آیا توافق کوروش نیز در راه است؟ اجتنابناپذیری صلح میان ایران و اسرائیل
*نویسندگان: لن خودورکوفسکی/ ویکتوریا کوتس
در ماههای اخیر، حرکت خاورمیانه به سوی صلح شتاب حیرتآوری گرفته است. توافقهای میان اسرائیل، امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش، موسوم به پیمان ابراهیم، که با میانجیگری آمریکا صورت گرفته، واقعیتی جدید در یکی از پرتنشترین مناطق جهان شکل داده است. این روند تازه، با رهبری آمریکا، نویدبخش آیندهای بهتر و امنتر برای عربها و یهودیهاست.
انگیزه این اقدام تاریخی برای عادیسازی روابط میان اسرائیل و همسایگان عربش کاملا واقعبینانه است. آنها با خطر مشترک جمهوری اسلامی ایران مواجهاند، که حدود چهار دهه است وزارت خارجه آمریکا آن را بزرگترین حامی تروریسم در جهان لقب داده است.
رژیم جمهوری اسلامی، که اساس آن ایدئولوژی مذهبی انقلابی است، از زمان بنیانگذاریاش در سال ۱۹۷۹، در سراسر منطقه نفوذ و گسترش پیدا کرده است. از تامین مالی و تسلیحاتی گروههای تروریستی ضد اسرائیل گرفته تا انفجار تاسیسات نفتی عربستان سعودی و غارت و باجگیری از کشتیهای تجاری در خلیج فارس، ایران همواره بزرگترین تهدید در منطقه خاورمیانه بوده است. جمهوری اسلامی ایران نه تنها با پیمان ابراهیم همگام و همراه نبوده، بلکه در آتش اختلاف و نفاق در منطقه دمیده است.
اما رژیم تهران نماینده مردم ایران نیست. نمونه بارز این شکاف پس از کشته شدن بزرگترین تروریست ایران، قاسم سلیمانی، در حمله پهپادی آمریکا نمود پیدا کرد. بهرغم اینکه حکومت ملاها تلاش داشت این قاتل را شهید جلوه دهد، مردم بنرهای تبلیغاتی تجلیل و تکریم او را پاره کردند. مردم ایران همچنین تلاشهای رژیم برای ایجاد نفرت از آمریکا و اسرائیل را ناکام گذاشتند. ویدیوهایی که از ایران منتشر شده است نشان میدهد شهروندان عادی راهشان را کج میکنند تا از روی پرچمهای اسرائیل و آمریکا که در مدارس، مساجد و بیرون مراکز خرید روی زمین کشیده شده است رد نشوند، حتی در روز تشییع قاسم سلیمانی.
حقیقت امر این است که مردم ایران با مسائل و مشکلات جدیتر از تلاشهای تبلیغاتی ناشیانه رژیم دستوپنجه نرم میکنند. حمایت تهران از تروریسم، پیگیری برنامه ساخت سلاح هستهای و موشکهای دوربرد برای حمل آنها، و گروگانگیری نامعقول، شدیدترین تحریمهای اقتصادی را در پی داشته است که بخشهای گوناگون از جمله انرژی، اقتصاد و صنعت را فلج کرده است.
بهرغم وجود منابع فراوان در ایران، مردم حتی قادر به تامین نیازهای اولیه غذا و مسکن نیستند، چه رسد به اینکه رویای فرصتهای اقتصادی داشته باشند. اما ضرورتی ندارد وضع به این منوال باشد. یکی از دلایل تحقق پیمان ابراهیم درک جدید جهان عرب از این مساله بود که مردمشان بیشتر به فرصتهای کارآفرینی و فناوری روز علاقهمندند تا نفرت از یهودیهاــ و اسرائیل در واقع شریکی منطقهای در این حوزههاست.
در ماههای آتی، مردم ایران شاهد توافقهای پرسودتر و ظهور شرکتهای جدید خواهند بود و ممکن است برایشان سوال پیش بیاید که چرا تهران بهجای صلح، بیوقفه پیگیر تعصب، خشونت و نفرت است. جای تعجب ندارد. ضدیت جمهوری اسلامی با یهودیها، مسیحیها، بهاییها، و همچنین، مسلمانان سنی، با تاریخ بلند و غنی رواداری ایران که به دوران کوروش کبیر برمیگردد در تضاد است.
این رهبر بزرگ ایران باستان به پذیرش و رواداری شهره بود. او حامی حقوق بشر و آزادی مذهب بود. برخلاف علی خامنهای، که در صدد نابودی کشور یهودی اسرائیل است، کوروش اسرای یهودی بابل را آزاد کرد. تعجبی ندارد که رهبر جمهوری اسلامی روز گرامیداشت کوروش را نقشهای «غربیـصهیونیستی» میخواند و مانع دیدار مردم از مقبره او میشود.
آیا شاعرانه نخواهد بود پس از دوره پیمان ابراهیم دوره پیمان کوروش از راه برسد؟ بههرحال، اسرائیلیها و ایرانیها نقاط مشترک زیادی دارند. مردم هر دو کشور تحصیلکردهاند، در فناوری زیرک و ماهرند، سنتهای هزار سالهای دارند که در گذشته در هم تنیدهاند، و آرزوی صلح دارند در آیندهای که چندان دور نیست.
با توجه به یهودیستیزی بیمارگونه و جنگطلبی رژیم ایران، پیمان کوروش شاید دور از دسترس به نظر برسد. اما این رژیم ناهنجاری و خلاف قاعده تاریخی است. روزی که نوادگان ابراهیم و نوادگان کوروش بار دیگر در صلح و رفاه به هم بپیوندند شاید نزدیکتر از آن باشد که تصور میکنیم. ایالات متحده آمریکا باید آماده باشد تا بین این دو ملت بزرگ پلی ایجاد کند و خاورمیانه را به سوی عصری جدید هدایت کند.
لن خودورکوفسکی: لن خودورکوفسکی، مشاور ارشد سابق وزیر خارجه آمریکا
ویکتوریا کوتس: عضو ارشد مرکز سیاستگذاری امنیتی و معاون سابق مشاور امنیت ملی آمریکا
یادداشت «آیا توافق کوروش نیز در راه است؟ اجتنابناپذیری صلح میان ایران و اسرائیل» به صورت همزمان از سوی نویسندگان برای ایران اینترنشنال و روزنامه جروزالمپست اسرائیل ارسال شده است