راپورت خفیهنویس؛ برخورد هنرمندانه با مفاسد
صبح کله سحر از خواب برخاسته، حمام رفته، چای دم کرده، با یک کلوچه سق زدیم، دیشب عیال به منزل ابوی محترمشان رفته برای من نوت روی کاغذ نوشته که آن خانه یا جای من است یا جای صغرا. و جلوی اسم صغرا چند علامت !!!!! تعجب گذاشته. بقول برادر پلویز از شخصیتهای کومیک اینستاگرام عجب گرفتاری شدیم. به هر کس این نامه را نشان بدهم، خیال مینماید اینجانب با یک ضعیفه دیگر داخل مراودات شده قصد تجدید فراش داشته عیال از من ناراضی است و میخواهد طلاق بگیرد. در حالی که ابدا اینطور نیست. ناراحتی شیرین خاتون عیال اینجانب این است که چرا من امور خفیه را رها نکردهام. امروز عزم خود را جزم نموده به هر ترتیب از شر این ماجرا خلاص شوم و اگر وحیدخان کشیکچی عنایتی بکند، طریقی برای دفع شر کشف نمودهام.
رفتیم دربخانه، آقا در حضور میرزا صادق خان عاملی قاضی و غلامعلیخان جلوس کرده بود. من رفته گوشهای نشسته تا اینها بروند. آقا تبسمی نموده فرمودند خبرها را بگوئید. ندانستم سبب چیست، تا به حال سابقه نداشته در جلسه اعلان وقایع اتفاقیه کسی جز غلامعلی حاضر باشد.
آقا فرمودند: من دو روز قبل به قضات و حاج صادق خان رئیس امر قضا عرض کردم « وقتی مفسدی را محاکمه کردید، روشن و مستدل و هنرمندانه برای مردم تبیین نمایید» که مردم داخل شبهه نشوند. صادق خان سئوال کرد چطور این کار را بکنیم و من امروز خواستم شما که خبرهای مفاسد را بیان میکنید اخبار فساد مملکت را بگوئید تا من و غلامعلی که در امر هنر و بیان دستی داریم، راه بیان مستدل و هنرمندانه خبرها را بگوئیم.
این که مسموع شد آستان بوسیده که چقدر آقا حکمت و فضیلت دارد که چنین چیزی به فکرش رسیده که بعید میدانم که حتی در فرانسه و بریطانی و لندن و سواحل عاج هم به مغز کسی خطور کرده باشد.
عرض کردم: میخواهید خبرهای این چند روز را که سیاهه گیرندگان ارز یورو و دولار و روبل منتشر شده بدهم؟ آقا فرمودند: نه، من گفتم وقتی محاکمه شد، شما اخبار مفاسدی که محاکمه شده در این چند سال بگوئید تا من روش بیان مستدل و هنرمندانه را بگویم.
عرض کردم: از قدیم بگویم یا جدید؟
آقا فرمودند: از قدیم بگو.
عرض کردم: مثلا اختلاس پرونده آقای مرتضوی که حدود ۳۲۵۰میلیارد تومان بود یا اختلاس بابک زنجانی که ۱۸هزار میلیارد تومان بود. یا اخبار اختلاس ۸ هزار میلیاردی بنیاد شهید، یا ۸هزار میلیاردی صندوق بازنشستگی، یا گم شدن دکل نفتی؟
آقا فرمودند: همان دو تای اول کافی است. یکی از راههای مستدل بیان مفاسد این است که بگوئیم که مفاسد در همه جاهای دنیا هست، و این طبیعی است. مهم این است که آنها با مفاسد برخورد نمیکنند و ما میکنیم...
بعد آقا رو به من کردند و پرسیدند: شما از مفاسد مالی که همزمان با این دو مفسده در جهان انجام شد خبری داری؟
عرض کردم: بله، در بلژیک شاهزاده لوران به مبلغ ۱۵۰ هزار یورو خرج تعمیر ساختمان کاخ کرده بود، در فرانسه وزیر اقتصاد به مبلغ ۴۰۰هزار یورو یک خانه برای خودش خریده بود و در آلمان هم رئیس جمهور ۴۰۰۰یورو برای هزینه سفر رشوه گرفته بود.
آقا فرمودند: همین؟ این ارقام واقعی است؟
عرض کردم: بله، بودجه آنها شفاف است.
آقا فرمودند: البته رقم اصلا مهم نیست، نفس فساد مهم است، مهم این است که ما برایمان فرق نمیکند طرف هر کسی میخواهد باشد، ما به هر حال او را مجازات میکنیم. بلژیکی ها چکار کردند؟
عرض کردم: شاهزاده را احضار کردند، او هم معذرتخواهی کرد و پول را پس داد.
آقا فرمودند: زمان رسیدگی چطور بود؟
عرض کردم: بلژیکیها چند ماه و فرانسویها هم چند ماه طول کشید، محاکمه آقای مرتضوی تا مجازاتش حدود ده سال طول کشید.
آقا فرمودند: البته سعید مرتضوی واقعا خدمات بزرگی به نظام کرده بود که واقعا صادقانه بود.
آقا صادق فرمودند: اتفاقا به نظرم در مورد مرتضوی ما شاید لازم بود کمی بیشتر ملایمت کنیم، اگر هر قاضی بخاطر یک خلاف مالی زندان برود، مردم به ما میخندند.
غلامعلی گفت: من پیشنهاد میکنم آقا اجازه بفرمایند من به عنوان مشاور ادبی و هنری در خدمت رئیس قوه قضائیه باشم تا بیانیههای قضایی را هنرمندانه و مستدل بنویسم.
نمیدانم چطور شد که موقع جلسه آقا به فکر رفته بود و حتی خداحافظی که کردیم درست جواب نداد، رفتیم، تا فردا چه شود؟
میرزا ابراهیم خان مخبرالدوله