمد و با ادبیاتی که به هیچ عنوان قابل قبول نیست به باشگاه پرسپولیس و بازیکنان سابق و جدید آنها توهین کرده که موجب شده تا تنش بین هواداران این دوتیم به مراتب بیشتر شود. نوع استفاده جملات از طرف این دو که شباهت فراوانی به کریخوانی هایی که بیشتر بر روی سکوهای هواداری و یا در فضای مجازی و بین هواداران کم و سن و سال ردوبدل میشود نشان از جامعه بیهویت ورزش فوتبال است .اگرچه مجری تلویزیون در فضای مجازی عذرخواهی کرده اما تلویزیون ملی ایران نیز با پوزش از این موضوع قصد دارد تا مانع از تنشهای بیشتر در جامعه فوتبال شود.
این موضوع که عملکرد مجری مورد نظر بسیار سخیف و غیرقابل قبول بود تردیدی در آن نیست اما مدیران تلویزیون ایران بجای اینکه این شخص را قربانی کنند باید به دنبال سیاست غلطی باشند که سالیان سال است در تلویزیون ایران نهادینه شده است.
دعوت از لیدرهای که متاسفانه چند سالی است در فوتبال ایران پرقدرتتر از مدیر عامل و یا سرمربی تیمها هستند نشان دهنده عملکرد غلط مدیران تلویزیون است. لیدرهایی که صرفنظر از ایرادات اخلاقی و اجتماعی که دارند به برنامههای ورزشی تلویزیون نیز دعوت میشوند تا با کریخوانیهای نامناسب خود تماشاگران واقعی فوتبال را شکنجه کنند.لیدرهایی که در فوتبال ایران نمونه کامل علفهای هرزی هستند که در حال از بین بردن بدنه اصلی فوتبال هستند.
طرفداری و یا هواداری از هر تیمی حق طبیعی هر انسانی است و هر شخصی نیز بر مبنای موقعیت جغرافیایی زندگی و یا تاریخچه خانوادگی خود به تیم و یا باشگاهی خاصی علاقه مند میشود.
کری خوانی و یا هواداری از تیم مورد علاقه به هیچ عنوان عمل زشت و یا نامناسبی نیست اما نوع آن بسیار مهم است. چند سال بازی در تیم استقلال موجب شده تا هوادار این تیم باشم و در موقعیتهای بسیاری نیز با دوستان و اطرافیان در ارتباط با این موضوع کریخوانیهای بسیاری نیز داشته باشیم اما هیچوقت به خود اجازه نمیدهم تا از تریبون مطبوعات و یا تلویزیون سواستفاده کنم و نسبت به تیم رقیب و هواداران آن بیاحترامی کنم. دلیل آن نیز سیاست درستی است که مدیران تلویزیون و یا سایتهای مربوطه در پیش گرفته اند و از همان ابتدا و با این سیاست که تریبون تلویزیون به باشگاه و تیم خاصی تعلق ندارد و باید تحت هر شرایطی بی طرفی خود را حفظ کنیم درک درستی از یک خبرنگار بی طرف را به نمایش میگذارد.
اما در تلویزیون ایران و پیش از بازی دربی مهم تهران دعوت از هنرپیشگانی که آنها نیز درک درستی از نوع هواداری ندارند با کری خوانیهایی که بیشتر جنبه نمایش دارد موجب تنش بیشتر در بین هوادارانی میشود که در شرایط پرتنش جامعه ایران به دنبال بهانهایی هستند تا فشار روانی خود را آزاد کنند.
به هر جال جامعه فوتبال ایران به گونهای شده است که مدیران این باشگاه ها برمبنای سلیقه، سکوها و هواداران دو آتیشه سیاست کاری خود را انتخاب میکند و در چنین شرایطی هر شخصی بیشتر بتواند در بین این هواداران محبوبیت کاذب پیدا کند به جایگاه بالاتری خواهد رسید.