پنجههای استانبول
*چهارم شهریورماه (۲۶ اوت)، ازسوی برخی گروههای حامی حیوانات، بهعنوان روز سگ شناخته میشود. به همین بهانه، به خیابانهای یکی از شهرهای مهربان با سگها، یعنی استانبول ترکیه، سری زدهایم.
خُرَم یکی از صد و پنجاههزار سگ خیابانی است که در استانبول زندگی میکند. کسی نمیداند از کجا آمده و کی و چطور سر از خیابان درآورده است؛ اما آنقدر خوششانس بوده که پس از ماهها پرسهزدن در ساحل بُسفر، سرانجام آرامش و امنیت را در کنجی از یک کوچه بین اداره پلیس و مسجدی قدیمی یافته است.
مِهمِت میگوید: «روزی که اینجا آمد، خیلی ترسیده بود و چند روز غذا نمیخورد. به سرویس رسیدگی حیوانات در شهرداری منطقه اطلاع دادیم. او گوشواره شناسایی نداشت و بهاحتمال زیاد، سگ خانگی بوده که رهاشده است. شهرداری رسیدگی بهداشتی اولیه را انجام داد و ما هم هوایش را داریم. سگ آرامی است و شبها هم در حیاط مسجد میخوابد.»
شهرداری استانبول چند سالی است که رسیدگی به وضع هزاران سگ خیابانی را سامان جدیدی داده است. معاونتی برای رسیدگی به حیوانات خیابانی تشکیل داده است، با هدف درمان، عقیمسازی و مراقبتهای بهداشتی که حدود دویست دامپزشک با آن همکاری میکنند.
سگها بعد از معاینه، عقیمسازی، واکسیناسیون و نصب گوشواره شناسایی، به محل سکونت خود برگردانده میشوند. چندین آمبولانس بهصورت شبانهروزی ازطریق شماره سهرقمی ۱۵۳ شهرداری در دسترساند و واکسیناسیون سالانه برای هاری با همکاری شهروندان و مختار لیک (شورای محلات) انجام میشود. هزینه تصادفهای رانندگی با حیوانات شهری نیز ازسوی بیمه ترافیک پرداخت میشود.
گزارش شهرداری اسکودار (بخش آسیایی استانبول) از رسیدگی به حیوانات خیابانی
سگکشی نداریم
محمد نوری جوشکان در کارگاه آموزشی بازپروری حیوانات خانگی باافتخار از آمار و ارقام شهرداریهای ترکیه صحبت میکند:
«درحالیکه در بریتانیا حیوان بیصاحب را بعد از هفت روز و در آلمان بعد از بیستوهشت روز، درصورت پیدا نشدن صاحبش میکشند، ما در ترکیه در سال ۲۰۱۶ توانستیم بیستوهفت هزار مورد را عقیم و پنجاهوشش هزار مورد را مداوا کنیم و هر سیونه منطقه شهرداری استانبول مجهز به واحد دامپزشکی است.»
هرچند دولت سعی میکند حیوانات شهری را سروسامانی بدهد، اما بار اصلی این کار هنوز بر دوش مردم و گروههای داوطلب است.
پست شهرداری بشیکتاش در اینستاگرام در یادبود مرگ یکی از سگهای معروف میدان بشیکتاش: «پاشا، خیلی دلتنگ توییم»
همیشه باید آمادهباشیم
غذارسانی، کنترل جمعیت و عقیمسازی، مراقبتهای بهداشتی و جمعآوری حیوانات آسیبدیده و تولهها بخشی از فعالیت هرروز داوطلبانی مانند گیزَم است:
«باید کولهپشتی مرا ببینید. همیشه مقداری غذا، گاز استریل، محلول ضدعفونی، داروی درمان انگل و یک قلاده با خودم دارم. شما هیچوقت نمیدانید چه زمانی به یک حیوان مصدوم، گرسنه یا بیمار برمیخورید. من هفتهای یکبار به پناهگاه یدیکوله میروم. شهرداری جا و کارکنان را فراهم کرده، اما رسیدگی به چندهزار سگ که اغلب پیر و بیمارند، نیاز به نیروهای داوطلب زیادی دارد. برای موارد اورژانس منتظر سرویس شهرداری نمیمانم و سعی میکنم حیوان را به دامپزشکی خصوصی برسانم.»
بنابه آمار سازمان بهداشت جهانی، در سال ۲۰۱۶، بهازای هر هزار نفر در استانبول، حدوداً هشت سگ زندگی میکردند.
