سایه هیولای تحریم و سیر نزولی نرخ ارز
هرچند بسیاری پیشبینی میکردند که با آغاز دور جدید تحریمهای آمریکا علیه ایران، قیمت ارز افزایشی چشمگیر داشته باشد، اما برخلاف انتظارها، با فرا رسیدن سیزده آبان و آغاز مرحله دوم تحریمها، نهتنها قیمت ارز و طلا افزایش نجومی نیافت، بلکه وارد مسیری نزولی شده است.
الف- دلایل کاهش
برخی از کارشناسها کاهش نرخ ارز و طلا را ناشی از فروکش کردن التهاب بازار پس از ۱۳ آبان میدانند، اما عدهای معتقدند دولت بهعمد در بازار مداخله کرده تا به جامعه القا کند تحریمها تاثیری بر وضعیت بازار ندارند، و با وجود آغاز عملی تحریمها، نرخ ارز و طلا نهتنها افزایش نجومی نداشته، بلکه کاهش هم داشته است.
با آغاز سیر تصاعدی افزایش نرخ ارز و طلا طی چند ماه گذشته، و با آغاز تحریمهای آمریکا علیه ایران، برخی از اقتصاددانها و کارشناسان اقتصادی پیشبینی کرده بودند که در ۱۳ آبانماه نرخ دلار در برابر ریال ایران تا ۴۰۰۰۰ تومان بهازای هر دلار افزایش خواهد یافت.
اما اکنون بهرغم محدودیت مبادلات ارزی و با وجود توقف نسبی فروش نفت و صادرات برخی از کالاها، نشانهای از کاهش نقدینگی دلار در بازار ارز ایران مشاهده نمیشود، و در بازار خریدوفروش دلار و سایر ارزهای خارجی التهابی دیده نمیشود؛ و این فرضیه و ادعای برخی از تحلیلگران اقتصادی قوت بیشتری گرفته که دولت در ماههای قبل با مداخله عمدی در بازار و ایجاد التهاب و تقاضای کاذب ارز، بازار ارز را آشفته و نقدینگی ارز را از بازار جمعآوری کرده تا بتواند در روزهای پس از آغاز تحریمها و محدودیت واردات نقدینگی ارز، این ارز مازاد را به بازار تزریق کند و التهاب ناشی از کاهش واردات ارز را فرو بنشاند.
ب- کالاها و مقاومت برای کاهش قیمت
اما نکته حائز اهمیت درخصوص کاهش نرخ ارز در بازار ایران، همان مساله و چالش همیشگی نوسان قیمتها در بازار ایران است. الگوی کاهش و افزایش قیمت ناشی از کاهش و افزایش نرخ ارز روال و فرآیند یکسانی ندارد. اگرچه با افزایش لحظهای نرخ ارز در ایران، قیمت تمام کالاها و خدمات بهصورت لحظهای افزایش مییابد و التهابی باورنکردنی به بازار کالا و خدمات تحمیل میکند، اما درصورت کاهش نرخ ارز، تاثیر این کاهش بر بازار مشابه روند صعود قیمتها نیست، و اگر در قیمت کالاها و خدمات کاهشی رخ دهد، این کاهش فقط شامل کالاهایی میشود که با نرخ ارز ارتباط مستقیم دارند، مثل موبایل و برخی لوازم الکتریکی، که آن هم کاملا قطرهچکانی و تدریجی است. کاهش نرخ ارز در هر سطحی که رخ دهد، هرگز بهمعنای مخابره پیام فروکش کردن التهاب بازار سرمایه و کالا در ایران نیست.
با کاهش نرخ ارز و طلا در روزهای اخیر، برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند دولت طی چند ماه گذشته، بخش عمده التهاب ناشی از تحریمها را بهصورت تدریجی و پلکانی به جامعه تزریق کرده، و اکنون با آغاز تحریمها، از نظر منابع ارزی و اقتصادی این امکان را دارد تا با مداخله منفی در بازار بر کاهش نرخ ارز و طلا اثرگذار باشد.
