خط لوله مشترک ایران و اسرائیل نقطه قوت توافق با امارات متحده عربی
در حالی که بیشتر هیاهو و جنجال توافق اسرائیل و امارات متحده عربی بر بخشهای فناوری، بهداشت و درمان، آموزش و گردشگری متمرکز است، شاید این توافق بیش از همه به نفع خط لوله نفتی باشد که اسرائیل زمانی در یک طرح مشترک مخفیانه با ایران راهاندازی کرده بود. اکنون که امارات متحده عربی به هشت دهه بایکوت اسرائیل پایان داده است و احتمال میرود سایر کشورهای نفتخیز منطقه خلیج فارس نیز همین سیاست را دنبال کنند، اسرائیل در تجارت انرژی منطقه، سیاست و سرمایهگذاریهای بزرگ نفتی نقش مهمتری ایفا میکند.
این ایفای نقش با خط لولهای کمتر استفادهشده اما بسیار راهبردی آغاز میشود. مدیران شرکت اسرائیلی خط لوله اروپا آسیا (EAPC) میگویند این خط لوله ۲۵۵ کیلومتری از دریای سرخ تا دریای مدیترانه امتداد دارد و هم گزینهای ارزانتر نسبت به کانال سوئز مصر است و هم به شبکه خط لوله عرب متصل میشود که نفت و گاز را نهتنها به منطقه بلکه به سایر بنادر جهان انتقال میدهد.
خط لوله ایلاتـاشکلون حوزه نفت را که قلب تپنده اقتصاد خلیج فارس است وارد توافق اسرائیل و امارات متحده عربی میکند و میتواند از سرمایهگذاری در خط لوله اسرائیلی گرفته تا استفاده از آن برای انتقال گاز طبیعی و اتصال آن به خط لولههای عربستان سعودی و خاورمیانه را شامل شود.
خط لوله ایلاتـاشکلون یک پروژه عظیم ملی بود که بیش از ۶۰ سال پیش، در پی بحران سوئز در ۱۹۵۶، با هدف تضمین تامین ذخایر انرژی اسرائیل و اروپا ساخته شد. جمال عبدالناصر، رییسجمهوری وقت مصر، در آن زمان حملونقل از طریق کانال سوئز را محدود کرده بود، که حمله اسرائیل، بریتانیا و فرانسه را در پی داشت. تلاشهای بعدی مصر برای بستن این آبراه ۱۹۲ کیلومتری در جنگهای سال ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ میان عربها و اسرائیل نیز نقش داشت.
بیشتر نفت این خط لوله از ایران میآمد که در دوره حکومت محمدرضا شاه پهلوی روابطی نزدیک اما محتاطانه با اسرائیل داشت. در سال ۱۹۶۸، ایران و اسرائیل در پروژهای مشترک برای صادرات نفت خام ایران از خاک اسرائیل و سپس ارسال آن به اروپا، شرکت خط لوله ایلاتـاشکلون را با سهم برابر ثبت کردند.
به نظر میرسد در اوایل آغاز به کار پروژه، مارک ریچ، تاجر میلیاردر بلژیکی، واسطه فروش نفت انتقالی از این خط لوله بوده است. ریچ پس از انقلاب ۱۳۵۷، بهدلیل ادامه روابط بازرگانی با ایران، در آمریکا تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و در سال ۲۰۰۱، بیل کلینتون، رییسجمهوری وقت آمریکا، به درخواست مقامهای سیاسی و اطلاعاتی اسرائیل، از جمله شیمون پرز و ایهود باراک، او را عفو کرد.
در سال ۲۰۱۵، بنا بر حکم دادگاهی در سوییس، اسرائیل میبایست غرامتی ۱/۱ میلیارد دلاری بهعنوان سهم سود ایران از این خط لوله مشترک میپرداخت که اسرائیل از پرداخت آن سر باز زد.
در حالی که این خط لوله قرار بود نفت ایران را به شمال و نواحی مدیترانه انتقال دهد، اکنون میتواند در مسیر معکوس کار کند و نفت آذربایجان و قزاقستان را از بندر اشکلون به خلیج عقبه انتقال دهد تا به چین، کره جنوبی و سایر کشورهای آسیایی ارسال شود. خط لوله دیگری نیز به موازات خط لوله نفت خام، فراوردههای نفتی مانند بنزین و گازوئیل را منتقل میکند.
امتیاز این خط لوله بر کانال سوئز قابلیت پایانههای اشکلون و ایلات برای پهلو گرفتن ابرنفتکشهای عظیمی است که بهدلیل بزرگی ابعاد، امکان عبور از این کانال را ندارند. با توجه به اینکه تعرفه عبور کانال سوئز به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار دلار رسیده است، این خط لوله به اسرائیل امکان میدهد به مشتریانش تخفیف قابلتوجهی بدهد.
توافق میان امارات متحده عربی و اسرائيل به خط لوله ایلاتـاشکلون این امکان را میدهد تا فعالیت علنی را از سر بگیرد و اسرائیل بهطور رسمی وارد حوزه تجارت نفت شود.