اینجا فقط پول مهم نیست
اَرکوُت بیشتر از بیست سال است که در محله نیشانتاشی طبابت میکند.
«مطب من خیلی کوچک است و جا برای رسیدگی به حیوانات خیابانی زیادی را ندارم، اما تا جاییکه دستم برسد، کمک میکنم. اشانتیون غذاها را همیشه به حیوانات خیابانی میدهم. سگها و گربههای بیصاحب را مثل بیشتر همکارانم نیمبها معالجه میکنم. مردم اغلب اضافه داروها را برمیگردانند تا برای حیوانات نیازمند استفاده شود. مشاوره تلفنی میدهم. هر کاری از دستم بربیاید میکنم. مردم هم کمک میکنند. فقط کافی است سری به رسانههای اجتماعی بزنید. مردم خیلی به سگها اهمیت میدهند.»
نمونه این اهمیتدادن را ماه گذشته، در جریان مثلهکردن یک تولهسگ در رسانههای اجتماعی ترکیه دیدیم. موج خشم و انزجار مردم بهحدی بود که بعد از مرگ توله مجروح، فضایی چون عزای عمومی همهجا را فراگرفت.
فشار افکار عمومی در موارد آزار و اذیت حیوانات خیابانی و موارد متعدد تجاوز، باعث شد قوهقضاییه مجازات حیوانآزاری را شدیدتر کند، هرچند گروههای حمایت از حیوانات، حتی اعمال مجازاتهای سختتری را دنبال میکنند. فعالیت این گروهها باعث ممنوعیت خریدوفروش حیوانات در برخی نقاط استانبول ازجمله محله کادیکوی شده است و دور نیست که این ممنوعیت، شامل تمام شهر استانبول شود.
عکس یادگاری با پنجههای استانبول
مسافران استانبول خاطرات بسیاری از این شهر، با خود بهیادگار میبرند، اما یک تجربه شاید در هیچ شهر دیگری بهاندازه استانبول در ذهنشان باقی نماند. هزاران سگ و گربه که جزو زندگی روزمره مردم ترکیهاند.
تصور کردن استانبول بدون سگها و گربههایی که قدمزنان همراه با مردم، روز و شب را در این ابرشهر هفدهمیلیونی میگذرانند، بسیار مشکل است. قبل از سفر به هندوستان، شاید در راهنمای سفر آداب برخورد با حیوانات مقدس در هند را بخوانید. سگهای استانبول شاید حکم همان گاوهای مقدس هندو را برای مردم شهر داشته باشند. در اطراف مسجد ایاصوفیه، همیشه تعدادی را درحال گرفتن عکس یادگاری با سگها میبینید و راهنماهای نگران، دائم درحال یادآوری نکات ایمنیاند.
باید مراقب باشم
رودوان، راهنمای تورهای گردشگری را در مقابل بازار دیدم که منتظر بود مسافرانش چانهزدن با مغازهدار را برای خرید کیف چرم تمام کنند:
«دستورالعمل رسمی نداریم؛ اما خودمان در دفترچههایی که به مسافران میدهیم، نکتههای مهم را یادآوری میکنیم. مثلاً اینکه سگها را ناغافل بغل نکنید. جیغ نزنید. درباره اینکه اینها واکسزدهاند و نباید بترسند، توضیح میدهیم؛ اما همیشه چند نفر هستند که مشکلدارند. اینها اغلب در کشورهایشان اصلاً سگ بدون قلاده ندیدهاند. سگهای استانبول هم چیزی بین سگ خانگی و سگ وحشیاند. کاری به کار کسی ندارند، اما اسباببازی هم نیستند. من سعی میکنم همیشه حواسم به آنها باشد؛ هم به سگها و هم به آدمها.»
سگ محله
شانسلی هرروز صبح برای گرفتن جیره روزانه سوسیس، جلوی در مغازه بقالی تاجی منتظر میماند:
«صبحانهاش را من میدهم. بعد از غذا، کمی اینجا دراز میکشد و بعد بهسمت دریا میرود. نهار و شام را در رستورانهای لب ساحل میخورد. لانهاش هم همانجاست، جلوی یکی از رستورانهای قدیمی که تعطیل شده. آنها رفتند، اما شانسلی، سگ محله مانده. حواسمان بهش هست. سگهای جوانتر گاهی دعوا راه میاندازند. ماشینها آخر شب با سرعت از اینجا میگذرند. میترسم یک روز صبح، دیگر برای خوردن صبحانه نیاید.»