برخی از کارشناسان و دستاندرکاران اتاق بازرگانی نیز بر این باورند که مسئولان کشور زمینهای فراهم کردند تا شوک ناشی از تحریمها در یک بازه زمانی هشتماهه تا یکساله به اقتصاد کشور وارد شود، و بدینترتیب، از بروز مشکلات ناشی از اثر ناگهانی و دفعتی این شوک به بازار ایران طی یک ماه جلوگیری کند. بنابر این تحلیل، همانگونه که دولت هم طی ماههای اخیر ادعا کرد، افزایش نرخ ارز و طلا، بیشتر التهابی روانی بود، تا التهابی واقعی و ناشی از فشار اقتصادی. اما برخلاف آنچه ادعا میشد، این التهاب روانی را خود دولت، و با هدف تعدیل تنش ناشی از وقوع تحریمها و جلوگیری از بروز مشکلات اجتماعی اقتصادی حاد، به بازار تزریق کرده بود، نه دشمنان خارجی و غرب، از واشنگتن و ریاض گرفته تا ابوظبی و تلآویو. بهعبارت دیگر، دولت و رهبری با ادعایی بیپایه و اساس، گناه بیکفایتی و سودجویی دولت را به گردن عوامل خارجی میانداختند، حال آنکه بسیاری از مردم در اعتراضات اخیر فریاد میزدند: «دشمن ما همینجاست/ دروغ میگن آمریکاست».
با استناد به این تحلیل، حباب ارز و طلا واقعیت داشته و افزایش قیمت ارز و طلا ناشی از التهاب روانی بازار بوده، اما احتمال میرود این حباب را دولت بهمنظور کنترل بازار در دوران پساتحریم ایجاد کرده باشد، نه دشمنان خارجی و از طریق القای رسانهها، آنگونه که تاکنون ادعا میشد.
همچنین بنا بر برخی تحلیلها، کاهش نرخ ارز و سکه در روز اعدام وحید مظلومین و محمداسماعیل قاسمی میتواند با هدف مخابره این پیام باشد که با اعدام مفسدان اقتصادی التهاب بازار هم فروکش کرده، تا حاکمیت بتواند ضرورت این اقدام را توجیه کند.
سخن آخر
برای حاکمیت ایران القای عدم تاثیر تحریمها بر ایران از لحاظ تبلیغاتی حائز اهمیت است، لذا مدیریت سیر نزولی بازار ارز و سکه پس از سیر صعودی دهماهه میتواند برای حکومتی که قصد دارد سیاست مقابله و رجزخوانی در برابر آمریکا را ادامه دهد کمکی شایان توجه باشد. اما واقعیتهای اقتصاد ایران، از جمله رشد منفی سرمایهگذاری، تعطیلی روزافزون کارخانههای تولیدی و عدم وجود نقشه راه برای خروج از وضعیت پیشرو، زمینهای را پدید آورده که شاید طی شش ماه آینده اثرات ناگوار گستردهترین تحریمی که آمریکا علیه کشوری اعمال کرده در اقتصاد ایران نمایان شود، و فرصتهای آتی توسعه متعادل و یکنواخت کشور از دست برود. فقط تغییری راهبردی در رویکرد حاکمیت ایران و تلاش برای گسترش مشارکت و تعدیل سیاست نفی مذاکره با آمریکا، یا وقوع حوادث پیشبینینشده در روابط بینالملل که به تضعیف موقعیت آمریکا بینجامد، حوادثی نظیر بروز مجدد بحران هستهای کره شمالی، تنش در روابط آمریکا و عربستان سعودی، یا جنگ تعرفه با اروپا، میتواند از سطح، دامنه و تبعات سایه سیاه هیولای تحریمی که بهتازگی بر اقتصاد ایران افتاده، بکاهد.